آموزش استراتژی معاملاتی

تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری

در نگاه کلان، می‌توان هر تصمیم در زندگی را به عنوان یک معامله طبقه‌بندی کرد و در مورد همه انتخاب‌ها، از نظر ارزش مورد انتظار تفکر کرد. در واقع با هر تصمیم، گزینه‌ای را خریده و گزینه دیگری را از دست می‌دهیم.

سرمایه گذاری و فرق آن با معامله‌گری چیست؟

سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس چند سالیست که به‌ شدت مورد توجه مردم قرار گرفته است. واژه‌های بورس، سرمایه گذاری، تریدر یا معامله‌گر و تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و… نیز بسیار جستجو شده‌اند. این نشان از علاقه زیاد مردم به سرمایه گذاری و تریدری در این حوزه است. اما نکته‌ای که شاید مردم به آن خیلی توجه نمی‌کنند، این است که این واژه‌های سرمایه‌گذاری و تریدری باهم متفاوت هستند. در این مقاله قرار است راجع به تفاوت‌های یک تریدر و یک سرمایه‌گذار صحبت کنیم.

تعریف سرمایه گذاری چیست؟ سرمایه ‌گذار کیست؟ تریدر کیست؟ ویژگی‌های هریک کدامند؟ چگونه بدانیم که کدامیک برای ما بهتر است؟ اگر می‌خواهید جواب همه این سوال‌ها را بدانید و بتوانید برای آینده خود تصمیم بهتری بگیرید، تا آخر این مقاله را با دقت مطالعه کنید.

سرمایه چیست؟

در ابتدا برای این‌که بدانیم سرمایه چیست، باید بدانیم تعریف دارایی‌ چیست و انواع آن کدامند؟

دارایی‌های ما در زندگی به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند؛ دارایی‌های هزینه‌ای و دارایی‌های سرمایه‌ای. دارایی‌هایی که هزینه‌ای هستند، در طول مدت از ارزش آن‌ها کاسته می‌شوند و به اصطلاح جز هزینه‌های زندگی ما محسوب می‌شوند. به‌عنوان مثال خودرو و گوشی موبایل و پوشاک و… همه اینها جز دارایی‌های هزینه‌ای ما هستند که بر اثر گذر زمان و استفاده ما مستهلک شده و از ارزششان کاسته می‌شود.

اما در مقابل دارایی‌هایی مثل زمین، آپارتمان، طلا و سهام و… دارایی‌های سرمایه‌ای ما هستند. شما هرچه از زمینتان استفاده کنید از ارزش آن کاسته نمی‌شود. طلا را هرچه به گردن بیاویزید و دست بخورد، قیمتش مستهلک نمی‌شود. اما کافی است تا جعبه گوشی همراهتان را باز کنید تا ارزشش به نصف قیمت کاهش پیدا کند.

سرمایه گذاری

ملک یک دارایی سرمایه‌ای محسوب می‌شود

آیا خودرو یک دارایی و نوعی سرمایه گذاری است؟

خودرو در همه جای جهان جز دارایی‌های هزینه‌ای به حساب می‌آید، اما در ایران جز دارایی‌های سرمایه‌ای محسوب می‌شوند که این یک اشتباه مرسوم در ایران است. این روزها مردم برای سرمایه‌گذاری، به خرید خودرو روی آورده‌اند. کار به جایی رسیده که مردم صف می‌ایستند تا خودرویی بخرند که حتی چیزی از آن نمی‌دانند. اما نکته مهم اینجاست که مردم فقط برای سود فروشش تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری این کار را می‌کنند و شاید اصلا به خودرو نیازی نداشته باشند. حتی برای آن‌ها مهم نیست که خودروی مورد نظر چه کیفیتی دارد و اصلا ایمن است یا خیر.

دقیقا حباب گل لاله نیز چنین مشخصاتی داشت. بعد از مدتی مردم جهان گل لاله را به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای حساب می‌کردند و تنها برای فروش به دیگران با قیمت بالاتر و سودش آن راخریداری می‌کردند. اما این باعث نشد که گل لاله همیشه به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای باقی بماند.

در واقع خودرو را باید یک کالای مصرفی بادوام نامید. کالایی که به سرعت یک بسته چیپس مصرف نمی‌شود، اما به مرور ارزش خود را از دست می‌دهد.

سوال: آیا اگر خودروی پراید با قیمت یک میلیون تومان و از دم قسط به وفور در ایران وجود داشت و خرید آن به راحتی خرید یک آب معدنی بود، باز هم مردم آن را برای سرمایه گذاری انتخاب می‌کردند؟

خوب به این موضوع فکر کنید. حتی در ایران نیز، خودرو نمی‌تواند برای همیشه یک کالای سرمایه‌ای باقی بماند.

سرمایه گذاری چیست؟

سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی سرمایه‌ای و نگهداری آن‌ها به منظور افزایش ثروت.

سرمایه، در لغت به معنای سرِ مایه، یا سرچشمه پول است. سرمایه‌گذار، منابع نقد و شبه نقد خود را به شکلی به‌کار می‌بندد که برایش یک جریان نقدی ایجاد کند.

برای مثال وقتی یک دستگاه بازی می‌خریم، پول خرج می‌کنیم. اما وقتی یک دستگاه بازی را در شهربازی می‌گذاریم و از سود حاصل از آن بهره می‌بریم، داریم سرمایه گذاری می‌کنیم.

سرمایه گذاری

سرمایه گذار کیست؟

مشخصا سرمایه‌ گذار نیز شخصی است که عمل سرمایه گذاری را انجام می‌دهد. این افراد معمولا با هدف توسعه سرمایه خود و بهره‌مندی از منافع اقتصادی آن در آینده این کار را انجام می‌دهند. بنابر این سرمایه گذاری بیشتر در دیدگاه بلندمدت معنی پیدا می‌کند.

سرمایه گذاری، شبیه به کاشتن یک درخت است، به امید بهره‌مندشدن از میوه‌های آن. کسی که یک درخت می‌کارد، می‌خواهد ده سال، بیست سال، یا برای تمام عمر از این درخت بهره‌مند شود. هرچند شاید روزی درخت خود را بفروشد، اما دیدگاه اصلی او فروش درخت به قیمتی بالاتر نیست. درخت برای او واسطه تولید میوه است.

چنین فردی چندان به نوسان قیمت درخت توجه ندارد، برای او بازار میوه است که اهمیت دارد.

به تعبیر وارن بافت، سرمایه‌ گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه‌ گذار، صبر بالا است.

