سیگنال فروشان بورس

قیمت طلا و سکه امروز 12 خرداد 1401 | طلا پایین کشید ؛ سکه هم ارزان شد + جدول
قیمت طلا در سال 1401 متغیر شدید شده است.قیمت طلا نوسان بدی دارد. قیمت طلا عجیب شده. قیمت طلا در هفته گذشته صعودی بود اما نزولی شد. آخرین قیمت طلا را اینجا بخوانید .
قیمت طلای ۲۴ عیار ۱۰ خرداد ۱۴۰۱
امروز هر گرم طلا ۱۸ عیار برخلاف رشد قبلی با افت قیمت روبرو بوده است، بطوری که هر گرم طلا ۱۸ عیار که روز قبل تا ۱,۴۳۹,۰۰۰ (یک میلیون و چهارصد و سی و نه هزار) تومان رسیده بود، امروز - پنجشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ مصادف با ۰۲ ژوئن ۲۰۲۲ - با کاهش ۰.۰۶ درصدی به ۱,۴۳۸,۱۰۰ (یک میلیون و چهارصد و سی و هشت هزار و یکصد ) تومان رسید.
قیمت طلا امروز 12 خرداد 1401
هر گرم طلا ۱۸ عیار، امروز به ۱,۴۳۸,۱۰۰ تومان رسید که نسبت به روز قبل ، کاهش ۰.۰۶ درصدی داشته است.
هر مثقال طلا 18 عیار در بازار امروز نسبت به روز قبل ، با ۹۰۰۰ تومان کاهش، ۶,۲۲۷,۰۰۰ تومان نرخ گذاری شد.
هر اونس طلا، امروز به ۱,۸۵۰ رسید که نسبت به روز قبل ، افزایش ۰.۰۷ درصدی داشته است.
هر گرم طلا ۲۴ عیار در بازار ۵۸۶ روز پیش نسبت به ۶۶۲ روز پیش، با ۳۳۱۹۰۰ تومان افزایش، ۱,۷۵۴,۳۰۰ تومان نرخ گذاری شد.
جدول قیمت زنده بازار طلا امروز | |
گرم طلا ۱۸ عیار | 1,438,100 تومان |
مثقال طلا 18 عیار | 6,227,000 تومان |
اونس طلا | 1,850.40 دلار |
گرم طلا ۲۴ عیار | 1,754,300 تومان |
آخرین بروزرسانی پنجشنبه, 12 خرداد 1401 ساعت 12:34 |
قیمت سکه امروز 12 خرداد 1401
سکه امامی، امروز به ۱۴,۹۷۰,۰۰۰ تومان رسید که نسبت به روز قبل ، کاهش ۰.۶ درصدی داشته است.
نیم سکه در بازار امروز نسبت به روز قبل ، با ۵۰۰۰۰ تومان افزایش، ۸,۵۵۰,۰۰۰ تومان نرخ گذاری شد.
ربع سکه، امروز به ۵,۶۰۰,۰۰۰ تومان رسید که نسبت به روز قبل ، افزایش ۰.۸۹ درصدی داشته است.
هر سکه گرمی در بازار روز قبل نسبت به ۳ روز پیش، با ۱۰۰۰۰۰ تومان افزایش، ۳,۱۰۰,۰۰۰ تومان نرخ گذاری شد.
