پلت فرم ها

پلتفرمها و نمونه های موفق جهانی؛ الگویی برای دستیابی به اقتصاد دیجیتال
همانطور که در بخش نخست این گزارش به راهکارها برای کاهش شکاف دیجیتالی پرداختیم؛ در بخش دوم و پایانی گزارش در نظر داریم تا نمونه های موفق و پلتفرمهایی در این حوره را معرفی کنیم، که در ادامه از نظرتان می گذرد.
فرحناز سپهری؛ بازار: از جمله راهکارها برای توسعه و رشد اقتصاد دیجیتال شناسایی نمونه های موفق در این حوزه است و اینکه چگونه توانسته اند به دستاوردها در این حوزه دست یابند، به طوریکه این امر می تواند در بهبود این روند پلت فرم ها تاثیرگذار باشد.
گفتگو و همکاری بهتر برای شناسایی مسیرهای جدید برای اقتصاد دیجیتال لازم است؛ به طوریکه انواع مختلف تجربه و تخصص را در بر داشته باشد و از آنها استفاده کرده و از تکرار و دوباره کاری جلوگیری شود. یکی از نمونه های چنین بسترهایی ابتکار eTrade است که در حال حاضر توسط هلند، آلمان و استونی انجام می شود. در طول چهار سال گذشته این طرح به عنوان یک مرکز پشتیبانی جهانی برای کشورهای در حال توسعه به عنوان پلی بین شکاف دانش در اطلاعات تجارت الکترونیکی و منابع عمل کرده است.
از زمان شیوع همه گیری کرونا ویروس، بیش از ۳۰ تجارت الکترونیکی برای افزایش آگاهی در مورد فرصت های تجارت الکترونیکی و خطرات ناشی از بحران و شناسایی راه های کسب و کار در کشورهای در حال توسعه و حداقل توسعه یافته برای غلبه بر چالش ها با یکدیگر همکاری کرده پلت فرم ها اند. فعالیت این طرح در هفت حوزه مشخص شده برای توسعه تجارت الکترونیکی به شرح زیر است:
استراتژی تجارت الکترونیکی - زیرساخت ICT -راه حل های پرداخت - لجستیک تجاری و تسهیلگری - چارچوب های قانونی- توسعه مهارت ها - تأمین مالی SME ها.
این درحالی است که کشورها باید تلاش خود را در این زمینه ها دو برابر کنند تا فرصت های دیجیتالی ناشی از همه گیری را به دستاوردهای توسعه تبدیل کنند. محمد میکو، مدیر ارشد عملیاتی و مسوول ارشد بازاریابی در مایکروسافت خاورمیانه و آفریقا، در مورد چگونگی رشد در فرهنگ کار اقتصاد دیجیتال نوظهور معتقد است شدت فناوری چیزی نیست که به سادگی با مشاهده نسبت درآمد یک سازمان که برای تحقیق و توسعه یا خرید راه حل اختصاص می یابد، اندازه گیری شود.
این مساله خیلی بیشتر از این است و شرکتهای منطقه ای که در اقتصاد دیجیتال جهانی جدید رشد می کنند، همانهایی خواهند بود که یک واقعیت ساده را تشخیص می دهند: شدت فناوری یک شیوه زندگی است، یک تغییر فرهنگ است. این توانایی مداوم است که نه تنها فناوری را به کار می گیرد بلکه توانایی های دیجیتالی را نیز برای استفاده بهینه از آن فن آوری به روشهای کاملاً جدید تبدیل می کند.
رقابت همراه با فناوری
برای مثال در خرده فروشی، رقابتی بودن به معنای انجام به موقع سفارشات است. زیرساخت های مبتنی بر ابر می توانند تجربه مشتری با تأخیر کم را تضمین کنند، در حالی که انبارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند ذخیره هوشمند را ایجاد کنند. ربات های پاسخگوی مشتریان می توانند از بار کاری نیروی انسانی بکاهند. و صنایع سنگین و تولید می توانند از اینترنت استفاده کنند تا از هزاران روش نوآورانه باشد. همه این رویکردها فرهنگ شدت فناوری را می طلبند.
اما برای فراهم کردن فناوری موثر نیاز به یک مهارت غنی دارد. گزارش مک کینزی از سال ۲۰۱۷ تخمین زده است که تا سال ۲۰۳۰؛ ۱۴ درصد از نیروی کار جهانی با اتوماسیون جابجا می شوند. افرادی که از مهارت بالایی برخوردار نباشند و از عهده این کار برنیایند، با تغییر شغل یا بیکاری طولانی مدت روبرو خواهند شد. در تحقیقی دیگر از فوریه سال گذشته، این شرکت نشان داد که ۸۷ درصد شرکتها در سراسر جهان تلاش می کنند تا شکاف مهارتها را برطرف و یا چنین اقداماتی را طی چند سال آینده پیش بینی کنند. اما بیش از نیمی از شرکت کنندگان در این نظرسنجی اعتراف کردند که هیچ ایده مشخصی درباره چگونگی رفع این شکاف ها ندارند.