تریدر یا معامله‌گر کیست؟

تریدر یا معامله‌گر کسی است که اقدام به خرید و فروش دارایی‌ها در کوتاه مدت می‌کند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام می‌دهد، پس می‌توان گفت که ذات عمل معامله‌گری در بلندمدت نیست.

سرمایه گذاری

برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایه‌گذاری پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:

به‌عنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان می‌خرید، احساس برنده بودن می‌کنید. چون می‌دانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه دارایی‌هایتان در آینده و بهره‌برداری از منافع آن این اقدام را انجام داده‌اید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟

کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانه‌ای می‌خرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را می‌خرید چیست؟ آیا با این دید می‌خرید که هفته بعد آن را بفروشید؟

اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. به‌عبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را می‌توانیم در دسته سرمایه‌گذاری‌ها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک می‌خرند، سرمایه گذاری می‌کنند.

دسته سوم

بنیامین گراهام از دسته سوم فعالان بازارسرمایه هم اسم می‌برد. معامله‌گرانی که سواد کافی برای سفته‌بازی ندارند، با اصول سرمایه گذاری هم آشنا نیستند. آن‌ها در عمل دارند سهم را به امید فروش در قیمت بالاتر می‌خرند و نوسان‌های روزانه قیمت برایشان مهم است. اما ضعف دانش خود را در پس عنوان سرمایه‌گذار پنهان می‌کنند.

این افراد در عمل، معامله‌گرانی با افق زمانی طولانی‌تر هستند، نه سرمایه‌گذار.

کافی است بازار برای مدتی رنج باشد، آن‌وقت می‌بینیم که سود تقسیمی و بازدهی‌های آهسته و پیوسته برایشان اهمیتی ندارد و شاید به نوسانگیری بلندمدت در بازارهای دیگر مثل طلا و مسکن روی بیاورند.

البته این کار از نظر قانونی و اخلاقی ایرادی ندارد. اما خوب است که فرد خودش را بهتر بشناسد و بداند که دقیقا دارد چه کار می‌کند.

سرمایه گذاری کنیم یا معامله‌گری؟

جالب است بدانید که تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری قیمت ملک هم دارای نوسان‌های زیادی است، منتهی ما آن را نمی‌بینیم. اگر قیمت ملک هر روز روی تابلوی بازار ثبت می‌شد، شاید خیلی‌ها از ترس نوسان‌های قیمتی، هیچوقت به سراغ آن نمی‌آمدند. پس درمی‌یابیم که سرمایه ‌گذار بودن و یا تریدر بودن به روحیات خودمان نیز بستگی دارد. واقعیت این است که ما باید ابتدا روحیات خودمان را بشناسیم تا ببینیم کدامیک برایمان بهتر است و تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری از لحاظ شخصیتی کدام فعالیت با روحیات ما سازگارتر است.

سوال این است که سرمایه‌گذار باشیم یا یک معامله‌گر؟ در ادامه به ویژگی‌های خاص برای یک فرد سرمایه‌ گذار و یا یک تریدر اشاره می‌کنیم.

تحمل صبرتان چقدر است؟

روزی یکی از دوستانم راجع به سهمی در بازار بورس آمریکا از من نظر خواست. او هدف از خریدش را بلندمدت اعلام کرد که من هم نظرش را تایید کردم و گفتم برای خرید گزینه خوبی است. بعد از یک هفته دوباره دوستم را دیدم و از او پرسیدم که آیا سهمی که گفته بودی را خریدی؟ او خیلی جدی گفت که فروختمش!

من با کمال تعجب از او پرسیدم که مگر نگفتی که برای بلندمدت خرید کردی؟

گفت: بله، من هم دو روز سهم را نگهداشتم و بعد فروختم.

اینجا بود که فهمیدم تعریف بلندمدت و کوتاه‌مدت برای آدمهای مختلف متفاوت است.

شما باید بدانید که آستانه صبرتان چقدر است. یکی مثل دوست من بلندمدت را تنها در دو روز می‌بیند و یکی هم مثل وارن بافت چهل سال سهامدار سهم کوکاکولا است. اگر صبرتان محدود است سرمایه‌ گذاری تقریبا برای شما بی‌معنی خواهد بود. زیرا سرمایه‌گذاری‌ها عملا در بلندمدت (به معنای واقعی) سودآور هستند.

تا چه حدی ریسک‌پذیر هستید؟

در دنیای معامله‌گری همواره ریسک کارتان بالا است. اگر در معاملاتتان تحمل ضرر را ندارید و یا استرس روی نتیجه کار شما تاثیر می‌گذارد، باید در استراتژی خود تجدید نظر کنید. میزان تحمل ضرر در افراد مختلف با شخصیت‌های مختلف کاملا متفاوت است. همچنین میزان سرمایه نیز در این امر دخالت دارد.

یکی از روش‌هایی که می‌توانید میزان تحمل ضرر را در خودتان اندازه بگیرید این است که وقتی یک معامله باز می‌کنید، تا چه حد ذهنتان را درگیر می‌کند؟ اگر معامله‌ای را وارد شدید که هنگام شب و در خوابتان هم درگیرش هستید، یعنی ذهن شما هنوز آمادگی تحمل آن حجم از معامله و ضررهای احتمالی را ندارد.

در این مرحله باید حجم معاملاتتان را کاهش دهید و آنقدر این عمل را تکرار کنید که دیگر ذهنتان درگیر مقدار ضرر در معامله نباشد. اگر مقدار حجم معاملات شما پس از کاهش به اندازه‌ای بود که دیگر سودش برایتان ارزشی ندارد، یعنی معامله‌گری با روحیات و شخصیت شما سازگار نیست.

پیشنهاد می‌کنم که سعی کنید بدون هیچ تعصبی تست فوق را روی خودتان انجام دهید.

پیروی از نظم و پایبند بودن به استراتژی

یکی از عوامل مهمی که هر معامله‌گری باید به آن دقت داشته باشد، این است که در معاملات خود یک نظم خاص داشته باشد و سعی کند این نظم را در هر شرایطی حفظ کند. داشتن استراتژی به نظم‌دهی معاملات یک تریدر کمک زیادی می‌کند. ولی این که تا چه حد به قوانینی که خود وضع کرده‌اید پایبند می‌مانید، به شما مربوط است.

یک معامله‌گر حرفه‌ای به استراتژی خود ایمان دارد و حتی در ضرر نیز به آن پایبند است. اگر نمی‌توانید روی یک قاعده خاص حرکت کنید و تصمیم خود را سریع عوض می‌کنید، سرمایه‌ گذاری برای شما گزینه راحت‌تری از معامله‌گری است.

چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفه‌ای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمی‌کند. آیا واقعا بلد نیست و نمی‌داند یا نمی‌تواند؟ او برای این که حساسیت کارش را می‌داند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمی‌دهد.