جدول قیمت زنده بازار قیمت سکه | |
سکه امامی | 14,970,000 تومان |
نیم سکه | 8,550,000 تومان |
ربع سکه | 5,600,000 تومان |
سکه گرمی | 3,100,000 تومان |
آخرین بروزرسانی پنجشنبه, 12 خرداد 1401 ساعت 12:34 |
نحوه تعیین قیمت طلا
هر کالایی بر مبنای عرضه و تقاضا تعیین قیمت می شود اما درباره طلا که یک قیمت واحد دارد عرضه و تقاضا چگونه در سراسر جهان می توانند با یکدیگر دیدار کنند؟به دلیل بانک های بزرگ طلا و بانک های مرکزی معاملات به گونه ای انجام می شود که در نهایت قیمت طلا در بازار جهانی یک قیمت سیگنال فروشان بورس واحد است.اما نحوه تعیین قیمت این گونه است.هر روز کاری قیمت جهانی طلا به صورت توافقی و در دو نوبت از طریق بانک های بزرگی که صاحبان شمش طلا هستند به صورت تلفنی سیگنال فروشان بورس تعیین می شود.در واقع صبح و بعد از ظهر به وقت لندن (صبح نیویورک) 5بانک بزرگ شمش طلا در تماس های تلفنی با یکدیگر تعیین قیمت می کنند. در این تماس های تلفنی رییس گروه، قیمتی را اعلام میکند و این پنج بانک با تماسی که با مشتریان خود میگیرند نهایتا در زمان محدودی که شاید به ده دقیقه نرسد به یک قیمت توافقی برای خرید و فروش طلا دست پیدا می کنند قیمت توافق شده به دنیا اعلام می شود و مبنای باز شدن بازار قرار می گیرد در این معاملات، واحد معامله ۱۰ شمش طلا است. وزن شمش های طلا حدود ۴۰۰ اونس سیگنال فروشان بورس است این شمش ها در یکی از بانکهای شمش طلا در لندن تحویل می شود. قیمت توافقی بین پنج بانک بزرگ مبنایی قرار می گیرد تا دیگر بانکها و مشتریان عمده برا مبنای آن اقدام به خرید و فروش کنند. www.goldfixing.com
در سراسر روز نیز طلا در بورس های کالایی به قیمت لحظه ای خرید و فروش می شود این قیمت ها در حول و حوش قیمت توافق شده 5 بانک مرکزی که به وقت صبح لندن تعیین شده تغییر میکند تا مجددا در بعد از ظهر قیمت توافقی بین پنج بانک بزرگ اعلام شود. به این ترتیب قیمتهای لحظهای طلا در بورسهای کالا انحراف کمی از قیمتهای توافقی در لندن را خواهند داشت. البته خریداران کوچک و خرد امکان دسترسی به اونس طلا با این قیمت در بورس های کالایی را ندارند و این قیمت مخصوص خریداران عمده است.
قیمت آتی طلا
منظور از قیمت آتی طلا قیمتی است که خریداران و فروشندگان بر سر تحویل طلا در زمان آینده به توافق میرسند. این قراردادها میتواند بین دو طرف به طور خصوصی بسته شود یا از طریق بورسهای کالا، بین خریداران و فروشندگان به طور محرمانه تنظیم شود.در عرف بازارها به خصوص بورس های کلالیی بزرگ جهان برای هشت ماه از سال تحویل طلا دارند. ماههای دسامبر، ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، ژوئن، اوت و اکتبر ماههایی هستند که به صورت روتین تحویل طلا انجام می شود.طبق استانداردی که در بورس های کالایی رعایت می شود طلاهای تحویلی به مشتریان باید دارای درجه خالصی 99.5 باشد. هر قرارداد آتی نیز برابر ۱۰۰ اونس (حدود 315 گرم است.)
