10 اشتباه رایج در راه رسیدن به ثروت

- اولین اشتباه آماتورا اینه که سرمایه گذاری رو همش عقب میندازن. همش منتظرن یه روز موعودی برسه که پول بزرگی بیاد دستشون، همزمان بازارم شرایطش عالی باشه یا تو کف کف باشه تا سرمایه گذاری کنن. وقتی سهام خوبی پیدا میکنی که از اوج قیمتشم اصلاح خوبی کرده معطل نکن و کم کم از سپردت سرمایه گذاری کن. درسته که بهترین زمان برای سرمایه گذاری آخر یک روند نزولیه. ولی هیچ کس نمی تونه کف قیمتی که یک سهم بهش می رسه رو پیدا کنه! مگر اینکه اون کف تشکیل شده باشه و قیمت بیاد بالا که ما بفهمیم اونجا کف بوده. خب میدونی چقدر از سود بازارو اینطوری از دست دادی؟ اگه سهامی که سودسازه و نسبت های مالی و تراز شرکتش خوبه، بعد از 70 درصد نزول گزینه خوب سرمایه گذاری نیست پس چیه؟ منتظری مثلا 75 درصد اصلاح کنه؟ خوب بخاطر همین 5 درصد؟
- دومین اشتباه سرمایه گذارای آماتور اینه که تا یه بازاری داغ نشه واردش نمیشن. به خاطر همینم بود که وقتی بورس شد خبر اول کشور میلیونها آدم جدید وارد بورس شدن. حالا که بورس بی سر و صدا داره به کارش ادامه میده دیگه خبری از صفهای گرفتن کد بورسی نیست. ببین دوست من وقتی یک بازار میاد تو صدر اخبار بخاطر اینه که رشد خیلی زیادی کرده. اگه با اخبار بخوای وارد بورس بشی احتمال اینکه همیشه تو سقف وارد بشی بالاست. بعضیام عادت دارن که داراییشونو تو پایین ترین قیمتها بفروشن! چون نا امید میشن. مثل وضعیت همین الان بورس خودمون. بورس توی شرایط نرمال و بدون دخالت و دستکاری هم، نوسانات زیادی داره باید اینو بدونی. همین الان اگه 100 میلیون بیاری خیلی راحت میتونه تا ماه بعد بشه 80 میلیون. دو ماه بعدم ممکنه بشه 120 میلیون. تو کوتاه مدت این بالا و پائینا نباید باعث بشه که عصبی شی و سرمایه تو بفروشی. بخاطر همینه که همیشه میگم پولی که اصلا بهش نیاز نداری رو بیار تو بورس یا هر بازار مالی دیگه، که بتونی صبوری کنی. (عکس بیاد رو صفحه) این نمودار شاخص کل بورس ایرانه از 30 سال پیش تا الان. مطمئن باش تو بلند مدت روند فقط صعودیه و با صبر میشه به سود های بزرگی رسید.
- سومین اشتباه خانمان سوز آماتورا اینه که کل سپردشونو تو یه روز و تو یه نقطه وارد بازار می کنن. بازار نوسانات زیادی داره. اگه 50 میلیون پول مازاد داری و می خوای سرمایه گذاریتو شروع کنی، با ماهی 5 میلیون شروع کن. ببین بازار چه بالا و پایینی داره. وقتی کل پولتو میاری بار روانی زیادی برات داره و می تونه تو رو تو شرایط بدی قرار بده. عزیز من قرار نیست با سرمایه گذاری استرس اضافی به خودت بدی. این ورود تدریجی به بازار از یه نظر دیگه ام خوبه. وقتی ما یه سهامی رو میخریم به این امید می خریم که قیمتش بره بالاتر. ولی میتونه این اتفاق هم نیوفته و مثلا ماه بعدش یه20 درصدم بیاد پائینتر. در این صورت باید با خرید دوبارش توی ماه بعد قیمت میانگین ورودمون رو بیاریم پایین و مسلما اینجوری زودترم میریم توی سود. از پول کم شروع کن، وقتی دیدی حالت با سرمایه گذاریت خوبه یکم بیشتر سرمایه گذاری کن. ماشینتو نفروش، قرض نکن، وام نگیر،کل پس اندازتو یهو نیار سهام بخر اینا رو صد دفعه گفتم بهتون. اینها پولایین که تو سالها براشون زحمت کشیدی. درسته که سرمایه گذاری تو بلند مدت بهت ضرر نمیزنه ولی فرض کن بدشانسی بیاری و ارزش کل داراییت تو یه ماه مثلا30 درصد بیاد پایین. میدونی چه فشار روانی ای رو باید تحمل کنی؟ آروم آروم و بدون استرس و بدون عجله سرمایه گذاری کن.
- اشتباه بعدی آماتور ها دقیقا برعکس مورد قبله. یعنی انقدر کم سرمایه گذاری می کنن که عملا نمیتونه تکون بزرگی به زندگیشون حتی توی بلند مدت بده. تویی که ماهی 10 میلیون درآمد داری، ازت انتظار دارم که 2 میلیونش رو برای سرمایه گذاری کنار بذاری. سعی کن حداقل 15-20 درصد از هر درآمدت رو بذاری کنار برای سرمایه گذاری. از این مبلغ که در واقع کل سرمایت به حساب میاد باید توی بازارای مختلف مثل طلا، ارز و وقتی زیاد شد حتی توی مسکن سرمایه گذاری کنی. یه بخشی از این سرمایه گذاریتم باید تو بازارهای مالی مثل بورس باشه. اگرم دوست داری خیلی زودتر نتایج سرمایه گذاریتو ببینی تا می تونی درآمدت و درصد سرمایه گذاریتو افزایش بده. با سرمایه گذاری بیشتر میتونی بازنشستگیتو خودت رقم بزنی نه شرکت بیمت. شرکت های بیمه حق بیمه شما رو می گیرن و توی بازار های مختلف سرمایه گذاری میکنن تا 30 سال بعد بتونن از محل اون سرمایه گذاریها به شما حقوق بازنشستگی بدن. پس اگه می خوای خودتو 10 ساله بازنشسته کنی باید 3 برابر حق بیمت سرمایه گذاری ماهانه داشته باشی.
- پنجمین خطای تازه وارد ها خرید و فروش زیاده بدون اینکه توجهی به کارمزد و مالیات داشته باشن. هر دفعه که شما سهامت رو می خری یا می فروشی حدود 1 درصد از پولتو از دست میدی. اعتیاد به معامله زیاد و جابجا شدن بین سهمای مختلف برای سهامدار سمه. چون فقط داری کارگزاریتو ثروتمندتر می کنی. البته تریدرای روزانه یعنی نوسان گیرا که کارشون همینه موضوع ما نیستن.
- ششمین اشتباه آماتورا هم اینه که با خودشون صادق نیستن و دقیقا نمی دونن که چقدر میخوان وقت بذارن برای سرمایه گذاریشون. راه های مختلفی برای سرمایه گذاری توی بورس هست که هر کدوم نیاز به زمان، تلاش و دانش متفاوتی داره. اگه وقت و دانش بازارو نداری قطعا نباید خودت با حرف این و اون سرمایه گذاری کنی. خیلی راحت پولتو بذار تو یه صندوق سرمایه گذاری که مثلا10 ساله عملکرد بهتری از بازار داره. مطمئن باش اگه آماتوری نمی تونی عملکرد بهتری داشته باشی. واحدای صندوقو بخر و سرمایه گذاریتو بذار رو حالت اتوماتیک و برو پی زندگیت. اما اگه اطلاعات متوسط رو به بالایی از بورس داریو می تونی وضعیت بنیادی شرکت هارو بررسی کنی و وقت تحقیق در مورد سهام مختلفو داری، قطعا می تونی خودت بر اساس تحلیل های خودت یا بعد از بررسی کامل سیگنال افراد کاربلد، سرمایه گذاریتو خودت مستقیم انجام بدی. قطعا سود این روش سرمایه گذاری بیشتره. ولی بدون چیزای خیلی زیادی هست برا یاد گرفتن که باید برا آموزششون وقت بذاری.