تا چه حد احساسی هستید؟

این نکته یکی از مهم‌ترین نکات در ویژگی‌های فردی یک سرمایه‌گذاریا یک معامله‌گر است. از خودتان بپرسید که با قرار گرفتن در شرایط بحرانی چقدر روی خود کنترل دارید؟ آیا زود عصبانی می‌شوید؟ آیا زودرنج هستید؟ عواطف روی تصمیمات زندگی شما چقدر تاثیرگذار هستند؟

جواب این سوالات را کسی بهتر از خود شما نمی‌داند. پس در جواب سوالات بالا خودتان را قانع نکنید و سعی کنید که با خودتان در این موارد صادق باشید. درواقع هرچقدر این احساسات در شما قوی‌تر باشد، کار شما برای کنترل این احساسات در کارتان سخت‌تر می‌شود.

به این نکته فکر کنید که چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفه‌ای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمی‌کند. آیا واقعا بلد نیست و نمی‌داند یا نمی‌تواند؟ او برای این که حساسیت کارش را می‌داند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمی‌دهد.

سرمایه گذاری

کنترل احساسات در معامله‌گری یکی از مهمترین عوامل برای کسب موفقیت در این راه است

یک معامله‌گر حرفه‌ای نیز هیچ‌گاه در معاملات خود احساسات را دخالت نمی‌دهد و همواره سعی دارد از نگاه منطق به آن نگاه کند. به‌عبارت دیگر معامله‌گر موفق و حرفه‌ای کسی است که سودها و زیان‌ها هیچ تاثیری بر روحیه او ندارد، زیرا او می‌داند که ترید احساسی از روی ترس یا طمع، آغاز یک زیان بزرگ است.

اگر روی احساسات خود کنترل زیادی ندارید، بهتر است تایم فریمی که معاملاتتان را در آن انجام می‌دهید بالاتر ببرید. زیرا نوسانات در تایم فریم‌های بالاتر کندتر انجام می‌شوند و همین موضوع باعث می‌شود که کمتر درگیر احساسات مقطعی در معاملاتتان شوید. اگر تایم فریمتان آن‌قدر بالا رفت که دیگر معاملاتتان به یک سرمایه ‌گذاری تبدیل شد، پس روحیه کاری شما هم همان است.

نداشتن تعصب و غرور

یکی از ویژگی‌های بارز و مهم در معامله‌گران بازارهای مالی این است که مغرور هستند، اما متعصب نیستند. بین غرور و تعصب یک مرز باریک وجود دارد که اگر غرور به تعصب تبدیل شود می‌تواند زیان‌های زیادی را برای یک معامله‌گر به‌دنبال داشته باشد. یک معامله‌گر حرفه‌ای به تحلیل‌ها و استراتژی معاملاتی خودش ایمان دارد و همواره به استراتژی خود پایبند است؛ اما هرگز روی آن‌ها تعصب ندارد و هیچ وقت روی نظر خودش پافشاری نمی‌کند. بلکه طبق استراتژی معاملاتی که دارد، مداوم خودش را با روند بازار منطبق می‌سازد.

هدفتان از ورود به بازارهای مالی چیست؟

اگر خواستید روزی وارد بازارهای مالی بشوید این سوال را حتما از خود بپرسید که چرا قصد دارید وارد بازارهای مالی بشوید؟ اگر جوابتان رسیدن به سود و پولدار شدن است، متاسفانه گزینه اشتباهی را انتخاب کرده‌اید. حتما این جمله را شنیده‌اید که می‌گویند بیش از 90% از معامله‌گران در بازارهای مالی زیان‌ده هستند. علت این امر جواب همان سوال است. باید معامله‌گری در بازاهای مالی را به‌عنوان یک شغل ببینید. آیا کسی که کاسب و مغازه‌دار است فقط برای سودش این کار را کرده؟

جواب: خیر او مغازه داری را به‌عنوان یک شغل انتخاب کرده و از این راه زندگی می‌کند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی هم ضرر. دقت کنید که هیچ فروشنده‌ای بخاطر ضرر در یک ماه مغازه خود را جمع نمی‌کند. مشکلات شغلی یک معامله‌گر نیز زیاد هستند. یک معامله‌گر واقعی نیز ضرر در معاملاتش را با جان و دل می‌پذیرد، اما از ایجاد زیان زیاد نیز جلوگیری می‌کند. او قبول دارد که ضرر نیز جزئی از معاملات او است و برای این کار همواره روی بهتر شدن استراتژی و روانشناسی خودش کار می‌کند.

سرمایه گذاری

معامله‌گر واقعی طمع را در خودش کشته و اصلا به دنبال کسب سود بالا در کوتاه مدت نیست؛ بلکه بیشتر به دنبال ماندن است. به قول وارن بافت “اگه کسی کسب سود بالا در کوتاه مدت را با لحن مطمئن وعده داد، لبخند زنان از او دور شوید.

آیا باید هر روز معامله کرد؟

خیلی مرسوم است که می‌گویند معامله‌گری در بازارهای مالی، یک کرم درونی را در انسان ایجاد می‌کند. این کرم همواره او را به معاملات بیشتر تشویق می‌کند. یکی از مشکلاتی که معمولا مردم دارند این است که فکر می‌کنند هر روز باید معامله کنند. به‌عبارت دیگر اگر یک روز در بازار بورس یا فارکس معامله نکنند، شب خواب به چشمانشان نمی‌آید.

این یک ذهنیت غلط برای معامله‌گران حاضر در بازارهای مالی است. بعضی از اوقات برای من پیش می‌آید که در طول یک هفته نیز هیچ معامله‌ای نمی‌کنم، چون درک شرایط بازار در آن هفته برایم سخت است. مطمئن باشید این نکته باعث کوچک شدن و سرشکستگی شما نخواهد بود.

نتیجه گیری فرق بین معامله‌گری و سرمایه ‌گذاری چیست؟

در این مقاله سعی کردیم که فرق بین سرمایه گذاری و معامله‌گر را شرح دهیم و ویژگی‌ها و خصوصیات فردی یک معامله‌گر و یک سرمایه ‌گذار را باهم بررسی کنیم، تا بتوانیم استراتژی بهتری را برای ورود و کار کردن در حوزه بازاهای مالی به‌کار ببریم. واقعیت این است که هرچه بیشتر روی روانشناسی خودتان کار کنید نتیجه بهتری در انتظار شما خواهد بود. یادتان باشد که خودتان بهترین قاضی در این مورد هستید، پس سعی کنید همواره با خودتان در این مورد صادق باشید. زیرا خودتان را هیچ وقت نمی‌توانید گول بزنید.