دلیل جذابیت طلا
سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری معمولا چندین گزینه پیش رو دارند بازار سرمایه که در آن می توانند سهام یا اوراق قرضه دولتی و خصوصی را بخرند می توانند در بانکها سپرده گذاری کنند و از قبل این سپرده گذاری درصد سود ثابتی بگیرند می توانند در مستغلات سرمایه گذاری کنند و از تفاوت قیمت سود گیری کنند.بسته به ریسک طلبی فرد گزینه های سرمایه گذاری متفاوت است.اما سرمایه گذاری روی طلا در چه شرایطی انجام می شود.برخی اعتقاد دارند سرمایه گذاری روی طلا یک نوع سرمایه گذاری مرده است و فقط ارزش حفظ پول دارد اما برخی دیگر نظری متفاوتی دارند.آنچه مشخص است نگهداری طلا بازده مشخص و مطمئنی ( نظیر سود سپردههای بانکی یا اوراق قرضه ) به دنبال نخواهد داشت زیرا قیمت طلا در معرض نوسان است بنابراین وقتی یک سرمایه گذار تصمیم می گیرد دارایی خود را به طلا تبدیل کند ریشه در دو نوع ذهنیت دارد یا تصور می کند قیمت طلا در بازار افزایشی خواهد بود که در این حالت با نوعی رفتار سفته بازارنه یا شرط بندی روبرو هستیم.حالت دیگر نوعی اطمینان خاطر است طلا دارایی امن است برخی سرمایه گذاران با هدف حفظ قدرت پول خود طلا می خرند در کشورهایی که تورم بالا دارند این رفتار می تواند زیاد به چشم بخورد در این حالت طلا به عنوان یک پناهگاه شناخته می شود.زیرا گزینههایی (نظیر خریدسهام ) به هرحال خطر از دست دادن اصل سرمایه را با خود دارند.اما طلا در بلند مدت بری از چنین خطری است.
اونس طلا
اونس یک واحد سنجش است.در گذشته و در روم باستان یک دوازدهم لیور بوده است این میزان درفرانسه یک شانزدهم لیور است که وزنی قریب به ۳٠ گرم برآورد می شود.در مجموع واحد اونس در دو قالب انگلیسی و امریکایی است در قالب انگلیسی هر اونس حدود 28 گرم است و در واحد آمریکایی هر اونس معادل 31.1 گرم است.در بازار جهانی طلا هر اونس بر مبنای واحد امریکایی محاسبه می شود.
رکورد های تاریخی اونس طلا
اونس طلا در 20 سال گذشته سه رکورد قیمتی را جابجا کرده است.بالاترین سطح قیمتی که طلا لمس کرده است 1921 دلار بوده است.این اتفاق در سال 1390 اتفاق افتاده است.اما رکورد بالاترین قیمت بسته شده که به معنای پایان کار بازار ها با آن قیمت است یک روز قبل از این تاریخ زده شده است.طلا در در 14 شهریور همان سال با قیمت 1920 بسته شد تا بالاترین رکورد اسمی تاریخ قیمتی را ثبت کند.پایین تریخ سطح قیمتی طلا نیز در 20 سال گذشته 255 دلار بوده است.
رکورد بالاترین قیمت باز شده برای اونس طلای جهانی مربوط به شهریور سال 1390 است.قیمت باز شده قیمتی اسن که بازارها کار خود را با آن آغاز می کنند.در تاریخ 15 شهریور 90 بازار جهانی طلا با قیمت 1903 دلار باز شده است.پایین تذرین قیمت باز شده نیز در 20 سال گذشته روز 14 فروردین 1380 است هر اونس طلا در این روز با قیمت 255 دلار آغاز به کار کرد.
تفاوت طلا 18 عیار و 24 عیار
عیار واحد اندازه گیری خالصی فلزات است که معولا از 24 به معنای خلوص کامل شروع می شود.برای خالص بودن طلا نیز از عیار استفاده می شود که وجه لاتین ان قیراط است.در کشورهای مختلف مبنای عیار متفاوت است.برای سیگنال فروشان بورس مثال در کشورهای عربی و چین مبنای عیار 24 است.در روسیه نیز عیار مرسوم از 9 تا عیار متفاوت است.