- اما آخرین اشتباه و مهمترین اشتباه، اینه که هیج وقت توی بورس سرمایه گذاری نکنی. متاسفانه آمار رسمی ای از ثروتمندای ایران در دست نیست. ولی بهت قول میدم اکثر کسانی که تو این مملکت از راه قانونی ثروتمند شدن حتما بخشی از سرماشون توی بازار سرمایست. تمیزترین و شریفترین سرمایه گذاری که باهاش سهمی در تولید کشورت خواهی داشت و از سود این صنایع هم بهره مند میشی.
۱۰ اشتباه رایج وبسایتهای کسبوکار
مترجم: مهرداد واشقانی فراهانی*
منبع: entrepreneur
پس از ۱۵ سال کار در زمینه طراحی و ارتقای وبسایتها، هنوز هم مدیران عامل و صاحبان کسبوکارهایی را میبینم که هر کاری میکنند تا تعداد بیشتری سفارش و تبلیغ از وبسایت خود دریافت کنند.
مترجم: مهرداد واشقانی فراهانی*
پس از ۱۵ سال کار در زمینه طراحی و ارتقای وبسایتها، هنوز هم مدیران عامل و صاحبان کسبوکارهایی را میبینم که هر کاری میکنند تا تعداد بیشتری سفارش و تبلیغ از وبسایت خود دریافت کنند. در زیر به ۱۰ اشتباه رایجی اشاره خواهم کرد که صاحبان کسبوکار در مورد وبسایتهای خود به کار میبرند. همچنین، راهکارهایی ارائه خواهد شد که به شما اطمینان میدهد وبسایت شما مثل یک فروشنده ۲۴ ساعته در خدمت شما است.
۱. آیا شما میدانید ماه گذشته چه تعداد سفارش و تبلیغ از وبسایت شما دریافت شده؟
تنها شما هستید که میتوانید موفقیت وبسایت خود را تضمین کنید. حتی اگر از فناوری هم 10 اشتباه رایج در راه رسیدن به ثروت چیزی نمیدانید، باید بدانید عملکرد وبسایت شما چگونه است. آیا تا به حال شده است که تیم یا فرد بازاریاب، گزارشهای ماهانه در مورد شاخصهای عملکرد کلیدی وبسایت را در اختیار شما قرار بدهد؟ برای شروع، میتوان از تعداد سفارشات، مراجعان به وبسایت و ۱۰ واژه کلیدی که بیشترین فراوانی را در وبسایت دارد شروع کرد.
۲.آیا مسوولان وبسایت شما مهندسان «آی تی» هستند؟
تیم مسوول فناوری اطلاعاتی که در اختیار شما است، قطعا باید دارای مکان ثابتی باشد، اما وبسایت شما یک ابزار بازاریابی است که باید فکری برای آن کنید. اگر قرار است تصمیمات را بخش بازاریابی بگیرد، هدف وبسایت شما باید سخن گفتن با مشتری، جذب تبلیغ و کارهایی از قبیل بهینهسازی موتورهای جستوجو، هزینه تبلیغ و گرفتن سهمی بیشتر از بازار جستوجو باشد.
۳.آیا شما در فروش از جایگاه بالایی برخوردار هستید؟
شما باید برای به دست آوردن جایگاهی بالا در گوگل تلاش کنید؛ مطمئن باشید که به خاطر همین چیزها است که مشتری هنگام خرید یک محصول یا سرویس به وبسایت شما سرمی زنند. در تجارت، به اصلاح به این روشها
«buy terms»، « about terms» و «brand terms» گفته میشود.
«Buy terms» یعنی اینکه مشتری خیلی واضح خواهان دریافت خدماتی است که من ارائه میکنم.»، «about terms»؛ یعنی اینکه مشتری صرفا برای دریافت اطلاعات بیشتر به محصول و کالا دقت میکند. «brand terms» نیز به معنی اسم و نشان تجاری کالا است. اما بزرگترین اشتباهی که میکنیم این فکر است که جایگاه بالای اسم محصول شما در گوگل کافی است. چنین جایگاه بالایی تنها برای کسانی سودمند است که شما را از قبل میشناختند. مشتریان جدید تنها وقتی شما را خواهند شناخت که جایگاه بالای شما مربوط به کالا و خدمات شما باشد. بنابراین بهتر است تا یک صفحه وبسایت خود را به کالا و خدمات اختصاص دهید.
۴.آیا وبسایت شما ویژگیهای محصولات را نشان میدهد، ولی مزیتهایش را نه؟
ویژگی کالا یعنی کاری که محصول تولیدی شما انجام میدهد. مزیت کالا همان چیزی است که زندگی افراد را بهتر میکند. هنگام جستوجو، مردم دنبال راهحل مشکلات خود هستند. این جستوجو در مورد شما نیست، بلکه در مورد ویژگی منحصر کالاهای شما است. وبسایت شما باید دارای صفحهای با این عنوان باشد: مشکل شما را ما میتوانیم حل کنیم.
۵.آیا وبسایت شما دارای شماره تلفنی است که به صورتی برجسته در هر صفحه قرارداده شده باشد؟
برای برقراری ارتباط، مشتریان و کاربران وبسایت خود را به زحمت نیندازید. شماره تماس خود را در هر صفحه قرار دهید. بهتر است شماره تلفن در قسمت بالا و گوشه سمت راست صفحه باشد.
۶.آیا وبسایت شما برای تماس، دلیلی را در اختیار کاربر گذاشته است؟
در حالی که شماره تماس را در هر صفحه قرار میدهید، برای تماس نیز دلیلی به کاربر ارائه دهید. «دلیل تماس» باید ساده، آشکار و جذاب باشد. برای مثال، شماره ۵۵۵-۱۲۱۲ برای مشاوره رایگان است. چنین امکانی هیچ هزینهای برای شما نخواهد داشت؛ اما باعث خواهد شد تا خواننده شماره را ثبت کند، فرم را دانلود کند یا به شما ایمیلی بزند.
۷.اگر کارخانه شما محلی است، آیا شما مکان آن را بر روی نقشه مشخص کردهاید؟
مطمئن شوید که در وبسایت اطلاعات شما لیست شده است و لیست شما کامل است و دقیقا از همان اطلاعات استفاده میکنید که در صفحه «تماس با ما» مشخص شده است. این روزها مشتریان برای پیدا کردن ارائهدهندگان خدمات از اطلاعات همین سرویس استفاده میکنند.
۸. آیا هدف شما از ردیابی و جستوجو فروش کالا است؟
بازاریابی وبسایتی نوعی منحصر به فرد از بازاریابی است و افراد در وبسایتها به دنبال هر چیزی هستند؛ اما اکثر کارخانههایی که ما مشاهده میکنیم از این امکان برای ردیابی اهداف خود استفاده نمیکنند. در این حالت، شما قادر نخواهید بود که تیم و پول خود را کجا قرار دهید.
۹. میدانید چه چیزی بیشترین میزان سود سرمایهگذاری شما را رقم خواهد زد؟
آمار وبسایت شما در برگیرنده ثروتی در باره اطلاعات مشتری میباشد. این ثروت زمانی آغاز میشود که مردم چند کلمه را در مرورگرها تایپ میکنند و دنبال کالا و خدمات شما هستند. هنگامی که میدانید چه منابعی، کلیدواژهها و صفحات وبسایتی برای کسب بیشترین سفارشهای مناسب هستند، خواهید توانست به یک استراتژی مناسب برای استفاده از این فرصتها دست یابید.