در حال حاضر، متخصصان با شروع اتوماسیون دست و پنجه نرم می کنند. حتی ممکن است این حس جدی را داشته باشند که همه گیری ویروس کرونا، مزایای فناوری را به طریقی به وجود آورده است که ممکن است اتوماسیون آینده را تسریع کند. کارمندان اکنون در حال تأمل هستند که چگونه ممکن است در یک سازمان دیجیتالی تر جای بگیرند. کارفرمایان آنها باید بفهمند که چگونه بهتر می توانند با توجه به زمان حرکت کنند، تعیین کنند که چه کسی می تواند دارای مهارت بالایی باشد، چه کسی می تواند دوباره کار کند.
باید اشاره کرد مایکروسافت مدت طولانی است که به عنوان بخشی از ماموریت برای توانمند سازی مردم و سازمان ها برای دستیابی به اهداف بیشتر، متعهد به پر کردن شکاف مهارت ها است. فقط طی دو سال گذشته، بیش از ۱۶ میلیون جوان از سراسر خاورمیانه و آفریقا این فرصت را پیدا کرده اند که مهارت های فن آوری خود را کسب و تقویت کنند. در همین حال، ابتکار جهانی که سال گذشته آغاز شده است، در حال پیشرفت در جهت افزایش مهارت ۲۵ میلیون نفر در سراسر جهان در اقتصاد ویروس کرونا است. و پلتفرمهایی مانند AI Business School و Microsoft Cloud Society نزدیک به ۳۰۰ هزار حرفه ای را در ابر و هوش مصنوعی پشتیبانی کرده اند تا از قدرت فنی و تجاری خود بهره مند شوند.
مهارتهای مناسب در میان فرهنگ فن آوری، شرکت را تا آنجا که می تواند برای تحول بزرگ بعدی آماده کند. این فرهنگ ها هستند که برای دگرگونی سازمان ها و صنایع رشد و شکوفایی می یابند. رویکرد صحیح می تواند قابلیت های قوی ایجاد کند که چهره منطقه را تغییر شکل داده و رونق اقتصادی را برای همه ما به ارمغان بیاورد.
در حالیکه با توجه به موارد گفته شد متوجه شدیم که اقتصاد دیجیتال در حال توسعه است و کشورها به نوعی در صدد دستیابی به آن در سطح جهانی هستند؛ اما ایران در این میان سهم ناچیزی را دارد؛ به طوریکه به گفته کارشناسان سهم ایران از اقتصاد دیجیتال در دنیا تنها ۱ تا ۴ درصد است و این سهم در تولید ناخالص داخلی کشورمان تنها به ۶ و نیم درصد می رسد. از این رو برای تسریع بخشیدن این روند بایسته است تا دولتمردان گامهای بیشتر و موثرتری در راستای توسعه زیر ساختها، مقررات و رگولاتوی و هماهنگی بین ارگانها بردارند.
پلتفرم
یک پلتفرم اینترنت اشیا را میتوان به عنوان یک لایه هوشمند که اشیا را به شبکه متصل میکند و اطلاعات دریافتی را جهت توسعه خدمات خلاصه مینماید، تعریف کرد. تاکنون تعاریف متفاوتی در خصوص پلتفرم ارائه شده و گارتنر آن را به عنوان یک مجموعه نرم افزاری مبتنی بر ابر که بر راهکارهای اینترنت اشیا نظارت می کند و همچنین نقاط پایانی راهکار را مدیریت و کنترل مینماید تعریف میکند.
به پلت فرم ها عبارت ساده، هدف هر دستگاه اینترنت اشیا اتصال به دستگاههای دیگر و برنامههای کاربردی از طریق پروتکلهای اینترنتی است. برای پر کردن شکاف بین حسگرها و دستگاههای اینترنت اشیا از پلتفرمهای اینترنت اشیا استفاده میشود. این پلتفرمها حسگرها را به شبکه متصل کرده و سپس با بهکارگیری برنامههای کاربردی از اطلاعات جمعآوری شده توسط حسگرها استفاده میکنند. با توجه به امکاناتی که اینترنت اشیا هماکنون ارائه میدهد، شرکتهای بسیاری اقدام به سرمایهگذاری در زمینه پلتفرمها کردهاند و در حال حاضر پلتفرمهای اینترنت اشیا بسیار زیادی وجود دارند که گزینههای متعددی را جهت کاربردهای اینترنت اشیا ارائه میدهند.