طلای 24 عیار طلایی است که درجه خلوص آن 100 درصدی است.اگر به حافظه خود مراجعه کنید در برخی فلیم ها و کارتون ها سکه را گاز می گفتند.این کار با هدف مشخص شدن عیار طلا بود اگر جای دندان روی سکه می ماند عیار سکه 24 عیار بود.هر چه عیار طلا بالاتر باشد مقاومت آن در برابر فشار خارجی کمتر است.مبنای طلا در ایران 18 عیار است.طلای 18 عیار طلایی است که درجه خالصی طلای ان 75 درصد است.یعنی طلای های تولید شده در ایران از چنین ترکیبی برخودار است:75 درصد طلای خالص و 25 درصد باقی مانده نیکل،روی،آهن،مس و.. است.در یک جمع بندی می توان گفت چهار عیار پرکاربرد طلا به این شرح است:
طلای 24 عیار با 100 درصد خلوص
طلای 18 عیار با 75 درصد خلوص
طلای 14 عیار با 58 درصد خلوص
و سرانجام طلای 10 عیار با حدود 42 درصد خلوص
مثقال طلا
از قدیم در جوامع اسلامی واحد های برای محاسبه وزن بوده که به واحد توزین معروف است.برخی از این واحدها در بازارهای دیگر نیز کاربرد پیدا کرده است.مثقال از جمله واحدهای توزین است که از روزگار قدیم در بازار طلا کاربرد دارد.هر مثقال معادل 4.6 گرم است و کاربرد مثقال در بازار طلای ایران بیشتر برای طلای آب شده است.عمده فروشندگان و خریداران طلای آب شده را مبنای مثقال خرید و فورش می کنند.
گرم طلا
گرم نیز یکی از واحدهای وزن کشی در بازار طلا است معمولا گرم در معاملا خرد کاربرد دارد و طلا فروشان از این واحد برای داد و ستد با مشتریان عادی استفاده می کنند.
چکش خوری طلا
طلای قابلیت چکش خواری فوق العاده ای است به گونه ای که 40 گرم طلا قابلیت آن را دارد که تبدیل به یک ورق چند متری شود.البته این روق به شدت نازک خواهد شد.
طلای آب شده
طلای دست دوم و اسقاطی در بازار که از سوی برخی طلاسازها ذوب می شود طلای آب شده می گویند.واحد معامله طلای آب شده مثقال است و برای مصارف صنعتی و زینتی کاربرد دارد.در سالهای اخیر طلای آب شده خاصیت سرمایه ای پیدا کرده است.معامله گران در کنار ارز و سکه هر روز طلای آب شده را نیز داد و ستد می کنند.در واقع معاملات سفته بازانه یا با هدف کسب سود به این بخش نیز نفوذ کرده است.واحد معامله در بازار سفته بازی طلای آب شده کیلو گرم است.
قطب طلا در ایران
به لحاظ تولید صنعتی قطب تولید طلا اصفهان است اما مرکز مصارف سنتی و صنعتی کماکان تهران است.پس از این دو نقطه آذربایجان شرقی و غربی به همراه یزد قطب های تولید طلای سیگنال فروشان بورس ایران به حساب می آیند.
ویژگی های طلا
در بازار های بین المللی و جهانی دو محصول در حکم کالای استراتژیک هستند نفت و طلا.طلا بواسطه ویژگی های ذاتی که دارد مشمول چنین صفتی شده است.مهم ترین این ویژگی های عبارتند از:
فساد ناپذیری: جنس طلا به گونه ای که هرگز فاسد نمی شود حتی اگر سالیان سال زیر خاک بماند بازهم فساد به این محصول نفوذ نمی کند در واقع زنگ نمی زند و در مقابل رطوبت،تغییرات اقلیمی و محیط های اسیدی مقاوم است.از همین رو به طلا فلز نجیب نیز می گویند.تنها اسیدی که می تواند طلا را حل کند نیترو-هیدروکلریک اسید است به همین دلیل نیز به آن تیزاب سلطانی می گویند.اگر در داستان می ببیند بسیاری از گنج ها در قالب طلا پنهان می شوند به واسطه این صفت است.
برخـورداری از مقبو لیـت عامـه:در اقتصاد کالاها هر چه کمیاب تر باشد ارزش بیشتری دارد.طلا در جهان حجم محدودی دارد تاکنون(پایان سال 2017 میلادی) در طول تاریخ 190 هزار تن در طول تاریخ استخراج شده است.قابلیت های زیئنی،پزشکی،ذخیره ارزش و.. این فلز موجب شده بدلیل کاربردی که در جواهرات تزئینی دارد با تقاضای زیادی روبرو باشد.