اگر این مقاله برایتان مفید بوده لطفا آن را با دیگران به اشتراک بگذارید و اگر سوالی در مورد موضوع این مقاله دارید ان را برایمان کامنت کنید. حتما شخصا به آن‌ها پاسخ خواهم داد.

می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.

تفاوت اصلی سرمایه‌گذاری و معامله‌گری چیست؟

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

اگر هر تصمیمی در زندگی را معادل یک ترید در نظر بگیریم، همه ما به نوعی یک تریدر هستیم؛ پس تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری در چیست؟ در این مطلب، به این سوال پاسخ می‌دهیم که چه تفاوتی میان سرمایه‌گذاری و معامله‌گری از نظر فلسفی وجود دارد. درک این تفاوت برای هر کسی که در بازارهای مالی فعالیت می‌کند، ضروری است. در ادامه با ما همراه باشید.

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

هر فرد به نوعی یک تریدر است. هر تصمیمی که در زندگی گرفته می‌شود، صرف نظر از خوب یا بد بودنش، در نهایت نتیجه‌‌ای به‌دنبال دارد؛ بنابراین، افراد روزانه هزاران معامله انجام می‌دهند؛ خواه آن را تصدیق کنند یا نه. تصمیم به تحصیل در رشته مهندسی به جای تحصیل در رشته مالی، رفتن به سینما به جای وقت گذراندن با دوستان. هرکدام یک نوع معامله است که هر کدام نتیجه‌ای (ارزشی) در پی دارند.

در نگاه کلان، می‌توان هر تصمیم در زندگی را به عنوان یک معامله طبقه‌بندی کرد و در مورد همه انتخاب‌ها، از نظر ارزش مورد انتظار تفکر کرد. در واقع با هر تصمیم، گزینه‌ای را خریده و گزینه دیگری را از دست می‌دهیم.

با در نظر گرفتن این موضوع، قبل از درگیر شدن با بازار مالی، هر فرد را می‌توان در بالاترین سطح به عنوان یک تریدر طبقه‌بندی کرد. البته که این مفهوم، استفاده عمومی پذیرفته شده از کلمه معامله‌گر نیست. در واقع بسیاری از فعالان بازار ممکن است به این کلمه خورده بگیرند و اظهار کنند که «نه، من یک سرمایه‌گذار هستم». تاریخچه تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری به مدت‌ها قبل برمی‌گردد و در بازارها سابقه طولانی دارد. پذیرفته شده است که این دو کلمه، از هم متمایزند.

نظر کارشناسان درباره تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری چیست؟

جوزف پنسو (Joseph Penso de la Vega) اولین نویسنده‌ای بود که تفاوت این دو کلمه را در کتابی به‌نام «سردرگمی سردرگمی‌ها» (Confusion of Confusions) در سال ۱۶۸۸، بیان کرد. ناگفته نماند که این کتاب، قدیمی‌ترین کتاب در حوزه بورس است. او در این کتاب فعالان بازار را به سه دسته تقسیم می‌کند:

اربابان مالی (سرمایه‌گذاران ثروتمند)، معامله‌گران (تریدرهایی که گاهی دست به معامله می‌زنند) و قماربازان (مانند نوسان‌گیران). تمایزی که جوزف از آن صحبت می‌کند، در اندازه و میزان موفقیت این افراد است. ثروتمندان، سرمایه‌گذاران هستند. بقیه، معامله‌گران هستند.

فیلیپ کارت (Philip Carret)، نویسنده کتاب هنر سفته‌بازی (سال ۱۹۳۰) درباره تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری، می‌نویسد:

کسی که که در سال ۱۹۱۵ سهام ایالات متحده را در ۶۰ سالگی، به منظور فروش در قیمت بالاتر خریداری کرد، یک سفته‌باز یا تریدر است. از سوی دیگر، کسی که در سال ۱۹۲۱، AT&T را در ۹۵ سالگی خرید تا از سود سهام ۸ درصد برخوردار شود، یک سرمایه‌گذار است. به عبارت دیگر، Carret به انگیزه، وزن بیشتری می‌دهد. سفته‌باز در اینجا بر قیمت تمرکز می‌کند؛ در حالی که سرمایه‌گذار بر نوع کسب‌وکار تمرکز می‌کند.

جان مینارد کینز (John Maynard Keynes)، اقتصاددان مشهور، در رویکرد خود دقیق‌تر بود و سفته‌بازی را اصطلاحی برای «پیش‌بینی روان‌شناسی بازار» و سرمایه‌گذاری را به‌عنوان «فرآیند پیش‌بینی بازده احتمالی دارایی‌ها در کل دوران عمر آن‌ها» تعریف کرد. رویکرد او مشابه رویکرد Carret بود، اما با تفاوتی کوچک و آن اینکه، شرط‌بندی روی موفقیت اقتصادی یک شرکت، از نظر فلسفی با شرط‌بندی صرفا روی قیمت یک دارایی متفاوت است.

ایجاد یک چارچوب برای درک تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

تفاوت سرمایه‌گذار و معامله‌گر

آیا راهی وجود دارد که مشخص کند یک رویکرد جزو معامله‌گری محسوب می‌شود یا سرمایه‌گذاری؟ آیا انگیزه نامشهود فرد در بازار مشخص می‌کند که در حال معامله‌گری یا سرمایه‌گذاری است؟ اولویت زمانی، چه نقشی در این طبقه‌بندی دارد؟

این اصطلاحات روی مختصاتی از محورهای متعدد قرار دارند و موقعیت‌های مختلف، جنبه‌هایی از سرمایه‌گذاری و معامله‌گری را براساس معیارها به همراه خواهند داشت. ما می‌توانیم با بررسی معیارهایی که معامله‌گران را از سرمایه‌گذاران جدا می‌کند و نمونه‌هایی که باید خواننده را در مورد تعاریف به فکر وادار کند، تجزیه‌وتحلیل کنیم. دو موردی که باید انرژی خود را روی آن متمرکز کنیم، انگیزه و مدت است.تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

به نظر می‌رسد، اکثر مراجع تاریخی موافق هستند که اگر انگیزه شخصی برای تصمیم‌گیری، مربوط به اقتصاد واقعی کسب‌وکار و رشد آن باشد، سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر تصمیم‌گیری صرفا براساس قیمت مورد انتظار آینده دارایی باشد، معامله‌گری و ترید محسوب می‌شود. با این رویکرد، این امکان وجود دارد که دو فرد بتوانند در ظاهر به همان شیوه عمل کنند اما در دو دسته طبقه‌بندی شوند.