۱۰. آیا شما هر ماه در حال پیشرفت هستید؟
هر ماه تعداد مراجعهکنندگان واجد شرایط و درصد مراجعهکنندگانی را که با شما تماس میگیرند، افزایش دهید. اگر شما هر ماه به این کار ادامه دهید، خواهید توانست رقبای خود را شکست دهید. تمام این راهکارها درسهایی برای تغییر وبسایت به ماشینی است که بتواند برای شما سود و منفعت تولید کند؛ اما این مکانیزم از بالا شروع میشود.
اگر تا کنون شخصا تعهدی نسبت به موفقیت وبسایت خود نداشتهاید، الان وقت آن است. این روزها بازاریابی در وبسایت به یک رقابت سنگین تبدیل شده است. به رقابت ادامه دهید. رقبای شما قصد دارند تا از جیب شما به منافع خود برسند. تخمین زده میشود که گوگل روزانه بیش از ۲۰۰ میلیون مراجعهکننده دارد. مردم نیز برای خرید به گوگل مراجعه میکنند. پس به وبسایت خود متعهد باشید و از این مزیت بیشترین سود را کسب کنید.
چگونه پولدار شویم : 10 اشتباه مالی که افراد موفق هرگز انجام نمیدهند
مدیریت مؤثر پول و ثروت یکی از مهارتهای کلیدی برای موفقیت در زندگی و رسیدن به امنیت مالی است. اکثر افراد موفق در جوانی و آغاز زندگی حرفهای خود تصمیم میگیرند که رابطهای مؤثر و با معنا با پول و ثروت برقرار کنند و همیشه بر امور مالی خود کنترل کامل و آگاهانه داشته باشند. مثل جوانب دیگر زندگی، باید خودمان را در مورد خطرها و چالشهای موجود در جنبهی مالی زندگیمان آموزش دهیم و از روندهای مالی جهان آگاه باشیم. اگر وقت بگذاریم و بر چند اصل کلیدی در حوزهی مالی مسلط شویم مطمئناً در سالهای آینده نتیجهی این تلاش و تیزبینی خود را خواهیم دید و از ثمرات و پاداشهای مثبت آن بهرهمند خواهیم شد.
اگر سؤالاتی نظیر چگونه پولدار شویم؟ چگونه ثروتمند شویم؟ و پرسشهایی از این دست ذهن شما را به خود مشغول کرده است حتماً این مقاله را تا انتها مطالعه کنید زیرا در این مقاله به ۱۰ اشتباه مالی رایج پرداختهام که افراد موفق هرگز آنها را انجام نمیدهند :
۱-افراد موفق اهل افراطگرایی نیستند : آنها همیشه کمتر از درآمد خود خرج میکنند
یکی از مهارتهای ضروری مدیریت مالی این است که همیشه کمتر از درآمد خود خرج کنید و با مبلغی کمتر از درآمد ماهیانه خود زندگی کنید. برخی از ثروتمندترین افراد جهان این اصل را با جان و دل درک کردهاند و زندگی خود را بر مبنای آن تنظیم کردهاند. به عنوان مثال، سر جان تمپلتون، سرمایهگذار افسانهای که سرانجام میلیاردر شد، همیشه ۵۰ درصد از درآمد خود را پسانداز میکرد حتی اگر این کار به قیمت محدود کردن نیازهایش تمام میشد. اگر این مقدار پسانداز ماهیانه بیش از حد توان تحمل شماست، نگران نباشید! شما میتوانید با پسانداز ۱۰ تا ۱۵ درصد درآمد ماهیانهی خود نیز به موفقیت مالی چشمگیری برسید.
نکته : فقط با گذشت زمان میتوانید یاد بگیرید که چطور با مبلغی کمتر از درآمد ماهیانه خود زندگی کنید. برای شروع با مطالعه مقالات، مجلات و کتابهایی که در مورد امور مالی و ثروت هستند سعی کنید راههای جدیدی برای پسانداز مقدار بیشتری از درآمد ماهیانه خود پیدا کنید.
۲-افراد موفق بر روی قیمتهای تمرکز نمیکنند : آنها اهمیت ارزش محصولات را درک کردهاند
پول یا هزینهای که برای یک سرمایهگذاری، یک وعدهی غذایی یا لباسهای خود پرداخت میکنید فقط بخشی از داستان است. افراد موفق علاوه بر هزینهی یک کالا به ارزش آن نیز توجه میکنند. برای سرمایهگذاری، افراد موفق به پتانسیل رشد سرمایهگذاری خود در آینده توجه میکنند. برای خرید لوازم شخصی، آنها به دنبال محصولات و کالاهای با کیفیتی هستند که عمر طولانیتری داشته باشند. به عنوان مثال، یک جفت کفش خوشساخت و با کیفیت در بازار ایران شاید قیمتی در حدود ۴۰۰ هزار تومان و بالاتر داشته باشد اما همین کفشها در صورت مراقبت صحیح عمری بیش از دو یا سه سال خواهند داشت. به گفتهی قدیمیها : «هیچ ارزونی بی علت نیست و هیچ گرونی بی حکمت». اگر بخواهم این مورد را در چند کلمه خلاصه کنم میشود اصلی که خودم همیشه در خرید رعایت میکنم : «گرون بخر، یک بار بخر».
نکته : محصولاتی را بخرید که کیفیت فوقالعادهای داشته باشند و از عمر طولانیتری برخوردار باشند.
۳-افراد موفق هیچگاه پولشان را با پرداخت کارمزدها و سودهای بیدلیل از دست نمیدهند : آنها میدانند که چطور باید امور بانکی خود را به روشی صحیح مدیریت کنند
سازماندهی و پیادهسازی تعادلی منطقی در کارتهای اعتباری کاری ست فوقالعاده هزینه بر و گرانقیمت و متأسفانه بسیار رایج. بر اساس گفتههای سی ان ان، هر خانوادهی متوسط آمریکایی چیزی در حدود ۱۵ هزار دلار بدهی کارت اعتباری دارد. افراد موفق نیم نگاهی هم به هزینهها و کارمزدهای امور بانکی خود دارند – اینکه چه مقدار هزینه برای استفاده از دستگاههای خودپرداز و دیگر عملیات انتقال وجه پرداخت میکنند. اگر با عملکرد سیستم بانکی آشنا باشیم به راحتی میتوانیم مقدار زیادی از این هزینهها و کارمزدها را کاهش دهیم.
یکی از دلایل این مطلب که وارن بافت سرمایهگذاران بازار سهام را به داشتن دیدن بلندمدت در سرمایهگذاری تشویق میکند همین اجتناب از پرداخت مکرر کارمزدها و مالیاتهای مربوط به خرید و فروش سهام است.
۴-افراد موفق همیشه بعد از تغییرات بزرگ در زندگی امور مالی خود را مجدداً ارزیابی و تنظیم میکنند
آیا به تازگی ازدواج کردهاید؟ آیا همسر خود را در جریان ریزترین نکات و جزئیات امور مالی خود گذاشتهاید؟ اینها نکات با اهمیتی هستند که افراد موفق به منظور مدیریت مؤثر امور مالی خود همیشه در نظر میگیرند و آنها را رعایت میکنند. با اینکه میتوانید حجم زیادی از امور مالی خود را طوری برنامهریزی کنید که به صورت خودکار انجام شوند باز هم باید آمادگی این را داشته باشید که در صورت ایجاد تغییرات بزرگ و چشمگیر در خانواده و شرایط زندگیتان امور مالیتان را از نو تنظیم و سازماندهی کنید. یکی از راههای عالی برای پیشی گرفتن از تغییرات اجتنابناپذیر زندگی این است که حداقل یک بار در سال با خودتان تنها بنشینید (یا با یک متخصص امور مالی) و زندگی خود را بازبینی کنید و امور مالی خود را از نو برنامهریزی کنید.
نکته : باید همیشه امور مالیتان را با دقت تمام زیر نظر داشته باشید و برای بلندمدت برنامهریزی کنید.
۵-افراد موفق هیچگاه به یک درآمد راکد راضی نمیشوند : آنها همیشه به دنبال راههایی برای ایجاد جریانهای درآمدی جدید و افزایش درآمد خود هستند
اکثر مردم هیچگاه به دنبال پول بیشتر نیستند و اگر هم باشند به دنبال یک افزایش ۱ تا ۳ درصدی در درآمد ماهیانه خود هستند. متأسفانه، این نرخ رشد درآمد محدود بدین معناست که از لحاظ اقتصادی در حال درجا زدن هستید و تورم به مرور زمان قدرت خرید شما را نابود خواهد کرد. در عوض، افراد موفق به دنبال راههایی برای کسب درآمد بیشتر هستند. از جمله فرصتهایی که افزایش درآمد میتواند در اختیار شما بگذارد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- در اختیار داشتن گزینههای بیشتر برای لذت بردن از زندگی شخصی
- کسب ظرفیت بیشتر برای بخشش و اهدای پول به نیازمندان و افراد مستمند
- احساس امنیت مالی بیشتر
افراد موفق هر روز برای افزایش درآمد خود تلاش میکنند. به عنوان مثال، برای افزایش یا تقویت مهارتهای کلیدی خود در یک دوره یا سمینار آموزشی شرکت میکنند یا با خلق ایدهها و راهکارهای جدید به افزایش بهرهوری شرکت خود کمک میکنند. آنها همچنین میدانند که چطور از رئیس یا کارفرمای خود درخواست کنند که حقوقشان را افزایش دهند.
نکته : به خودتان لطفی کنید و در مورد شغلهای پردرآمد تحقیق کنید. همیشه به دنبال راههایی برای افزایش جریانهای چندگانهی درآمدی خود باشید.
۶- انسانهای موفق هرگز صورتهای مالی را نادیده نمیگیرند
برای رسیدن به موفقیت مالی باید برخی از عادتهای کند و ثابت را در خود نهادینه کنیم. از جمله این عادتها میتوان به عادت بازبینی و نظارت پیوسته بر صورتهای مالی اشاره کرد. افراد موفق هر ماه وقت مشخصی – ۳۰ تا ۶۰ دقیقه – برای بررسی تمام حسابهای مالی خود از جمله سبدهای سرمایهگذاری، حسابهای بانکی، کارتهای اعتباری و غیره اختصاص میدهند. وقتی آنها یک خطا یا نقص را تشخیص میدهند فوراً در جهت رفع آن اقدام میکنند.
نکته : هر ماه بر روی تقویم خود روز و زمان مشخصی را برای بازبینی و بررسی حسابهای مالی خود اختصاص دهید.
۷-انسانهای موفق هرگز در امور مالی خود ریسکهای احمقانه و حساب نشده انجام نمیدهند
یکی از گفتههای زیبای وارن بافت این جمله است : «اولین قانون این است که هرگز پول خود را از دست ندهید.» همهی سرمایهگذاران در زندگی خود کمی ریسک میکنند (و بنابراین دارای پتانسیل بالقوهی از دست دادن پول هستند). وارن بافت میگوید افراد موفق از دو ابزار قدرتمند برای جلوگیری و پرهیز از ضرر و زیان استفاده میکنند. آنها اهمیت و ارزش بیمه را برای کنترل خطر و از دست دادن دارایی (به عنوان مثال خانه، خودرو و بیمه عمر) درک کردهاند و از اهمیت بالای تخصیص دارایی به خوبی آگاه هستند.
در بیانی ساده، تخصیص دارایی به معنای تقسیم منابع مالی بین گروههای مختلف دارایی، مانند سهام، اوراق مشارکت، صندوقهای سرمایهگذاری، املاک و مستغلات، سپردهگذاری و دیگر مکانهای سرمایهگذاری است. به این صورت ممکن است در پایان سال، املاک و مستغلات افزایش قیمت داشته باشند، در حالی که سهام بورسی با کاهش مواجه باشند، در نتیجه سود حاصل از املاک، زیان سهام را جبران خواهد کرد. همچنین، هر کدام از گروههای سرمایهگذاری نیز بهتر است به تنهایی، به زیرشاخههای متنوعی تقسیم شود. بهطور نمونه، اگر بخشی از سرمایه خود، مثلاً ۴۰ درصد را به سهام بورسی اختصاص دادهاید، توصیه میشود این «تخصیص دارایی» را جهت خرید سهام گوناگون به کار گیرید.
نکته : اگر دارایی که میخواهید در آن سرمایهگذاری کنید و یا فرصت سرمایهگذاری که با آن روبرو شدید خیلی خوب به نظر میرسد (و یا اگر نحوهی عملکرد آن را نمیتوانید درک کنید) صبر کنید و شروع به طرح سؤالات متعدد در مورد آن کنید و سعی کنید برای پرسشهای خود جوابهای منطقی و معقولی پیدا کنید.
۸-وقتی صحبت از پول و ثروت میشود افراد موفق هرگز سعی نمیکنند این طور وانمود کنند که همهی نکات و مطالب کلیدی را درک میکنند
جهانی که در آن زندگی میکنیم مکانی چند وجهی و بسیار پیچیده است – انسانهای موفق از این حقیقت آگاه هستند و عمیقاً آن را درک کردهاند. وقتی پای پول و ثروت در میان است، اطلاعات و دادههای بسیار زیادی در جهان بیرون پیرامون این موضوع وجود دارد. درست به همین دلیل است که افراد موفقی مانند وارن بافت به خوبی از نقاط ضعف خود آگاه هستند و بر نقاط قوت و تواناییها و استعدادهای کلیدی خود تمرکز میکنند.
نکته : دانش خود در حوزههای پول، ثروت و سرمایهگذاری را بازبینی و بررسی کنید. اگر تازه کار هستید و به تازگی تصمیم گرفتهاید مسیر رسیدن به استقلال مالی خود را طی کنید بهتر است در ابتدا یک یا دو کتاب کلاسیک در حوزهی مالی را مطالعه کنید. اکیداً توصیه میکنم تمام کتابهای رابرت کیوساکی از جمله کتاب «پدر پولدار، پدر بی پول» را مطالعه کنید و مقالهی « بررسی رابطهی ثروت و ژن : آیا واقعاً افراد پولدار «ژن ثروتمندی» دارند؟ » را که قبلا در وبسایت منتشر شده را نیز از دست ندهید. مطالعهی مقالات بخش ثروت وبسایت «برای فردا» نیز مطمئناً برای شما مفید و مؤثر خواهد بود.
۹-انسانهای موفق هیچگاه مسئولیت امور مالی خود را به کارشناسان واگذار نمیکنند
افراد موفق همیشه به دنبال مشاوره کارشناسان زبده و کار بلد هستند، اما با این حال هرگز مسئولیت امور مالی خود را تسلیم تخصص این کارشناسان و مشاوران مالی نمیکنند. به عنوان مثال، این که بخواهید برای برنامهریزی مالی صحیح به دنبال مشاوره گرفتن از یک حسابدار رسمی و یا یک حسابدار مالیاتی باشید خیلی منطقی و قابل قبول است. به هر حال افراد موفق همیشه پرسشگر هستند و با طرح سؤالات مختلف سعی میکنند مهارت و دانش مشاور مالی خود را ارزیابی کنند.
نکته : وقتی به دنبال گرفتن مشاوره از افراد متخصص مثل وکلا و حسابداران هستید، سعی کنید سؤال بپرسید و از مشاوران مالی خود بخواهید که دلایل پیشنهادهایی را که به شما ارائه میدهند را برای شما توضیح دهند. در غیر این صورت، هیچگاه نمیتوانید این نصایح و پیشنهادها را به درستی عملی کنید و از نتایج مثبت آنها بهرهمند شوید.
۱۰-افراد موفق هیچگاه اجازه نمیدهند که میل و اشتیاق آنها به پول و ثروت بر اهمیت حفظ ارزشهای شخصی و کلیدیشان غلبه کند
پیگیری مداوم رسیدن به امنیت مالی و کسب ثروت یکی از اهداف با ارزش و ضروری زندگی هر فرد است. منابع مالی موجود در بازار مثل کتابها و سمینارها نیز دلایل متعددی برای اثبات با ارزش بودن این هدف به مخاطبان خود ارائه میدهند. رسیدن به امنیت مالی و ثروت به معنای بهرهمندی هر چه بیشتر از فناوری، مراقبتهای بهداشتی و تفریحات لذتبخش است. با این حال، افراد موفق میدانند که موفقیت مالی فقط یکی از جنبههای موفقیت کلی در زندگی است. به عنوان مثال، یکی از استراتژیهای ضعیفی که متأسفانه اکثر افراد جامعه در مسیر رسیدن به ثروت دنبال میکنند این است که در هنگام پیگری مسیر رسیدن به موفقیت در حوزهی مالی سلامت و بهداشت خود را نادیده میگیرند.
نکته : اهداف شخصی خود را بررسی کنید و ببینید که آیا بین اهداف مالی، اهداف شغلی، اهداف خانوادگی و سایر حوزهها و فعالیتهای زندگیتان تعادل وجود دارد یا نه.
برای حمایت از ما این مقاله را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید. با تشکر
اشتباهات رایج سرمایه گذاران بورسی
کسایی که مرداد پارسال برای اولین بار وارد بورس شدن احتمالا الان 40-50 درصدی توی ضرر هستن؟ بورس به گواه تاریخ توی سه دهه گذشته بهترین بازار داخلی بوده. نه که فکر کنین به خاطر اینکه خودم فعال بورسی هستم یا برای دلخوشی تو اینو میگم بلکه آمار مقایسه بین بازارهای طلا، مسکن و ارز اینو به ما میگه که علی رغم ریزش شدید بورس تو یکسال گذشته هنوز هم بورس در بازه های 5سال و 10سال گذشته بالاترین بازدهی رو داشته. اما این شامل کسانی میشه که از سالها قبل توی بورس بودن و کسانی که تازه پارسال وارد این بازار شدن خیلیهاشون تو ضررهای خیلی بالایی هم هستن. اما چرا باید آدما تو یک سال اینقدر توش ضرر بدن؟ در اینکه دولت نوسان بزرگی از مردم گرفت و عملا مردم رو به دام انداخت شکی نیست؛ خود من از منتقدان اصلی و همیشگی این رفتار دولت بودم و هستم اما در کنار اون یکی از دلایل مهم این ضررها استراتژی های غلط سرمایه گذارها هم بوده. این ویدیو رو لایک کن و تا آخر با دقت ببین تا خطاهای رایج بورسیای آماتورو بهت بگم.
- اولین اشتباه آماتورا اینه که سرمایه گذاری رو همش عقب میندازن. همش منتظرن یه روز موعودی برسه که پول بزرگی بیاد دستشون، همزمان بازارم شرایطش عالی باشه یا تو کف کف باشه تا سرمایه گذاری کنن. وقتی سهام خوبی پیدا میکنی که از اوج قیمتشم اصلاح خوبی کرده معطل نکن و کم کم از سپردت سرمایه گذاری کن. درسته که بهترین زمان برای سرمایه گذاری آخر یک روند نزولیه. ولی هیچ کس نمی تونه کف قیمتی که یک سهم بهش می رسه رو پیدا کنه! مگر اینکه اون کف تشکیل شده باشه و قیمت بیاد بالا که ما بفهمیم اونجا کف بوده. خب میدونی چقدر از سود بازارو اینطوری از دست دادی؟ اگه سهامی که سودسازه و نسبت های مالی و تراز شرکتش خوبه، بعد از 70 درصد نزول گزینه خوب سرمایه گذاری نیست پس چیه؟ منتظری مثلا 75 درصد اصلاح کنه؟ خوب بخاطر همین 5 درصد؟
- دومین اشتباه سرمایه گذارای آماتور اینه که تا یه بازاری داغ نشه واردش نمیشن. به خاطر همینم بود که وقتی بورس شد خبر اول کشور میلیونها آدم جدید وارد بورس شدن. حالا که بورس بی سر و صدا داره به کارش ادامه میده دیگه خبری از صفهای گرفتن کد بورسی نیست. ببین دوست من وقتی یک بازار میاد تو صدر اخبار بخاطر اینه که رشد خیلی زیادی کرده. اگه با اخبار بخوای وارد بورس بشی احتمال اینکه همیشه تو سقف وارد بشی بالاست. بعضیام عادت دارن که داراییشونو تو پایین ترین قیمتها بفروشن! چون نا امید میشن. مثل وضعیت همین الان بورس خودمون. بورس توی شرایط نرمال و بدون دخالت و دستکاری هم، نوسانات زیادی داره باید اینو بدونی. همین الان اگه 100 میلیون بیاری خیلی راحت میتونه تا ماه بعد بشه 80 میلیون. دو ماه بعدم ممکنه بشه 120 میلیون. تو کوتاه مدت این بالا و پائینا نباید باعث بشه که عصبی شی و سرمایه تو بفروشی. بخاطر همینه که همیشه میگم پولی که اصلا بهش نیاز نداری رو بیار تو بورس یا هر بازار مالی دیگه، که بتونی صبوری کنی. (عکس بیاد رو صفحه) این نمودار شاخص کل بورس ایرانه از 30 سال پیش تا الان. مطمئن باش تو بلند مدت روند فقط صعودیه و با صبر میشه به سود های بزرگی رسید.
- سومین اشتباه خانمان سوز آماتورا اینه که کل سپردشونو تو یه روز و تو یه نقطه وارد بازار می کنن. بازار نوسانات زیادی داره. اگه 50 میلیون پول مازاد داری و می خوای سرمایه گذاریتو شروع کنی، با ماهی 5 میلیون شروع کن. ببین بازار چه بالا و پایینی داره. وقتی کل پولتو میاری بار روانی زیادی برات داره و می تونه تو رو تو شرایط بدی قرار بده. عزیز من قرار نیست با سرمایه گذاری استرس اضافی به خودت بدی. این ورود تدریجی به بازار از یه نظر دیگه ام خوبه. وقتی ما یه سهامی رو میخریم به این امید می خریم که قیمتش بره بالاتر. ولی میتونه این اتفاق هم نیوفته و مثلا ماه بعدش یه20 درصدم بیاد پائینتر. در این صورت باید با خرید دوبارش توی ماه بعد قیمت میانگین ورودمون رو بیاریم پایین و مسلما اینجوری زودترم میریم توی سود. از پول کم شروع کن، وقتی دیدی حالت با سرمایه گذاریت خوبه یکم بیشتر سرمایه گذاری کن. ماشینتو نفروش، قرض نکن، وام نگیر،کل پس اندازتو یهو نیار سهام بخر اینا رو صد دفعه گفتم بهتون. اینها پولایین که تو سالها براشون زحمت کشیدی. درسته که سرمایه گذاری تو بلند مدت بهت ضرر نمیزنه ولی فرض کن بدشانسی بیاری و ارزش کل داراییت تو یه ماه مثلا30 درصد بیاد پایین. میدونی چه فشار روانی ای رو باید تحمل کنی؟ آروم آروم و بدون استرس و بدون عجله سرمایه گذاری کن.
- اشتباه بعدی آماتور ها دقیقا برعکس مورد قبله. یعنی انقدر کم سرمایه گذاری می کنن که عملا نمیتونه تکون بزرگی به زندگیشون حتی توی بلند مدت بده. تویی که ماهی 10 میلیون درآمد داری، ازت انتظار دارم که 2 میلیونش رو برای سرمایه گذاری کنار بذاری. سعی کن حداقل 15-20 درصد از هر درآمدت رو بذاری کنار برای سرمایه گذاری. از این مبلغ که در واقع کل سرمایت به حساب میاد باید توی بازارای مختلف مثل طلا، ارز و وقتی زیاد شد حتی توی مسکن سرمایه گذاری کنی. یه بخشی از این سرمایه گذاریتم باید تو بازارهای مالی مثل بورس باشه. اگرم دوست داری خیلی زودتر نتایج سرمایه گذاریتو ببینی تا می تونی درآمدت و درصد سرمایه گذاریتو افزایش بده. با سرمایه گذاری بیشتر میتونی بازنشستگیتو خودت رقم بزنی نه شرکت بیمت. شرکت های بیمه حق بیمه شما رو می گیرن و توی بازار های مختلف سرمایه گذاری میکنن تا 30 سال بعد بتونن از محل اون سرمایه گذاریها به شما حقوق بازنشستگی بدن. پس اگه می خوای خودتو 10 ساله بازنشسته کنی باید 3 برابر حق بیمت سرمایه گذاری ماهانه داشته باشی.
- پنجمین خطای تازه وارد ها خرید و فروش زیاده بدون اینکه توجهی به کارمزد و مالیات داشته باشن. هر دفعه که شما سهامت رو می خری یا می فروشی حدود 1 درصد از پولتو از دست میدی. اعتیاد به معامله زیاد و جابجا شدن بین سهمای مختلف برای سهامدار سمه. چون فقط داری کارگزاریتو ثروتمندتر می کنی. البته تریدرای روزانه یعنی نوسان گیرا که کارشون همینه موضوع ما نیستن.
- ششمین اشتباه آماتورا هم اینه که با خودشون صادق نیستن و دقیقا نمی دونن که چقدر میخوان وقت بذارن برای سرمایه گذاریشون. راه های مختلفی برای سرمایه گذاری توی بورس هست که هر کدوم نیاز به زمان، تلاش و دانش متفاوتی داره. اگه وقت و دانش بازارو نداری قطعا نباید خودت با حرف این و اون سرمایه گذاری کنی. خیلی راحت پولتو بذار تو یه صندوق سرمایه گذاری که مثلا10 ساله عملکرد بهتری از بازار داره. مطمئن باش اگه آماتوری نمی تونی عملکرد بهتری داشته باشی. واحدای صندوقو بخر و سرمایه گذاریتو بذار رو حالت اتوماتیک و برو پی زندگیت. اما اگه اطلاعات متوسط رو به بالایی از بورس داریو می تونی وضعیت بنیادی شرکت هارو بررسی کنی و وقت تحقیق در مورد سهام مختلفو داری، قطعا می تونی خودت بر اساس تحلیل های خودت یا بعد از بررسی کامل سیگنال افراد کاربلد، سرمایه گذاریتو خودت مستقیم انجام بدی. قطعا سود این روش سرمایه گذاری بیشتره. ولی بدون چیزای خیلی زیادی هست برا یاد گرفتن که باید برا آموزششون وقت بذاری.
- اما آخرین اشتباه و مهمترین اشتباه، اینه که هیج وقت توی بورس سرمایه گذاری نکنی. متاسفانه آمار رسمی ای از ثروتمندای ایران در دست نیست. ولی بهت قول میدم اکثر کسانی که تو این مملکت از راه قانونی ثروتمند شدن حتما بخشی از سرماشون توی بازار سرمایست. تمیزترین و شریفترین سرمایه گذاری که باهاش سهمی در تولید کشورت خواهی داشت و از سود این صنایع هم بهره مند میشی.
خب لیست اشتباهای بورسی تمومی نداره. مهماشو من گفتم. تو کامنتا برام از تجربه خودت و دوستات بگو. مهمترین اشتباهی که تو بورس داشتی چی بوده؟ منم تو اولین کامنت از اشتباهاتی که اوایل سرمایه گذاریم داشتم برات می نویسم. پس تو کامنتا می بینمت.
10 اشتباه رایج در راه رسیدن به ثروت
عصر اعتبار- کلیشههای منفی زیادی درباره ثروتمندان وجود دارد، مثل اینکه آنها شایسته این ثروت نیستند، مالیات نمیدهند یا حریص هستند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از باشگاه خبرنگاران، کلیشههای منفی زیادی درباره ثروتمندان وجود دارد، مثل اینکه آنها شایسته این ثروت نیستند، مالیات نمیدهند یا حریص هستند. با این حال تحقیقات نشان میدهد که ثروتمندان آنقدر که ما فکر میکنیم بدجنس یا خاص نیستند: درصد قابل توجهی از آنها به مدارس دولتی رفته اند یا از دانشگاه اخراج شده اند، آنها هم مثل ما مالیات میدهند و بسیاری از آنها پدر پولدار ندارند. در این مطلب باورهای رایجی که درباره ثروتمندان وجود دارد را مشاهده میکنید.
فقط اگر از خانواده پولداری باشید، پولدار میشوید
درست است که بچه پولدارها راحت از بقیه میتوانند به دانشگاه میروند و بین پولدار شدن و داشتن خانواده ثروتمند ارتباط مستقیم وجود دارد. اما این ارتباط همیشه ساده نیست: بچه پولدارها فرصتهای بیشتری در زندگی دارند، اما احتمال بیشتری دارد که ثروتی که از خانواده به آنها رسیده را از دست بدهند. طبق تحقیقات 70% خانوادههای ثروتمند، ثروتشان را توسط نسل بعد از دست میدهند.
همه ثروتمندان پولشان را به ارث برده اند
طبق گزارش موسسه اقتصاد بین الملل پترسون، 70% کل ثروتمندان سال 2014، میلیاردرهای خودساخته بودند. در میان این افراد، نام بیل گیتس، وارن بافت و لری الیسون هم به چشم میخورد. اما این بیشتر در مورد میلیاردرهای آمریکایی صدق میکند و بیش از نیمی از میلیاردرهای اروپایی ثروتشان را به ارث برده اند.
ثروتمندان مجبور نیستند سخت کار کنند
طبق تحقیقات ثروتمندان سختتر از فقرا کار میکنند: 86% ثروتمندان شغل تمام وقت دارند و بیش از 50 ساعت در هفته کار میکنند، در حالی که 57% فقرا شغل تمام وقت دارند و کمتر از 50 ساعت در هفته کار میکنند. همچنین ثروتمندان کمتر استعلاجی میگیرند و زمان کمتری را پای تلویزیون و اینترنت میگذرانند.
ثروتمندان هرگز ورشکسته نمیشوند
هیچکس از ورشکسته شدن در امان نیست مثلا دونالد ترامپ 4 بار ورشکست شده است. تفاوت اصلی بین فقرا و ثروتمندان در اقداماتی است که بعد از ورشکستگی انجام میدهند. آنها معمولا برنامه دقیق و سختگیرانه مشاوران مالی خود را اجرا میکنند و این کار دوباره آنها را سرپا میکند.
ثروتمندان خودخواه هستند
تحقیقات نشان میدهد که اغلب ثروتمندان از مالیات فرار میکنند، احتمال بیشتری دارد که قوانین رانندگی را رعایت نکنند و به طور کلی خودمحور هستند. اما تحقیقات محققان هلندی نشان میدهد که اگر پاکت نامهای پر از پول یا کارت هدیه را به اشتباه به خانوادههای فقیر یا ثروتمند بفرستید، ثروتمندان با احتمال بیشتری نسبت به فقرا آن را پس میفرستند و از این نتیجه گرفتند که ثروتمندان خودخواه نیستند فقط پول بیشتری میخواهند.
همه ثروتمندان از دانشگاههای عالی فارغ التحصیل شدهاند
طبق تحقیقات اکثر نخبگان جهانی مدرک دانشگاهی دارند و درصد بالایی از آنها در دانشگاههای خوب و عالی تحصیل کرده اند. اما ثروتمندانی هم هستند که اصلا به دانشگاه نرفته اند، بیل گیتس نمونه مشهور آن هاست. آموزش عالی مهم است، اما تنها عامل تعیین کننده ثروت نیست.
ثروتمندان کمتر میبخشند
برخی تحقیقات نشان میدهد که خانوادههای فقیر نسبت به خانوادههای ثروتمند بخش بیشتری از درآمد خود را صرف کارهای خیر میکنند. اما برخی تجقیقات هم نشان میدهد هرچه افراد بیشتر پول داشته باشند، بیشتر اهدا میکنند. به نظر میرسد در اینجا عوامل دیگری غیر از ثروت نقش دارد.
با پول نمیتوان خوشبختی را خرید
تحقیقات انجام شده روی 4000 میلیاردر نشان میدهد پول با خوشبختی ارتباط دارد. حتی در میان ثروتمندان، کسانی که 10 میلیون دلار ثروت دارند بسیار شادتر از کسانی هستند که یک میلیون دلار ثروت دارند؛ و کسانی که ثروتشان را خودشان به دست آورده اند شادتر از کسانی هستند که آن را به ارث برده یا با یک فرد ثروتمند ازدواج کرده اند.
ثروتمندان تجملگراتر هستند
طبق تحقیقات ثروتمندان کمتر از آنچه فکر میکنید خرج تجملات میکنند. 92% از ثروتمندان هرگز با یک قایق تفریحی سفر نکرده اند و 87% از آنها هرگز خودروی لوکسی نداشته اند. 30% از آنها از بنها و کوپنها استفاده میکنند؛ بنابراین به نظر میرسد ثروتمندبودن به معنای ولخرجی و تجمل گرایی نیست.
رایجترین باور غلط این است که اگر خانواده پولداری نداشته باشید، غیرممکن است پولدار شوید. اما نمونههای زیادی از میلیونرهای خودساخته وجود دارد که از صفر به همه چیز رسیده اند. پس شانس خود را از دست ندهید.
5 اشتباه رایج که باعث شکست در عادات جدید میشوند
توسط مدیر سایت سوخت جت تاریخ انتشار ۸ مرداد ۱۳۹۸ 8
با توجه به اینکه اطلاعات خودتون رو از کجا دریافت میکنید و صرف نظر از منبع خود، بین 80 تا 90 درصد قراردادهای شخصی منجر به شکست میشوند و یا به عبارتی اینکه درصد بالایی از قرارهایی که با خودتان میزارید شکست میخوره و حداقل 8 تا 10برابر احتمال اینکه به عادتهای قدیمی خودتون برگردید وجود داره .
بدون شک تغییر رفتار و عادتهای قدیمی سخت است
حالا سوال اساسی اینه که چرا این اتفاق میافته ؟
و دلایل اصلی بابت شکست عادات جدید در شروع تغییرات چی هستند ؟
و چه کاری میتونیم انجام بدیم تا تغییرات و ایجاد عادتهای مثبت و ارزشمند رو راحتتر بتونیم در خودمون نهادینه بکنیم؟
در واقع هیچکس نمیتونه ادعا کنه که جواب کاملی برای پرسشهای بالا داره 10 اشتباه رایج در راه رسیدن به ثروت ولی تحقیقات زیادی در این رابطه انجام گرفته که اشتراک گذاری این تحقیقات میتونه سودمند باشه .
مشکل اول | تلاش فراوان برای تغییر همه عادات و رفتار گذشته در یک زمان
راه حل منطقی: یک عادت و یا رفتار را انتخاب کنید و آن را به خوبی تغییر دهید
بیشتر محققین رشد فردی و تغییر رفتار براین اصل تاکید دارند که بهترین روش تمرکز بر روی یک عادت در زمان مشخص و تغییرات کوچک میباشد .
در واقع بیشترین عاداتی که میتونید در یک زمان روی آنها تمرکز کنید در واقع 3 عادت میباشد .
اینکه این عادات چقدر کوچک و بی اهمیت باشند حتی مثل نخ دندان کشیدن یا گفتن جمله امروز چقدر روز خوب و عالی است به محض بلند شدن از خواب و یا کم کردن سیگار مصرفی حتی یک نخ در روز ، ولی باز تاکید میشود که بیشتر از 3 عادت برای تغییر را در یک زمان مشخص انتخاب نکنید .
من شخصا ترجیح میدهم که 6 ماه زمان صرف کنم و هر هفته و روزهای فرد از ساعت 6 تا 8 شب به باشگاه بروم و وقتی احساس کردم که این عادت به یک روال مشخص و روتین زندگی من تبدیل شده اونوقت بروم سراغ عادت بعدی و به عنوان مثال خواندن هرشب 5 صفحه از یک کتاب . البته باید بگم که این روش در مورد من بسیار موثر واقع شد . نکته مطلب را گرفتید ؟
حالا وقت انست که سراغ یک عادت سنگین تر و یا به عبارتی مهمتر بروید .
منظور از یک عادت سنگین تر و یا به عبارتی مهمتر در واقع عادتیست که با تمرکز و بهبود ان زندگی شما در مسیر درستتری قرارمیگیرد. به عنوان مثال ورزش کردن و به باشگاه رفتن یک عادت کلیدی و سنگین هست که با تمرکز روی ان و تبدیل به یک عادت خوب و همیشگی مزایای ثانویه ان هم وارد زندگی شما میشود .
بعد از 2 ساعت ورزش روزانه شما احساس شادابی بیشتری میکنید احساس و میل زندگی در شما افزایش پیدا میکند ، بهتر غذا میخورید و همچنین غذاهای سالمتری میخورید ، بهتر میخوابید . همانطور که میبینید با یک انتخاب مناسب مسیر زندگی شما در بسیاری از موارد بهتر میشود .
توجه داشته باشید که شما سعی نکردید عادت های بهتر، برای تمرکز، تغذیه، خواب، یا انرژی را ایجاد کنید. شما فقط عادت سنگین خود را انجام دادید و مناطق دیگر نیز بهبود یافتند. به همین دلیل است که عادات سنگین و مهم ، قدرتمند هستند. آنها به مناطق دیگر زندگی شما متصل می شوند. اما برخی از نمونه های محبوب برای من شامل تمرین مراقبه یا بودجه بندی ماهانه امور مالی میباشند .
مشکل دوم | شروع با عادتی که بیش از حد بزرگ است
راه حل: همانطور که لئو بابوتا می گوید، “یک عادت را انقدر سبک و کوچک کنید که نتوانید به آن نه بگویید .
به عبارت دیگر، سخت ترین قسمت ایجاد یک عادت جدید شروع رفتار مربوط به آن عادت است. انگیزه زیادی برای رفتن به ورزشگاه و تمرین پس از یک روز خسته کننده کاری لازم است اما هنگامی که شما در واقع تمرین را شروع می کنید، برای رسیدن به آن نیازی به اراده قوه ندارید. به همین دلیل یکی از بهترین چیزهایی که می توانید برای ایجاد یک رفتار جدید انجام دهید، شروع کردن با یک عادت بسیار کوچک است.
توصیه میکنم حتما این مقاله را در این مورد بخوانید: بهبود مستمر؛ فلسفه ای برای موفقیت با تلاش های کوچک
عادت های جدید نباید تهدید کننده وترسناک باشند. با یک رفتار خیلی کوچک که برای شما لذت بخش است شروع کنید، هر روز آن را آسان و منطقی انجام دهید
انرا هر روز با 5 تا 10 دقیقه شروع کنید و انجام بدید.
امیدوارم کتاب های بیشتری بخوانید با خواندن دو صفحه هر شب شروع کنید.
قصد دارید مدیتیشن انجام بدید ؟ خب پس هر روز 1 دقیقه اینکار رو انجام بدید و بعد از یک ماه نتیجه رو ببینید و سپس تمرینات رابه 2 دقیقه در روز ارتقا بدید .
مشکل سوم | تمرکز بر نتیجه
راه حل: تمرکز بر رفتارداشته باشید ، نه نتیجه
تقریبا هر صحبت و بحثی در مورد اهداف میشه بطور طبیعی بر روی نتیجه متمرکز میشه .
میخواهید وزن کم کنید ؟ میخواهید کتاب بخوانید ؟ میخواهید پولدار و ثروتمند شوید ؟ بطور طبیعی ما بر روی نتایج متمرکز هستیم تا تغییر رفتارها چونکه ما میخواهیم با تغییر رفتار به نتیجه خاص و جدیدی در زندگی برسیم .
مشکل اینجاست: اهداف جدید نتایج جدیدی را ارائه نمی دهند. سبک زندگی جدیدی را باعث می شوند. و یک شیوه زندگی جدید یک نتیجه نیست، یک روند است. به همين دليل، تمام انرژي شما بايد به ساختن رفتار بهتر تبديل شود، نه به دنبال نتايج بهتر.
اگر عادت جدیدی میخواهید باید علاقمند به روند ایجاد عادت و نحوه انجام دادن آن 10 اشتباه رایج در راه رسیدن به ثروت عادت بشوید .
مشکل چهارم | عدم تغییر محیط
راه حل: محیطی را ایجاد کنید که عادت های خوب را ارتقا دهد.
من هرگز کسی را ندیده ام که به طور عادی در محیط منفی قرار بگیرد و بتواند مثبت اندیش باشد .. شما می توانید این جمله را در موارد مختلف بررسی کنید .
تقریبا غیرممکن است که بتونید رژیم غذایی سالمی داشته باشید اگر با مغازهای فست فود وغذاهای ناسالم احاطه شده باشید
تقریبا غیرممکن است که شما مثبت اندیش باشید اگر با دوستان منفی باف رفت و آمد داشته باشید .
برای اطلاعات بیشتر توصیه میکنم حتما مقاله تغییر عادت به روش نوین برنامهنویسها را هم مطالعه کنید
تقریبا غیر ممکنه که شما بتونید بر روی کتاب خوندن و مقالات رشد شخصی و موفقیت تمرکز کنید اگر که دکمه اطلاع رسانی یا همان نوتیفیکیشن شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام و اینستاگرام و یا فیسبوک شما روشن باشه و در مورد بی اهمیت ترین اتفاقات شما را مطلع کنند .
در واقع شیوه فعلی زندگی شما و عادات و رفتارهای شما ناشی از محیطی است که در حال حاضر در آن زندگی میکنید و در واقع میشه گفت یک عادت جدید در محیطی که مناسب ان عادت و رفتار هست رشد میکنه
مثلا اگر شما در محیطی قرار بگیرید که همه در حال مطالعه هستند مثل کتابخانه و شما هم تصمیم گرفتید که عادت خوب کتاب خواندن رو ایجاد کنید این محیط چقدر در تقویت این عادت شما موثر است تا اینکه به یک پارک محلی برید و یا به یک باشگاه ورزشی ؟ البته منظورم در این مثال این نیست که بگم باشگاه ورزشی بده بلکه فقط برای مثال گفتم که حتی با اینکه ورزش خیلی خوبه ولی محیط تاثیرگذاره و برای کتابخوانی نمیتونید به باشگاه ورزشی برید .
یا مثلا اگر میخواهید بهداشت خواب خودتونو تغییر بدید و در ساعت مشخصی به رختخواب بروید و خواب خوبی داشته باشید بهتر است که موبایل خودتان را در اتاق دیگری گذاشته و انرا در حالت ساکت قرار دهید تا نسبت به پیامهای شخصی و ایمیلها و شبکه های اجتماعی که برایتان شبانه ارسال میشود بیخبر بمانید تا اینکه با موبایل به رختخواب بروید و هر لحظه پیامی جدید از این شبکه ها به شما برسد و نتیجه ان اختلال در تمرکز برای خواب خوب باشد .
و بعد همانطور که درقسمت 2 اشاره شد که یک عادت روی بقیه جوانب زندگی شما موثر هست میتونید ببینید که خواب خوب و به موقع باعث میشه صبح شاداب تر و زودتر از خواب بلند بشید و کمی نرمش و ورزش کنید و اهداف روزانه خودتونو بنویسید و دسته بندی کنید و کمی با خالق خودتون خلوت کنید و شکر گزار نعمتهای خدا باشید پس اجساس بهتری پیدا میکنید و انگیزه بیشتری میگیرید که در واقع اصل تمام این تغییرات رسیدن به احساس بهتره .
حالا وضعیت دوم را در نظر بگیرید که با موبایل به رختخواب رفتید و پیامها را یکی پس از دیگری چک کردید و متوجه میشید ساعت 10 به رختخواب رفتید ولی ساعت از 1 شب گدشته و شما هنوز نخوابیدید ! به نظر خودتون فردا صبح چطور از خواب بلند خواهید شد ؟
مشکل پنجم | تغییرات کوچک اضافه نکنید
راه حل: هر روز یک درصد بهتر شود
در مورد این فلسفهی قدرتمند قبلا به طور کامل در مقالهی قدرت اراده را کنار بگذراید بحث شده است.
اگر به صحبت اطرافیان در مورد اهدافشون با دقت گوش بدید چیزی شبیه اینها میشنوید :
میخواهم امسال 30 کیلو وزن کم کنم
میخواهم امسال 100 میلیون تومان پس انداز کنم .
میخواهم 50 میلیون تومان بدهی که دارم رو امسال تسویه کنم
میخواهم هر ماه 5 تا کتاب رشد فردی بخونم .
چونکه ما همیشه دوست داریم دستاوردهامون تغییرات بزرگی به همراه داشته باشند . مثلا اگر قراره که هر روز به باشگاه بروم و شبها بجای فست فود کمی سالاد بخورم پس انتطار دارم که اخر ماه 10 کیلو وزن کم کرده باشم در حالیکه این اتفاق در ماه اول نخواهد افتاد و در واقع باید گفت که عادات و رفتار ما و نهایتا دستاوردهای ما چه خوب و چه بد نتیجه انتخابها و تصمیمیات کوچکی است که در طول سالیان گرفته ایم
این الگوی تکراری رفتارهای کوچک است که منجر به نتایج قابل توجهی می شود.ما هر روز برای تبدیل شدن به یک درصد بهتر یا یک درصد بدترانتخابهایی می کنیم، اما اغلب انتخاب ها به اندازه کافی کوچک هستند که خیلی در زندگی ما مشهود نیستند و ما آنها را نادیده می دهیم
اگر بطور جدی به دنبال ایجاد یک عادت خوب و جدید هستید پیشنهاد میکنم که با تغییرات خیلی کوچک که میتونید باهاش کنار بیایید شروع کنید و به مرور زمان که به آن تغییر عادت کردید انوقت نسبت به تغییر شدت آن اقدام کنید .
ابتدا یک عادت را ایجاد کنید و نگرانی در مورد شدت آنرا به اینده موکول کنید .