قـدرت نقدشوندگی: طلا در کنار ویژگی های فنی و کاربردی بواسطه رویکرد فرهنگی بسیاری از کشورها در طول تاریخ دارای محبوبیت بوده است.این عوامل موجب شده همواره برای خرید طلا مشتری باشد و این ویژگی سبب شده طلا یک امتیاز اقتصادی به دست بیاورد.کالایی باشد که سریع تبدیل به پول نقد شود.
هزینه نگهداری پایین: اگر ترس از سرقت نباشد نگهداری طلا نیاز به هیچ هزینه ای ندارد و می توان طلا ها را سالها در کمد،صندوق ها و.. نگهداری کرد.
پول کالایی در جوامع مختلف بوده و یکـی از پشـتوانه هـای اصـلی همـه ارزهاسـت .
عوامل موثر بر قیمت طلا
در زمان حاکم شدن رکود بر اقتصاد کشورها دولت تلاش می کنند از طریق برخی سیاست ها با رکود مقابله کنند.این اقدام که از کانال بانک مرکزی یا بودجه دولت انجام می شود در قالب سیاست های پولی و مالی شناخته می شود.هدف این اقدامات تثبیت اقتصادی است.اثر گذاری این سیاست ها علاوه بر بخش واقعی اقتصاد که بخش تولیدی است ارزش پول کشورها را نیز در بر می گیرد.برای مثال با افزایش تورم کاهش قدرت خرید پول ملی قیمت طلا به عنوان یک دارایی سیگنال فروشان بورس امن تغییر می کند.اگر این کشور در اقتصاد جهان سهم بالایی داشته باشد تورم آن اقتصاد جهانی را نیز متاثر می کند.در مجموع عوامل موثر بر قیمت طلا را می توان ذیل این عناوین دسته بندی کرد:
ارزش دلار در بازارهای جهانی
در بازار های جهانی و بورس های کالایی قیمت طلا بر مبنای دلار انجام می شود به همین دلیل تغییرات ارزش دلار یکی از متغیرهای کلیدی و تاثیر گذار بر قیمت طلا در بازار جهانی است. با توجه به سهم و اثر گذاری اقتصاد آمریکا بر اقتصاد و بازار های جهانی کـاهش ارزش دلار به معنی تضعیف اقتصاد جهان است.در این حالت با توجه به مقبولیت طلا که یک پناهگاه در تلاطمات اقتصادی به حساب می اید و می تواند ارزش دارایی ها را حفظ کند توجه ها به سوی این فلز گران بها جذب می شود.نکته دیگر آنکه کاهش ارزش دلار باعـث کـاهش ارزش دارایـی هـای دلاری می شود به همین خاطر سرمایه گذاران با هدف حفظ ارزش دارایی های خود به دنبال یک کالای مطمئن می گردند.قالبیت ها طلا موجب شده در کنار چند کالای دیگر یک دارایی امن به حساب اید. تنزل ارزش دلار به کاهش ذخیره ارزی بانک مرکزی کشورهای مختلف منجر می شود و آنها نیز می توانند جزء مشتریان بالقوه طلا باشند.