به عنوان مثال، دو سناریو زیر را در نظر بگیرید:

  • شما یک صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) هستید که در مراحل اولیه یک پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌اید. به‌طور غیرمنتظره‌ای تنها دو هفته پس از سرمایه‌گذاری، توکن‌های شما تا ۱۰۰ برابر بازدهی ایجاد می‌کند. شما احساس می‌کنید اکنون قیمت بیش از حد گران است و بنابراین آنها را در بازار آزاد می‌فروشید.
  • شما یک صندوق پوشش ریسک (هج فاند) هستید که در مراحل اولیه، سرمایه‌گذاری کرده‌اید و همانطور که انتظار می‌رفت دو هفته پس از سرمایه‌گذاری، بازار حرکت کرده و توکن‌های شما آزاد و برای کسب سود آن‌ها را می‌فرشید.

هر دو سناریو دقیقا روند مشابهی داشتند؛ اما شما احتمالا آنها را به ترتیب به عنوان یک سرمایه‌گذار و معامله‌گر تلقی می‌کنید. تصمیم گیری داخلی در این دو سناریو کاملا متفاوت بود؛ اما روند و نتیجه دقیقا یکسان بود. در این مورد خاص، صندوق VC بیشتر بر روی اقتصاد واقعی کسب‌وکار متمرکز بود، در حالی که صندوق تامینی صرفا روی اینکه آیا افراد با توجه به قیمت، برای دارایی ارزش قائل می‌شوند یا خیر، شرطبندی می‌کرد.

بیایید نگاهی به مجموعه جداگانه‌ای از شرایط بیندازیم که تفاوت کمتری در مورد این مفهوم دارند:

  • شما یک دارایی را به دلایل بنیادی و تحلیل فاندامنتال خریداری می‌کنید که فکر می‌کنید باعث رشد کسب‌وکار می‌شود. به عنوان مثال، شما اپل را پس از معرفی آیفون خریداری می‌کنید؛ زیرا معتقدید گوشی‌های هوشمند نفوذ اجتماعی خود را به سرعت افزایش می‌دهند و فراگیر می‌شوند و قصد دارید پس از بازدهی مد نظر آنرا بفروشید.
  • شما دارایی را به دلیل تغییری می‌خرید که فکر می‌کنید مردم را هیجان‌زده خواهد کرد. به عنوان مثال، شما اپل را پس از معرفی آیفون خریداری می‌کنید، زیرا معتقدید مردم در مورد چشم‌انداز یک محصول پرفروش جدید، هیجان‌زده می‌شوند و بنابراین قیمت بیشتری برای هر سهم پرداخت می‌کنند. زمانی که قیمت اپل به هدف مد انتظار شما رسید، آن را می‌فروشید.

تفاوت بین مثال‌های بالا در جایی است که حدس و گمان در آن صورت می‌گیرد. سرمایه‌گذاری و معامله‌گری هر دو نیاز به سفته‌بازی و سوداگری دارند؛ اما سرمایه‌گذاری را می‌توان به عنوان حدس و گمان در مورد موفقیت اقتصادی یک کسب‌وکار در نظر گرفت.

سوداگری روی قیمت در این سناریو متفاوت بود، زیرا برای بیشتر دارایی‌ها، قیمت دلیل اصلی «موفقیت» واقعی سرمایه‌گذاری نیست. اگر روی اینکه مردم آیفون‌ها را دوست دارند و جریان‌های نقدی را برای اپل افزایش می‌دهند، شرط‌بندی کنید، متفاوت است با شرط‌بندی روی اینکه مردم فردا به دلیل هیجانشان در مورد آیفون، قیمت بالاتری برای اپل می‌پردازند یا نه.

هر دو روی رفتار انسان‌ها شرط‌بندی می‌کنند و انسان‌ها مخلوقاتی انعکاسی و تقلیدی هستند که اغلب روندهای اجتماعی و فیزیکی را به یک شکل تکرار می‌کنند. با در نظر گرفتن این موضوع، هیچ دلیل فلسفی برای جدا کردن سرمایه‌گذاری و معامله‌گری وجود ندارد. با این حال، برای یک سرمایه‌گذار، فعالیت اقتصادی شرکت اهمیت بالایی دارد.

کارشناسان معتقدند شرط‌بندی‌های طولانی‌مدت بیشتر با سرمایه‌گذاری و شرط‌بندی‌های کوتاه‌مدت بیشتر با ترید و معامله‌گری مرتبط هستند.

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری در رمزارزها

ترید چیست - ترید کردن - معنی ترید - معنی تریدر - چگونه ترید کنیم - تریدر کیست - اموزش ترید کردن ارز دیجیتال - بهترین سایت برای ترید ارز دیجیتال - اموزش ترید در بایننس - دانلود کتاب 10 روش برتر ترید - معنی ترید - معامله چیست - ترید ارز دیجیتال - ترید بیت کوین - ترید انجین - ترید کریپتوکارنسی - چگونه مثل یک حرفه ای ترید کنیم - آموزش ترید بیت کوین

این بحث در حوزه ارزهای دیجیتال کمی پیچیده‌تر است. طبق گفته‌های بافت (Buffet) و کینز (Keynes)، سرمایه‌گذاری در بیت کوین یک عنوان اشتباه است؛ زیرا هیچ اقتصاد واقعی به معنای سنتی وجود ندارد. ارزش این ارز از شرط‌بندی و پذیرش آن بین افراد نشات می‌گیرد. از سوی دیگر، بسیاری از خریداران بیت کوین، آن را به قصد نگهداری به مدت طولانی، ‌خریداری می‌کنند.

درک تفاوت‌های فلسفی صرفا برای سرگرمی نیست. درک این تمایزها، برای بازیگران عادی بازار نیز مفید است. هنگامی که شخص درک کند که معامله‌گری یک بازی کوتاه‌مدت و مبتنی‌بر قیمت است، می‌تواند قوانین را بهتر لمس کند. اولا، پرسیدن سوال در مورد فاندامنتال شهودی به جای فاندامنتال واقعی، همیشه ارزشمندتر است؛ زیرا درک شهود در کوتاه‌مدت بیشتر از درک فاندامنتال واقعی یک دارایی باعث افزایش قیمت می‌شود.

وقتی به ترید در دنیای کریپتوها نگاه می‌کنیم، باید روی معیارهایی تمرکز کنیم که مستقیما بر قیمت تاثیر می‌گذارند؛ به جای معیارهایی که به طور نامحسوس روی آنها تاثیر می‌گذارد. برای مثال، معاملات پی‌درپی ارز پالیگان (MATIC)، بیشتر به دلیل احساسات فعلی، علاقه کاربران و الگوهای معاملاتی است و معامله‌گران کمتر به ارزش کل قفل شده، مدل امنیتی یا نقشه راه شش ماهه آن توجه می‌کنند.