پلتفرم ها باید شامل ویژگی های زیر باشند:
-کنترل و مدیریت دستگاه های موجود در راهکارها و نرم افزارهای کاربردی آن ها
-تجمیع داده، یکپارچه سازی و مدیریت آن ها
-سفارشی سازی و ساخت برنامه های کاربردی (SDK, app server, IDE و غیره)
-تجزیه و تحلیل داده های اینترنت اشیا و مجازی سازی آن ها
-تامین امنیت سایبری
-کنترل ارتباطات دستگاه های اینترنت اشیا
-سازگارکننده API hub و نرم افزار گیتوی در نرم افزار کاربردی دستگاه های پایانی
-ارائه رابط کاربری برای کاربر و توسعه دهنده
در ادامه به معرفی برخی از پلتفرمهای مطرح اینترنت اشیا میپردازیم.
پلتفرم سرویس وب اینترنت اشیای آمازون
پلتفرم سرویس وب اینترنت اشیای شرکت آمازون، یک پلتفرم ابر مدیریت شده است که به دستگاههای متصل این امکان را میدهد که با برنامههای تحت ابر و دیگر دستگاههای اینترنت اشیا به آسانی و بهصورت امن ارتباط برقرار کنند. این پلتفرم قابلیت پشتیبانی از میلیاردها دستگاه و تریلیون ها پیام را دارد و میتواند پیامها را تا رسیدن به نقاط پایانی پلتفرم، بهصورت امن و قابل اعتماد هدایت و پردازش کند. با استفاده از پلتفرم اینترنت اشیای آمازون، برنامههای شما میتوانند بهصورت همیشگی فعال بمانند و در مواقعی هم که متصل نیستند امکان پلت فرم ها برقراری ارتباط با دستگاههای دیگر را داشته باشند.
پلتفرم اینترنت اشیای IBM
واتسون یک پلتفرم اینترنت اشیا است که توسط شرکت IBM ارائه شده است. پلتفرم واتسون یک پلتفرم کاملاً مدیریت شده است که با ارائه خدمات میزبانی ابر موجب میشود که به آسانی از دستگاههای اینترنت اشیا ارزشهای اطلاعاتی به دست بیاید. با استفاده از دستورالعملهای این پلتفرم مشتریان میتوانند به این سرویس متصل شده و اقدام به ارسال امن دادهها؛ با استفاده از پروتکل پیامرسانی باز و سبک MQTT کنند. با استفاده از این پلتفرم میتوان دستگاهها را با استفاده از داشبورد آنلاین یا APIهای امنیتی تنظیم و مدیریت کرده تا برنامههای شما بتوانند بهصورت بیدرنگ به اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
پلتفرم شرکت اینتل
پلتفرم اینترنت اشیای اینتل یک مدل انتها به انتهای مرجع است که بر پایه ی اتصالات یکپارچه و ایمن دستگاهها، ارائه دادههای قابل اعتماد به ابر و ارائه تحلیلهای با ارزش عمل میکند. این موضوع تعهد اینتل به افزایش موجودیت اینترنت اشیا را نشان میدهد. بنابراین وعدهی آن میتواند در سراسر جهان تحقق یابد. با پلتفرم اینترنت اشیای اینتل طیف وسیعی از راهحلهای اینترنت اشیا را در زمینه سازگاری تولید و بهینهسازی میکند. در این پلت فرم ها پلتفرم مزایایی در خصوص رایانش مقیاسپذیر، امنیت انتقال داده از دستگاه به ابر و مدیریت داده و پشتیبانی از تحلیل در نظر گرفته شده است.
پلتفرم شرکت اوراکل
پلتفرم اینترنت اشیای اوراکل یک راهکار انتها به انتها برای معماری اینترنت اشیا بهصورت جامع، مقیاسپذیر و مقرون به صرفه است که به سازمان امکان میدهد تا:
-برنامههای کاربردی را سریعتر گسترش داده و هزینههای توسعه و زمان عرضه به بازار را نیز کاهش دهند.
-با استفاده از دادهها، دستگاههای متصل تصمیمگیری را نزدیک به لبه شبکه انجام دهند.
-از دستگاهها و پلتفرم خود حفاظت کرده و از ارتباطات امن قوی انتها به انتها استفاده کنند.
-با ادغام برنامههای کسبوکار اوراکل و صنعتی خود هزینهها را کاهش داده و ارائه خدمات جدید را تسریع بخشند.
سکوهای کار و پلتفرم
گرتینگ و مش زیرپایی دو عنصر کاربردی و همیشگی محصول زودبست هستند که همگی توسط یک شرکت دانشبنیان داخلی بنام تسکو تولید میشوند. هر کدام از این دو محصول بنا به کاربری مورد نیاز قابل نصب بر روی داربستهای زودبست هستند. اغلب در پروژههای نیروگاهی و پتروشیمی از گرتینگ به عنوان پلتفرم استفاده میشود. این در حالی است که اغلب در پروژههای ساختمانی و داربستهای نما از مش های زیرپایی استفاده میگردد.