نرخ بهره در اقتصاد جهان
در اقتصاد نرخ بهره قیمت پول است.اما در اقتصاد جهان کشورهایی بزرگی مانند امریکا با تغییر نرخ بهره به سرمایه گذاری در اقتصاد خود جهت می دهند.برای نونه وقتی نرخ بهره در اقتصاد آمریکا بالا می رود نشانه رونق است در این وضعیت به واسطه آنکه طلا به عنوان یک دارایی بدون بهره است و به ارزش خود متکی است با کاهش جذابیت روبرو می شود.زیرا در رونق اقتصادی بازدهی سایر بخش ها مانند بازار سرمایه و تولید افزایش می یابد.سرمایه گذاران در شرایط رونق ترجیح می دهند برای کسب سود بیشتر به سمت اوراق قرضه شوند زیرا علاوه بر ارزش اسمی دارای سود مازاد نیز است. وقتی تمایل برای خرید طلا به عنوان یک دارایی بدون پرداخت بهره کمتر شود همین موضوع تقاضای طلا را کمتر می کند و باعث افت قیمت طلا خواهد شد.این وضعیت در شرایط کاهش نرخ بهره معکوس می شود.کاهش نرخ بهره به معنی کسادی و در ادامه رکود اقتصادی است.در این حالت سرمایه گذاران می دانند با کاهش نرخ بهره و احتمالا افزایش تورم ممکن است ارزش دارایی های نقدی آنان کم شود و تورم جدید سود مورد انتظار آنان در اوراق قرضه محقق نکند.بنابراین با هدف مصون نگه داشتن دارایی های خود از تورم به سوی طلا هجوم می اورند و در این بازار پناه می گیرند.
تورم
مقایسه روند تاریخی قیمت طلا و تورم جهانی (شامل قیمت نفت) نشان، دهنده وجود ارتبـاط مسـتقیم میـان ایـن دو اسـت. بایـد گفـت کـه نفـت و طـلا هـر دو از کالاهـای کمیـاب و استراتژیک محسوب میشوند و رابطه نزدیکی با تورم جهانی دارند.اگر تورم در اقتصاد جهان بالا رود قیمت طلا نیز بالا خواهد رفت و در زمان کاهش نرخ تورم قیمت طلا نیز کاهش می یابد.
عواقب عدم اتکا بهعلم اقتصاد
یکی از سیاستهایی که از دولت قبل، در حوزه برق و انرژی کشور، وارد عرصه حکمرانی انرژی شده، سیاستهای مدیریت سمت تقاضا (DSM) است. این سیاست، در برگیرنده مجموعهای از روشها برای جابهجایی مصرف برق در زمان پیک با هدف کاهش سرمایهگذاری موردنیاز بهمنظور توسعه زیرساخت تولید و انتقال و توزیع شبکه برق است.
روشهایی مانند «بهینهسازی تجهیزات مصرفکننده برق»، «مدیریت رفتار مشترکان» و «تولید پراکنده برق» از جمله سیاستهایی است که ممکن است در سطح ملی، شرکت عرضهکننده انرژی، اجتماعات یا خانوارها به کار رود. این سیاست که از دهه ۷۰ میلادی با بروز بحران انرژی در آمریکا وارد مدیریت انرژی شد و بهتدریج در کشورهایی که به انرژی تجدیدپذیر متکی بودند، به سیاستهای محبوب مدیریت انرژی تبدیل شد، در ایران سرنوشت دیگری پیدا کرد و به سیاست خاموشی داوطلبانه تبدیل شد. نکته اساسی در سیاستهای مدیریت سمت تقاضا، این است که مصرف کل، کاهش پیدا نمیکند، بلکه شکل منحنی بار شبکه از طریق روشهایی که ذکر شد، تغییر میکند تا هزینه تامین برق در زمان پیک بهینه شود. در ایران اما این سیاست به دلیل توسعه نامتناسب تولید برق، با توجه به شاخصهای نرخ رشد جمعیت و نرخ رشد اقتصادی، با هدف کاهش حجم کل مصرف به کار گرفته شد تا کمبود تولید برق را از طریق کاهش کل مصرف متعادل کند. نتیجه این سیاستها عملا به جابهجایی خاموشی از بخش غیرمولد (یعنی خانوار) سیگنال فروشان بورس به بخش مولد اقتصادی (یعنی صنعت) و تبدیل خاموشی اجباری به خاموشی داوطلبانه منجر بوده است؛ مجموعه راهکارهایی که موجب میشود، بخش صنعت کشور مختل و بخش خدمات عمومی و اداری، ناکارآمدتر از شرایط متعارف شود.
در واقع، وزارت نیرو با تبدیل مساله برق در شرایط پیک به بحران عمومی، همه سطوح اجرایی و اداری کشور را برای رفع ناکارآمدی حکمرانی انرژی بسیج میکند و به جای طراحی و اجرای سیاستهای تامین پایدار و متوازن برق، مدیریت بحران انرژی را به سیاستی عادی تبدیل کرده است. به عبارت دیگر، مدیریت اجرایی کشور، با بهکارگیری مجموعه متنوعی از ابزارهای اداری مانند تغییر ساعت کار دستگاههای دولتی، خاموشی اجباری بخشهای بزرگ صنعتی با پوشش تعطیلات تابستانی و تعمیرات اساسی، عملا ناکارآمدی سیاستهای حکمرانی انرژی را به بحران مصرف، فروکاهیده و این سیگنال را به جامعه منتقل میکند که مساله بحران برق، ناشی از بدمصرف کردن بخشی از مشترکان پرمصرف است. در حالی که اصطلاح الگوی مصرف که توسط مجموعه مدیریت برق کشور مطرح میشود، صرفا یک مفهوم آماری (مبتنی بر شاخصهای مرکزی توزیع آماری) است که فاقد هرگونه بار معنایی ارزشی متناسب با تنوع نیازهای مصرف است.
در واقع، عموم پدیدههای جمعی مانند مصرف برق، دارای توزیعهای آماری (نرمال یا با چولگی به سمت یکطرف) بوده و نمیتوان و نباید انتظار داشت که همه بخشهای جامعه، فارغ از تفاوت در نیازها و ویژگیهای فردی و اختصاصی خود، مشابه متوسط جامعه مصرف کنند و به این دلیل که مشابه متوسط آماری مصرف نمیکنند، مورد غضب عمومی واقع شوند. از این رو، بعد از گذشت یکدهه از اجرای سیاستهای مدیریت تقاضا، میتوان پرسشهای زیر را با مجموعه حکمرانی حوزه برق و انرژی کشور مطرح کرد:
- سهم بهینهسازی از مدیریت سمت تقاضا بعد از دو دهه تصویب قوانین بهینهسازی، چه میزان بوده است؟ چه مقدار از تقاضا به صورت موثر از طریق بهینهسازی تجهیزات مصرفی (مانند کولرهای آبی و موتورهای الکتریکی که حدود ۳۰درصد مصرف هستند) کاهش یافته است؟ محقق نشدن قوانین بهینهسازی، در چه موانعی ریشه دارد که طی حدود دودهه عملا محقق نشدهاند؟
- اثر انتقال خاموشیهای اجباری به خاموشیهای داوطلبانه یا دستوری، در بخش صنعت کشور چه میزان بوده است؟ به عبارت دیگر، هزینه فرصت خاموشیهای داوطلبانه یا دستوری کارگاههای تولیدی در ایام پیک چه میزان و تاثیر آن بر سرمایهگریزی بخش صنعتی کشور چه اندازه بوده و در محاسبات مدیریت اقتصادی کشور، چگونه لحاظ شده است؟
- تبدیل سیاستهای مدیریت سمت تقاضا، به مدیریت بحران عمومی برق، چه هزینهای بر مجموعه دستگاههایی اجرایی کشور داشته و اثر آن بر کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی نسبت به وزارت نیرو، بهعنوان نهاد متولی چه میزان بوده است؟
- در نهایت، این سوال را میتوان مطرح کرد که آیا زمان آن نرسیده است که مجموعه حکمرانی انرژی کشور، بهجای طرح عوامل فرعی مسبب وضع بحرانی صنعت برق (مانند رمزارزها، خشکسالی و پرمصرفها و. )، به عوامل اساسی و بنیادی ناکارآمدی سیاستهای بخش انرژی کشور مانند «کژکارکردی نهاد تنظیمگری برق و سازوکارهای قیمتگذاری»، «انحصار تجارت برق»، «بحرانزدگی فضای تامین مالی و سرمایهگذاری برق» و «قفلشدگی ساختار نهادی» آن پرداخت؟