جمع بندی

در این مطلب در مورد تفاوت میان سرمایه‌گذاری و معامله‌گری صحبت کردیم. هنگام سرمایه‌گذاری، بهتر است روندهای کوتاه‌مدت بازار را نادیده بگیرید و روی روندهای بلندمدت مسیر تمرکز کنید. در سرمایه‌گذاری نسبت به معامله‌گری، با توجه به اینکه مدت زمان آن احتمالا طولانی‌تر است، باید زمان بیشتری برای تجزیه‌و‌تحلیل اطلاعات و ایجاد انگیزه صرف کنید. داشتن درک کامل از تفاوت‌های فلسفی سرمایه‌گذاری و معامله‌گری اغلب می‌تواند به افراد کمک کند که پیشرفت کنند و عملکرد مناسبی داشته باشند؛ حال آنکه سرمایه‌گذار باشند یا معامله‌گر.

تفاوت معامله گر با سرمایه گذار

تفاوت معامله گر با سرمایه گذار

برای هر شخص، ورود به بازار های مالی، مستلزم روشن کردن رویکرد او می باشد. در دنیای سرمایه گذاری نیاز هست که هر شخص بداند می خواهد معامله گر باشد یا سرمایه گذار.

اگر شخصی که به تازگی وارد بازار بورس می شود، نداند که بایه به چه روشی سرمایه گذاری کند، باعث می شود که در روند سرمایه گذاری خود با اشتباه و خطا مواجه شود و امکان به بار آوردن ضرر های جبران ناپذیری به وجود می آید.

تفاوت معامله گر با تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری سرمایه گذار:

این دو رویکرد، در واقع یک معنی دارند اما در دنیای سرمایه گذاری و معامله گری، این دو، روش های متفاوتی می باشند. برای اینکه یک شخص بتواند در بازار معاملات سهام، به خوبی پیش رود، ابتدا نیاز دارد که با این دو مفهوم آشنا گردد.

سرمایه گذاری:

هدف سرمایه گذاری کسب ثروت در یک بازه زمانی بلند مدت می باشد و معمولا سرمایه گذاران با خرید و نگه داری دارایی های مالی و سهام، ثروت خود را افزایش می دهند که این ثروت شامل موارد زیر می شود:

  • سبد (پرتفوی) از سهام
  • اوراق قرضه
  • ارز های خارجی
  • طلا
  • و…

سپس سرمایه گذاران با سودی که از نرخ بهره سهام خود کسب می کنند، اقدام به سرمایه گذاری مجدد می نمایند و در برخی مواقع مشاهده می شود که سرمایه گذار، سهام یا دارایی های مالی خود را برای مدت چندین سال نگه می دارد.

باید توجه داشت که بازار های مالی دائما در نوسان می باشند به همین علت سرمایه گذار ها از ورود به بازار هایی که روند نزولی و کاهشی دارند، امتناع می کنند. زمانی که قیمت سهام سهامداران کاهش می یابد، آنها در بازار می مانند تا بتوانند ضرر خود را جبران نمایند.

نکته: توجه اکثر سهامداران به مسائل بنیادی می باشد و بهترین روش برای آنها استفاده از تحلیل بنیادی است.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله بازده بدون ریسک سرمایه گذاری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

سبک های معامله گری

سبک های معامله گری

معامله گری:

هدف اصلی معامله گران کسب سود بیشتر نسبت به سرمایه گذاران می باشد. معامله گری با خرید و فروش های پی در پی و فوری در بازار های مالی صورت می گیرد.

سرمایه گذاران به بازدهی سالانه ۱۰ تا ۲۰ درصد راضی هستند اما هدف معامله گران کسب سود ۱۰ درصد در طول ماه می باشد. و ایت تفاوت اساسی و عمده این دو می باشد.

استراتژی معامله گر ها خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا و یا فروش در قیمت بالا و خرید در قیمت پایین می باشد.

در معامله گری، حد ضرر مشخص می شود و برای محدود کردن ضرر ناشی از معاله، از حد ضرر استفاده می کنند. بهترین نوع تحلیل برای معامله گر ها تحلیل تکنیکال می باشد.

سبک های معامله گری:

معامله گری سبک های مختلفی دارد که در زیر به برخی از مهم ترین آنها اشاره می شود:

  • دسته اول: معامله گران بلند مدت، که معامله خود را تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری ماه ها و شاید سال ها باز بگذارند.
  • دسته دوم: معامله گران موج سوار که معمولا معامله را از چند روز تا چند هفته باز می گذارند.
  • دسته سوم: معامله گران روزانه که معمولا معاملات خود را در کمتر از ۲۴ ساعت می بندند.
  • دسته چهارم: اسکالپر ها هستند که معامله آنها چند ثانیه تا چند دقیقه باز می ماند.

نکته: تمامی معامله گران تکنیکال در یکی از چهار دسته بالا قرار می گیرند.

عوامل تعیین کننده برای انتخاب دسته های معامله گری:

اغلب معامله گر ها بر اساس عواملی مانند موارد زیر، یکی از چهار روش بالا را برای کسب سود انتخاب می کنند:

  • میزان سرمایه
  • ساعات زمانی که می توانند معامله کنند
  • سطح تجربه
  • میزان ریسک قابل تحمل

نکته: توجه داشته باشید که هم معامله گران و هم سرمایه گذاران به دنبال کسب سود از بازار های مالی می باشند اما سرمایه گذاران به دنبال کسب سود های بزرگ تر در دوره های زمانی بلند مدت تری هستند و هدف اصلی آنها خرید و نگه داری سهام است. اما معامله گر ها قصد دارند که از افزایش و کاهش قیمت ها به طور مکرر، سود کسب کنند و در کم ترین زمان ممکن با سود کسب شده از بازار خارج شوند.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله قرارداد آتی را به شما پیشنهاد می کنیم.

تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری در چیست؟

سرمایه گذاری و معامله گری موضوع بسیار مهمی است که فعالان بازار بورس باید آن را به دقت بررسی کنند.

وحید بلالی؛ بازار: در ادامه تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری آموزش های مفاهیم بورسی سایت تحلیل بازار به موضوع تفاوت «سرمایه گذاری» و «معامله گری» می رسیم، این دو موضوع با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند که هر فعال بازار بورس باید آن را فرابگیرد.

سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری عبارت است از آوردن سرمایه یا قرض گرفتن سرمایه برای مشارکت در پروژه های متعدد. به این منظور سرمایه گذار از ابزارهای متنوع و یا از کلاس تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری های دارایی متعدد بهره می برد، اهداف سرمایه گذاری می تواند شامل خرید سهام شرکت ها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس یا اوراق قرضه باشد. این نوع از سرمایه گذاری در حالت کلی دراز مدت است چرا که وقتی سرمایه گذاری می کنید باید صبر کنید تا کار شما توسعه پیدا کرده و به نوعی شریک آن کسب و کار محسوب می شوید.

سرمایه گذاری نیاز به زمان دارد و به نوسان های روزانه قیمت سهام کاری ندارد، سرمایه گذار نباید نگران نوسان قیمت ها باشد، در دنیای سهام ممکن است قیمت یک سهم در یک روز به ناحیه منفی ۱۰ درصد برسد اما ارزش واقعی آن هیچ تفاوتی نکند.

یک سرمایه گذار همیشه باید در ابتدا با دیدگاه بنیادی ارزش موضوع سرمایه گذاری را به دقت بررسی کند، برای این کار می تواند ترازنامه های شرکت را در سامانه کدال مورد بررسی قرار دهد، دوره های تجاری را مطالعه کرده و به نظرات تحلیلگران مراجعه کرده و از نظرات تخصصی صندوق های سرمایه گذاری، کارشناسان بورسی، مشاوران بورسی، سایت های تخصصی بورس بهره کسب کند.

در سرمایه گذاری دو عامل شما را ثروتمند خواهد کرد: ابتدا بررسی ارزش بنیادی سهم و بررسی تحولات اقتصادی اعم از نرخ تورم، ارزش قیمت دلار و تاثیر بر شرکت می توان امیدوار بود سرمایه به مقدار غیرقابل باوری رشد کند، اساسا بورس در خدمت افرادی است که نگاه بلندمدت به بورس دارند و نوسان های روزانه هیچ تاثیر منفی بر این نوع افراد نداشته و می توانند با خیال راحت سرمایه خود را چند برابر ببینند.

معامله گری چیست؟
معامله گری عبارت است از خرید و فروش با دید کوتاه مدت برای کسب منفعت از نوسان قیمت ها. این تعریف مسلما کامل نیست و ابهام دارد. استفاده از کوتاه مدت ابهام را بیشتر کرده و این که کوتاه مدت چه زمانی است می تواند مورد بحث قرار بگیرد. زیرا معاملات را می توان در بازه های زمانی متفاوتی انجام داد، در بازار برخی از نوسان گیران در ظرف چند ثانیه یا چند دقیقه خرید و فروش می کنند و از سوی دیگر افرادی هستند که بر روی روندها کار می کنند و با حرکت بر روی روندهای مختلف به دنبال سوددهی هستند، به عنوان نمونه یک روز بر روی گروه دارویی سوار شده و با گرفتن سود دلخواه و پیش از آن که بازار این گروه به سمت منفی برسد این گروه را ترک کرده و سوار بر گروه دیگر می شوند، این گونه افراد به دنبال اخبار مختلف بنیادی سهام می گردند و برای رسیدن به اخبار خاص هزینه زیادی را انجام می دهند.

باید به این نکته توجه ویژه ای شود که بازه های زمانی نسبی هستند، ممکن است دوره ای برای یک فعال بورسی کوتاه مدت و برای دیگری طولانی باشد. بنابراین عنصر زمان تنها عامل موثر جدا کردن سرمایه گذار از معامله گر نیست، پس عامل موثر چیست؟ عامل موثر کسب منفعت از نوسان قیمت ها است. در معامله گری هدف آن است که از تغییر قیمت ها سودی به دست بیاید و این تمام ماجرای معامله گری است، به همین دلیل یک معامله گر بیشتر از آنکه عوامل بنیادی را بررسی کند به دنبال عوامل تکنیکال یک سهم است. معامله گران تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری حرفه ای معتقدند همه چیز در قیمت لحاظ شده و حتی عوامل بنیادی منفی نیز در تحلیل تکنیکال دیده می شود، البته در ایران این نگاه هنوز مورد نقد بوده زیرا در کشور ما عوامل بنیادی می توانند به یک باره صعود گروهی نمادها را موجب شوند.

در بازارهای دوطرفه معامله گر می تواند هم از صعود قیمت ها منفعت کسب کند هم از نزول قیمت ها، کسب سود از بازار دوطرفه نیز یک تفاوت مهم سرمایه گذار و معامله گر است، همچنین یک معامله گر می تواند بر روی اوراق بدهی، اختیار تبعی سهام، صندوق های قابل معامله در بورس، بازار آتی، بازار گواهی سپرده طلا و سکه در بورس کالا سود کسب کند که سرمایه گذار به این سمت نمی روند.

ناحیه خاکستری بین معامله گری و سرمایه گذاری
آیا نمی توان مدلی بین سرمایه گذاری و معامله گری پیدا کرد؟ چرا اما توضیح کمی سخت است، خصوصا اگر بخواهیم از عبارتی چون «معامله گری بر اساس ارزش» یا «سفته بازی بنیادی» استفاده کنیم. در این روش معامله گر از کاهش غیرمنصفانه قیمت دارایی های مختلف با دیدی میان مدت استفاده می کند و تا مادامی که بازار از این قیمت گذاری غیرمنصفانه دست نکشیده و اصلاح قیمت ها رخ نداده در بازار می ماند، مثال واضح این واقعیت بررسی بازار بورس ایران در سال 98 و رشد حبابی برخی شرکت های کوچک بوده که برخی از آنان بیش از 10 برابر رشد کرده اند، در این روش از تحلیل تکنیکال و محاسبه حدضرر و حد سود استفاده می شود، جالب است بدانید دو شخصیت معروف بورسی جهانی به نام آندره کوستولانی و جس لیورمور از این روش استفاده می کردند.

این روش در بازار بورس ایران نیز به شدت باب شده و بسیاری از کدهای حقوقی و برخی از کدهای حقیقی از این روش برای کسب سودحداکثری استفاده می کنند.

عناصر مشترک تمام مدل ها
معامله گران، سرمایه گذاران و سفته بازان بنیادی به هر حال باید برای معاملات خود یک زمان بندی مشخصی داشته باشند، باید گفت که هر چه بازه انجام معاملات کمتر باشد زمان بندی از اهمیت بیشتری برخوردار است، همه بورس بازان باید برای خود یک سناریوی خروج از معاملات را داشته باشند که دو جنبه در آن لحاظ شده باشد: ابتدا زمانی که شرایط به نحوی پیش نرفته که انتظار داشته اند و دوم سود مورد نظر محقق نشده است.

حداقل وجه مشترک تمام روش های سفته بازی در بازارهای مالی از دید تخصصی داشتن یک استراتژی برای معاملات است، امکانات آموزشی زیادی برای این کار وجود دارد، می توان از آن بهره برد. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.