تصاویر مربوط به پلتفرمهای شرکت تسکو
کاربردهای پلتفرم
پلتفرم تقریبا در تمامی محصولات زودبست مورد استفاده قرار میگیرند. پلتفرم عنصر تشکیلدهنده محصولاتی چون داربستهای پیشساخته زودبست، که در دونوع ساده و دریچهای هستند.
همچنین پلتفرمها در محصول پلکان نیز مورد استفاده قرارمیگیرند. پلکانهای تسکو بسته به میزان حجم تردد، ارتفاع، مدت استفاده و همچنین تعداد پایههای مورد استفاده تعداد پلتفرم های مشخصی را استفاده میکند تا ایمنی هرچه بیشتر برای کارگران و کارفرمایان و بازدهی هر چه بالاتر برای این محصول حاصل شود. پلتفرمها همچنین در محصول برجک نیز از اجزای سازنده به حساب میآیند. همگی این پلتفرمها و دیگر اجزای مربوطه ساخت داخل و کارخانه تسکو میباشد.
این محصول یک نیاز واقعی در صنایع مختلف بشمارمیرود. در مدت زمان بسیار کم کارگران نحوه نصب و مونتاژ این سیستم را فرامیگیرند. سعی کردهایم کلیه استانداردهای موجود در صنایع مختلف ساختمانی و صنعتی در این سیستم رعایت گردد. همچنین کلیه نکات مبحث دوازدهم مقررات ملی در طراحی و تولید این محصول در نظر گرفته شدهاست. پوشش رویه این پلتفرمها در دو نوع رنگ و گالوانیزه گرم میباشد. مطابق با انتخاب مشتری هریک از این دو قابل عرضه است. شایان ذکر است مالکیت قانونی این محصول با شماره ثبت اختراع ۰۱۳۸۲۳ منحصرا در اختیار شرکت تسکو میباشد.
تصاویر مربوط به پلتفرمهای زودبست
آمادهسازی پلتفرمها
تصویر بستهبندی شده از پلتفرمها
تصویری از پلتفرم گالوانیزه
تصویری از مونتاژ پلتفرمها
طرح سه بعدی پلتفرم
سکوی کار پلتفرمی
فیسبوک و اینستاگرام دو پلتفرم پرطرفدار برای کاربران و بازاریاب ها
تبلیغات پلت فرم ها استوری اینستاگرام، فیسبوک و فیدها تأثیراتی بر کسب و کارهادارندکه بازاریاب ها میتوانند بهترین استفاده را از آن ببرند.
با تولید محتوای صوتی به کاربر خود احترام بگذارید و سئو سایت خود را متحول نمائید. برای ثبت سفارش محتوای صوتی یا پادکست با کمترین هزینه ممکن در سایت ثبت نام نموده و سفارش تولید محتوای صوتی ثبت نمائید.
منتشر کننده رایا مارکتینگ
برای سفارش آنلاین شبکه های اجتماعی کافیست در سایت ثبت نام نموده و سفارش آنلاین شبکه های اجتماعی ثبت نمائید تا بلافاصله فاکتور دریافت نمائید و سپس تصمیم گیری فرمائید.
فیسبوک و اینستاگرام دو پلت فرم ها پلتفرم پرطرفدار برای کاربران و بازاریاب ها
با اینکه رابطه کاربری مدیر تبلیغاتی در اینستاگرام و فیسبوک شبیه هم هستند عملکردهای این دو پلتفرم بسیار متفاوت بوده و این همان موضوعی که برای تبلیغ کنندگان اهمیت دارد.
امروزه فردی که بازاریاب باشد به شما می گوید که ویژگی های جمعیتی فیسبوک و اینستاگرام شبیه هم نیستند. با وجود اینکه رابط مدیریت تبلیغات هر دو شبیه به هم هست اما در واقع اشتراکات این پلتفرم ها رو به کاهش است.
ظاهرا موضوعی که در مورد آن صحبت می شود این است که تمایل اینستاگرام به سمت جوان تر شدن است. این ادعا کاملا درست است اما نکته مورد توجه و مهم این است که تفاوت زیادی هم بین اهداف کاربران در پلتفرم های اینستاگرام و فیسبوک وجود دارد.
این تفاوت ها عوامل کلیدی در رخ دادن نتایج مشخص و متفاوت در زمینه تبلیغات در این پلتفرم ها هستند.
در گذشته، اینستاگرام محل قرارگیری موضوعات مختلفی بود که استارت آن زده شده و مقدار تفکر و ایده پردازی بیشتری در مورد آن شد. موجودی و فهرست ها کوچکتر بود و گفتگوهای زیادی که پیرامون آن وجود داشت لزوما منجر به ارزش بیشتر آن نشد؛ اگر موفق میشد صرفا پلتفرم اضافه تری نسبت به فیسبوک بود.
امروزه، ما تفاوت بسیار بیشتری در عملکرد این دو کانال می بینیم که نه تنها در گروه سنی مخاطبان بلکه در فرمت های تبلیغاتی نیز هست.
همه این مواردی که گفته شد برای تبلیغ کنندگان چه معنایی دارد؟
اجازه بدهید نگاهی به هر دو پلتفرم بیاندازیم و سپس به مطالعه موردی هر یک بپردازیم و ببینیم که چطور این حقایق را ارزیابی می کنیم.
توزیع سنی بین این پلتفرم ها
در حال حاضر، این نمودارها مقداری متفاوت به نظر می رسند چون یکی از آنها جنسیت را نشان می دهد و دیگری فاکتور دیگری است. با این حال، ایده و نکته اصلی کاملا واضح است.
اولین نمودار در اینجا توزیع سنی کاربران در سرتاسر دنیا برای اینستاگرام طبق تاریخ 19 اکتبر 2019 است.
این عکس نشان میدهد به بیان دیگر، از بین تمامی کاربران آن، 71.2% زیر 34 سال سن دارند.
اکنون نگاهی به نمودار مربوط به فیسبوک می اندازیم (این اعداد مقداری متفاوت هستند چون برحسب سن جدا شده اند).
این عکس نشان میدهدکه حتی اگر بهترین سناریو یعنی درصد مردان را هم در نظر بگیریم، توزیع سنی آنها برای 34 سال به پلت فرم ها پایین به عدد 37.2% جمعیت می رسد.
هیچ شکی در صحت این گفته نیست که هر چقدر اینستاگرام بزرگتر می شود سن کاربران آن هم کاهش پیدا می کند.
دلایل استفاده بین این دو پلتفرم از نظر کاربران
اجازه بدید بحث را فراتر از این ببریم چرا که برای اکثر افراد این موضوع چیزی شبیه به دانش مشترک بوده و تقریبا اکثر مردم از آن اطلاع دارند. تفاوت های جالبی از نظر انگیزه های کاربران برای استفاده آنها از این پلتفرم وجود دارد.
ابتدا اجازه بدهید به اینستاگرام نگاهی بیاندازیم و ببینیم دلیل کاربران آن برای انتخاب این پلتفرم چیست:
مشابه با خیلی از شبکه های اجتماعی، بخش اعظم آن را دوستان و خانواده تشکیل می دهند.
بخشی که می خواهیم به آن توجه کنیم دو مورد بعدی هستند:
این دو مورد بسیار حائز اهمیت هستند چرا که روشی را مشخص می کند که طبق آن تبلیغات در اینستاگرام می توانند مؤثرترین شیوه بازاریابی باشند و حتی احتمالش هست که بازگشت سرمایه بهتری هم داشته باشد: کاربران انتظار عملکرد و فعالیت از برندها دارند و می خواهند با آن سرگرم شوند.
این موارد را با دلایل کاربران فیسبوک برای استفاده از این پلتفرم مقایسه کنید:
حیرات انگیز است!
این دسته از کاربران فقط به دنبال در ارتباط بودن با دوستان و خانواده و مقداری هم تایم برای سرگرم شدن هستند و به دنبال برند شما نیستند.
این موارد عملا در تبلیغات چطور به کار می آیند؟
این نوع فعالیت ها سال گذشته تقریبا در تمامی انواع حساب های کاربری عملی شدند.
از طرف بازاریاب ها و برندها، اعتراضات کلی پیرامون چرخه های فروش طولانی تر، مشارکت کمتر کاربر و در کل بازگشت سرمایه پایین بر روی تبلیغات ( ROAS ) برای فیسبوک وجود داشتند.
بسیاری از تبلیغ کنندگان در این گفتگوها به صورت جداگانه به اینستاگرام اشاره ای نداشتند اما موضوعی است که قطعا ارزش بحث را دارد. این مورد مخصوصا با پیدایش واحدهای تبلیغاتی جدید به حقیقت می پیوندد.
دو مورد بسیار مهم اضافه شده به پلتفرم اینستاگرام وجود داشتند که بعدا به فیسبوک نیز وارد شدند:
موفقیت استفاده پلت فرم ها ارگانیک از استوری در اینستاگرام غیر قابل انکار است واین نمودار مربوط به همین موضوع در سال گذشته است:
استوری ها پس از آن وارد فیسبوک هم شدند. عقیده و اطمینان آنها نسبت به رشد و ترقی تبلیغات استوری در فیسبوک بسیار زیاد بود و در طراحی مجدد اپلیکیشن آنها، استوری ها در ردیف اول بخش تجربیات قرار می گیرند.
با این حال، برحسب تجربه شخصی، بسیاری از تبلیغ کنندگان جذابیت تبلیغات را در فیسبوک به اندازه استوری های اینستاگرام نمی دانند. نرخ پذیرش در ماه مارس گذشته 300 میلیون بود که نسبت به 500 میلیون کاربر اینستاگرام عقب است.
با اینکه عدد بسیار قابل توجهی است، این مورد در واقع مربوط به تفاوت در دلیل استفاده کاربران از این پلتفرم است که فیسبوک از آن عقب می افتد و این که این آمار و ارقام در کنار توزیع کمتر در افراد جوان تر قرار پلت فرم ها می گیرد که ساخت استوری های فیسبوک را حوزه تبلیغاتی دشوارتری می سازد.
بررسی در مورد ویژگی های جمعیتی و قرارگیری تبلیغات برای استوری ها
حرکت پویای تبلیغات اینستاگرام را از طریق ویژگی های جمعیتی دیده ایم که نسبتا مستمر در طی 2 سال گذشته رخ داده اند.
اما از سال پیش، شاهد گرایش به سمت استوری ها بودیم. نه فقط بخاطر لیست گزینه ها و نرخ پذیرش بلکه از لحاظ عملکرد فوق العاده تبلیغات نیز بود.
عملکرد بهتر الگوی استوری ها نسبت به فید در دو مقیاس کوچک و بزرگ قابل توجه بوده است.
به مثالی در این رابطه در سال 2019 می پردازیم. این سرمایه گذاری چندین هفته طول کشید که در آن موقع استوری های اینستاگرام را به عنوان مکانی برای تبلیغات بررسی کرده بودیم.
ایده خلاقانه جداگانه ای برای آن طراحی کردیم تا تجربه بهتر نمایش نمایش تبلیغات بر روی صفحه به بالاترین حد برسد اما بخاطر اختصاص بودجه به فیسبوک عقب افتاد:
این مورد به اتفاق رایج و معمولی تبدیل شد که زمینه ساز قدم های بعدی در این مسیر بود:
تا چه حد باید روی کل پروسه ابتکاری مجزای استوری های اینستاگرام تمرکز کنیم؟ با این اوصاف آیا باید بودجه سالانه به آن اختصاص دهیم که تا جایی که امکان دارد به موجودی کنونی اضافه شود.
در برخی موارد، متوجه می شدیم که استوری ها با این ایده خلاق عملکرد بسیار خوبی داشتند اما تخصیص بودجه نوسان داشت و افزایش و کاهش پیدا می کرد.
وقتی کنترل تخصیص بودجه را در دست گرفتیم، توانستیم میزان آن را بیشتر کرده و به شکلی مؤثر ارزیابی کنیم:
مهم ترین نکته در دستیابی به این نتایج درک دو عاملی است که در ابتدای این مطلب عنوان کردیم:
- گرایش سنی متفاوت آن
- هدف متفاوتی که کاربران اینستاگرام از آن می خواهند.
کاربران اینستاگرام هم توقع دارند برندها فعالیت داشته باشند و هم تمایل دارند با آن سرگرم شوند.
قرارگیری استوری برای تبلیغات تا حد بسیار زیادی به این اهداف می رسد.
تجربه صفحه نمایش کامل جالب توجه بوده و مؤلفه های تعاملی مثل نظرسنجی ها برای این هستند تا فقط کاربران را به مشارکت ترغیب کنند.
سرمایه گذاری در حد نیاز: تبلیغات استوری فیسبوک چه کار می کنند؟
مشخصا، فیسبوک روی این ویژگی که از اینستاگرام الگو گرفته است تمرکز کرده که به عنوان بخش بزرگی از تعامل کاربر در این پلتفرم است.
متأسفانه، جلب توجه کردن و پیشرفت کردن در این موضوع مشکل تر شده است.
تقریبا در هر فاکتوری، با موجودی کم، مشارکت پایین و حجم تبدیل کم یا بدون نرخ تبدیل مواجه هستیم.
شاید میزان استفاده متفاوت باشد اما وقتی با تبلیغات استوری اینستاگرام مقایسه می کنید متوجه می شوید که در یک رده نیستند.
اخیرا این مورد را در قالب خرید تبلیغاتی بزرگ در طی تعطیلات، در ورطه آزمون قرار داده ایم. تمرکز و تمام توجه میزان خرید به نصب اپلیکیشن معطوف بود، مخصوصا که تلاشی برای رقابت با رقیب اصلی بود.
وقتی نتایج مشخص شدند، عملکرد استوری و فید را جمع کردیم که تفاوت قابل توجهی وجود داشت.
میزان سرمایه گذاری های انجام شده برای تبلیغات در فیسبوک و اینستاگرام
- استوری های فیسبوک: 6706 دلار
- فیدها: 601102 دلار
- استوری های اینستاگرام: 145367 دلار
CPM ها یا هزینه پرداخت شده به ازای هر هزار مشتری بیننده آگهی
- استوری های فیسبوک: 16.63 دلار
- فیدها: 15.94 دلار
- استوری های اینستاگرام: 12.70 دلار
با وجود مقدار کم خرید و با اینکه فیسبوک بالاترین میزان CPM را دارند استوری های فیسبوک از لحاظ میزان نصب، بعد از اینستاگرام قرار گرفتند.
فیدها هنوز از لحاظ هزینه نسبتا بالا بود، با اینکه مقدار آنها بسیار بیشتر بود اما سرانجام، تبلیغات استوری اینستاگرام باز هم موفق شد جلو بیافتد.
این موارد برای تبلیغ کنندگان چه معنایی دارد؟
1-این موارد به معنای منسوخ شدن فید نیست.
2-به معنای این هم نیست که تبلیغات استوری فیسبوک هیچ موقع بدرد نخواهند خورد.
معنای آن این است که نیازها و انتظارات کاربران متفاوت است. فقط هم در مورد گروه های سنی و اینکه وقت خود را کجا سپری می کنند نیست، بلکه در مورد برآورده کردن نیاز آنها در علایق مشترک خود و میزان تمایل آنها به مشارکت نیز هست.
فیسبوک در حال مدلسازی از روی اینستاگرام است و سپس آنها را در قالب پیشنهادات رونمایی می کند اما انتظار نرخ پذیرش مشابه از آن نداشته باشید.
در آینده خواهیم دید که احتمالا کاربران اینستاگرام وارد ویژگی های جمعیتی پیرتری در طی زمان شوند و در این موقع انتظار مشابه شدن نمودار نرخ پذیرش فیسبوک با اینستاگرام در مورد انواع جدید بخش ها و تجربیات تبلیغاتی راداشته باشید.
مورد مهم وقتی خواهد بود که این تغییر رخ دهد. داده های فعلی به ما می گویند که فعلا اتفاق نیافتاده است.
به عنوان افرادی که بازاریاب هستند، کار ما مشاهده اتفاق افتادن این تغییرات است چرا که خیلی کند خواهند بود.
موفقیت تبلیغات استوری به یکباره اتفاق نیافتاد اما افرادی که مشاهده کردند و دیدند که این تغییر رخ داد سریعا به این مسیر روی آوردند.
تعداد زیادی از برندها هنوز نظری در مورد بخش تبلیغات نداشته و تصور می کنند که این نوع تبلیغات مفید نیست. این لحظات زمان های طلایی برای سرمایه گذاری روی تبلیغات استوری هست چرا که رقیبان خیلی عقب تر از موقعیتی که شما می توانید باشید, هستند.
از طرف دیگر، درک موفقیت تبلیغات در یک پلتفرم سبب موفقیت خودکار در پلتفرم دیگر نمی شود. زمان آن رسیده که به این دو پلتفرم به چشم دو پلتفرم تبلیغاتی متفاوت نگاه کنید.
اینستاگرام همانند قبل چک باکسی در رابط کاربری تبلیغات فیسبوک نیست و نباید هم به همان شیوه قبلی در برنامه بازاریابی خود به آن نگاه کنید.
از اینکه تا پایان این مقاله نیز باما همراه بوده اید, از شما متشکریم.
برای سفارش آنلاین شبکه های اجتماعی کافیست در سایت ثبت نام نموده و سفارش آنلاین شبکه های اجتماعی ثبت نمائید تا بلافاصله فاکتور دریافت نمائید و سپس تصمیم گیری فرمائید.
معرفی بهترین پلتفرم های مناسب برای آموزش آنلاین
در این مطلب ما قصد داریم بهترین پلتفرم های مناسب برای آموزش آنلاین را به شما معرفی کنیم اما بهتر است قبل از هر چیز با واژه پلتفرم آشنا شویم.
پلتفرم چیست؟
کلمه پلتفرم در لغت به معنای سکو و جایگاه است، البته آنچه که ما امروزه درباره پلتفرم می شنویم بیشتر مربوط به تعریف این کلمه در حوزه کامپیوتر و کسب و کار است. در حوزه کامپیوتر پلتفرم به معنی بستری است که نرمافزارهای دیگر میتوانند بر روی آن اجرا شوند یا بهطور کلیتر چارچوبی از تکنولوژی است که به تکنولوژیهای دیگر اجازه اجرا میدهد. در حوزه کسب و کار پلتفرمها سکوهایی هستند که فرصتی برای بهتر دیده شدن در اختیار افراد و کسب و کار ها قرار می دهد.
معرفی بهترین پلتفرم های مناسب برای آموزش آنلاین
LearnPress
- نمایش آنلاین دورهها
- قابلیت ساخت و مدیریت دورههای آنلاین
- سازگار با تمام پوستههای وردپرس
- قابلیت ایجاد آزمون پیشرفته مجازی
- سازگار با درگاه پرداخت اینترنتی
- امکان صدور گواهینامه
- قابلیت ارسال پیام خصوصی به دانشجوها
- قابلیت پیشنهاد دورههای مرتبط
- قابلیت بازاریابی و آفلیت مارکتینگ برای دورهها
LearnWorlds
LearnWorlds یکی دیگر از پلتفرم های مناسب برای آموزش آنلاین است. این پلتفرم ویژگی های قابل توجهی مثل ابزاری برای ساخت صفحات فروش، شبیه ساز، موتور فروش هوشمند، تجزیه و تحلیل پیشرفته و … دارد که مطمئنا آن را به یکی از برترین پلتفرم های آموزش مجازی تبدیل کرده است. این پلتفرم برای آموزش آنلاین گزینه بسیار خوبی است. اما هزینه ی اشتراک های آن بالا است. اشتراک های ماهانه آن از 24 دلار در ماه شروع می شود.
Skillshare
Skillshare یکی دیگر از پلتفرم های مناسب برای آموزش آنلاین است که بیشتر مورد توجه معلمان، تولید کنندگان محتوا و فریلنسرهاست.در این پلتفرم تقریبا هر درسی شامل دو مؤلفه اصلی است: پروژه ویدیویی و کلاس. دوره ها از مجموعه ای از فیلم های کوچک تشکیل شده است که مدت زمان آن معمولاً بین 10 تا 25 دقیقه است. معلمان می توانند از طریق طرح شراکتی Skillshare کسب درآمد کنند. مدرسان برتر در این پلتفرم سالانه 40000 دلار درآمد دارند. البته، لازم است شرایط خاصی مانند ثبت نام حداقل 25 دانش آموز در هر کلاس را داشته باشند.وقتی این برنامه برای اولین بار راهاندازی شد، تنها ۱۵ کلاس داشت. امروز اما Skillshare تبدیل به یک جامعهی آموزش آنلاین بزرگ با بیش از ۱۹۰۰۰ کلاس پیشنهادی، بیش از ۴ میلیون دانش آموز و تعداد زیادی معلم در زمینههای تخصصی مختلف است.
Academy Of Mine
همانطور که از نام آن پیداست، Academy of Mine این امکان را پدید می آورد تا معلمان آکادمی آنلاین خود را داشته باشند. توسط این پلتفرم به صورت کامل و با یک رابط اداری شگفت انگیز آموزش مجازی اجرا می شود.
iTunes U
iTunes یکی دیگر از پلتفرم های مناسب برای آموزش آنلاین است. این پلتفرم بیشتر امکانات خود را برای افرادی که از سیستم عامل IOS استفاده می کنند به صورت رایگان ارائه می دهد. استفاده از نسخه موبایل این پلتفرم بسیار راحت است. iTunes بیشتر بر روی دانشگاه ها و کالج ها تمرکز دارد همچنین دانش پذیران می توانند از دوره های آموزشی موجود در سایت نیز استفاده کنند و در این سایت یک کتابخانه بزرگ با دوره های مختلف برای عموم نیز وجود دارد.
Schoology
Schoology یک سیستم مدیریت یادگیری برای مدارس و موسسات آموزش عالی و حتی شرکت های بزرگ است. با این پلتفرم می توانید کلاس خود را مدیریت کنید تکالیف ایجاد و ارسال کنید، در بحث های تعاملی شرکت کنید و ارزیابی و نظر سنجی کنید. هدف اصلی این پلتفرم اتصال افراد برای تعامل و یادگیری است. مربیان می توانند اطلاعات و منابع را با دانش آموزان خود ایجاد، مدیریت و به اشتراک بگذارند و دانش آموزان نیز می توانند باهم تعامل و تبادل اطلاعات داشته باشند.
آموزش آنلاین فقط با اساتید آنلاین
با اساتیدآنلاین زیر نظر جمعی از بهترین مدرسان ایران آموزش آنلاین ببینید. اگر تصور می کنید فرصت و وقت کافی برای آموزش آنلاین ندارید ما به شما دوره های آموزشی آنلاین هیبریدی (ترکیبی) را پیشنهاد می کنیم.دوره های هیبریدی که برای اولین بار به صورت انحصاری از سوی وب سایت اساتید آنلاین ارائه شده است. دوره های آموزشی آنلاین هیبریدی (ترکیبی) ترکیبی از آموزش آنلاین و آموزش آفلاین است.این آموزش ها به صورت روزانه و دقیق زیر نظر برترین متخصصان هر حوزه آموزشی برنامه ریزی شده اند. از این رو می توانید اطمینان داشته باشید که این روش آموزشی تمام نیازهای شما را پوشش می دهد.