تفاوت میان معامله گری و سرمایه گذاری چیست؟

احسان والیان

احسان والیان

  • اشتراک‌گذاری

معامله‌گرها به طور معمول سعی می‌کنند سهام را در قیمت‌های پایین خریداری کنند و زمانی که قیمت بالا رفت آن را بفروشند. معامله‌گرها برای خود حد ضرر قائل هستند؛ یعنی زمانی که سهام خریداری شده‌شان به ده درصد ضرر رسید آن را می‌فروشند.

درک دو مفهوم معامله گری و سرمایه گذاری برای ورود به بازارهای سرمایه گذاری – به ویژه بازار سهام – حائز اهمیت است. افراد بعد از ورود به زمینه‌های سرمایه گذاری می‌توانند دو نوع فعالیت داشته باشند. این دو نوع معامله‌گری و سرمایه‌گذاری هستند. افرادی که به دنبال سوددهی هر چه سریع‌تر هستند و معاملات هر روزه را می‌پسندند ناخودآگاه معامله‌گری را انتخاب می‌کنند. عده‌ای که دید بلندمدت دارند هم سرمایه گذاری را انتخاب می‌کنند. اما موضوع این است که تقریبا هر دو دسته تصورشان این است که در حال سرمایه‌گذاری هستند. با توضیح هر کدام به این مهم دست پیدا می‌کنیم که در کدام دسته قرار داریم؟ چه ابزاری در هر کدام از دو نوع کارایی دارند؟ و با توجه به شخصیتی سرمایه گذاری که داریم باید در کدام دسته قرار بگیریم؟

سرمایه گذاری چیست؟

ورود وجوه نقد به زمینه‌های سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پول و شرکت در زمینه‌های سرمایه‌گذاری موفق و کسب دارایی‌های متنوع برای به دست آوردن امنیت مالی در آینده را سرمایه گذاری می‌گویند. شمایل سرمایه گذاری معمولا شامل دید بلندمدت است. یعنی کسانی که سرمایه گذاری می‌کنند با این دید و آگاهی به بازارهای سرمایه وارد می‌شوند که نوسان جزء جدایی ناپذیر در هر بازار مالی است. سرمایه گذاران عموما یا به بازارهایی که درگیر کاهش و نزول هستند وارد نمی‌شوند یا در صورت حضورشان سعی می‌کنند در زمان نزول تا بازگشت سرمایه و جبران ضرر و دریافت بازدهی صبر کنند، البته این در شرایطی است که گزینه مناسبی را انتخاب کرده باشند. دلیل صبر کردن سرمایه گذاران نه فقط دید بلندمدت‌شان است بلکه به دلیل تحلیل‌های بنیادی در مورد خریدشان در همان آغاز سرمایه‌گذاری نیز هست. تحلیل بنیادی دقیق این اطمینان را به سرمایه‌گذار می‌دهد که انتخاب درستی را انجام داده است. به عنوان مثال برای انتخاب و خرید سهام ارزنده در بورس باید تحلیل بنیادی انجام داد.

تحلیل بنیادی چیست؟

نمونه ملموس تحلیل بنیادی را می‌توان در بازار سهام دید. اگر در این بازار فعالیت کرده باشید بی شک عبارت «سهام ارزنده» را شنیده‌اید و این سوال پیش آمده باشد که چطور یک سهام را ارزنده با حساب می‌آورند؟ پاسخ در تحلیل بنیادی است. در تحلیل بنیادی (fundamental analysis) به بررسی وضعیت مالی دوره‌های سالانه و ماهانه شرکتی می‌پردازیم که سهم آن را زیر نظر داریم. این نوع تحلیل از طریق اطلاعات موجود در سایت‌هایی مانند وبسایت کدال انجام تفاوت بین سرمایه گذاری و معامله گری می‌شود. تمام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس موظف به انتشار گزارش‌های مالی دوره‌ای و همچنین گزارش‌های دیگری مانند آزادسازی سهام در این وبسایت هستند.

معامله گری و سرمایه گذاری

معامله گری چیست؟

عده‌ای از افراد سرمایه‌گذار از همان لحظه ورودشان تکلیف را روشن می‌کنند و به دسته معامله‌گران می‌پیوندند. معامله‌گرها به طور معمول سعی می‌کنند سهام را در قیمت‌های پایین خریداری کنند و زمانی که قیمت بالا رفت آن را بفروشند. معامله‌گرها برای خود حد ضرر قائل هستند؛ یعنی زمانی که سهام خریداری شده‌شان به ده درصد ضرر رسید آن را می‌فروشند. در تفاوت معامله گری و سرمایه گذاری به طور کلی می‌توان گفت که معامله‌گران بیش‌تر به سود فکر می‌کنند تا سرمایه‌گذاری. کندل خوانی و تابلوخوانی و استفاده از تحلیل تکنیکال از ابزار مورد استفاده آن‌ها در معاملات‌شان است. البته گفتی است که معامله‌گرها در چهار سبک متنوع عمل می‌کنند؛

· سبک اول: معامله‌گرانی هستند که در لحظه و دقیقه و با نوسانات لحظه‌ای بازار معامله می‌کنند. یعنی به محض دریافت سود شروع به فروش می‌کنند و در همان دقیقه‌ها ده‌ها معامله را به این شکل صورت می‌دهند.

· سبک دوم: عده دیگری هستند که طول معاملات‌شان را روی 24 ساعت قرار می‌دهند. یعنی تنها یک شبانه‌روز به معاملات خود اجازه سود و یا ضرر می‌دهند و تصمیمات‌شان را در طول 24 ساعت نهایی می‌کنند.

· سبک سوم: در این میان هستند معامله‌گرانی که بسیار حرفه‌ای هستند و به اصطلاح موج سواری می‌کنند. یعنی بنا بر حال و وضعیت بازار در طول مدت چند روز یا چند هفته معاملات خود را شکل می‌دهند.

· سبک چهارم: این دسته از معامله‌گران برای بالا بردن طول مدت معاملات خود ماه‌ها و حتی سال‌ها بسیار شبیه به سرمایه‌گذاران عمل می‌‎کنند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

ابزار موردنظر و پر استفاده معامله‌گرها تحلیل تکنیکال است. این تحلیل به کمک وبسایت رهآورد صورت می‌گیرد. در این وبسایت با توجه به تابلوهای مربوط به هر سهم می‌توان با شناخت علائم و کندل‌ها که نشان‌دهنده نوسانات هستند به معامله پرداخت. ابزار مورد استفاده هم می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از تفاوت معامله گری و سرمایه گذاری به حساب بیایند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا