بهترین و مطمئن ترین کارگزاران

انواع سیستم معاملاتی

جهت آموزش انواع روش های تحلیل می توانید دوره پرایس اکشن مجموعه را تهیه کنید.

معرفی ستاپ های پرایس اکشن به روش لنس بگز

آموزش معامله‌گری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر حرفه‌ای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک می‌شود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.

در این راستا آقای لنس بگز گام‌هایی را برای بررسی گذشته بازار تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظه‌ای شمع‌های حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیش‌بینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.

با این روش می‌توان ستاپ‌های معاملاتی را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصت‌های معاملاتی کم‍خطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپ‌های معاملاتی می‌توان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.

واژه‌هاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپ‌های معاملاتی، تست، پولبک، شکست ناموفق.

1- مقدمه

به منظور بررسی ستاپ‌های پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایت‌ها و مقاومت‌ها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست می‌آید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی می‌شود.

روندها در یک دسته‌بندی کلی به روندهای صعودی، انواع سیستم معاملاتی نزولی و خنثی تقسیم‌بندی می‌شوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص می‌شود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی می‌کنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.

برای موفقیت دائم در معامله‌گری ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آن‌ها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.

2- فرصت‌های معاملاتی

یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معامله‌گران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در می‌آورد. برای این منظور باید همسو با معامله‌گران موفق شد، معامله‌گرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ می‌کنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معامله‌گران راحت‌تر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود می‌آید.

لذا روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدوده‌ها و زمان‌هایی است که معامله‌گران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی می‌گیرند. موقیت‌هایی که آن‌ها متوجه می‌شوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات می‌شوند. لذا فرصت‌های اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و انواع سیستم معاملاتی شناسایی معامله‌گران به دام افتاده به دست می‌آید.

هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معامله‌گری در جهت عکس آن است.

3- ستاپ‌های معاملاتی لنس بگز

ستاپ‌های معاملاتی با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معامله‌گران گرفتار به دست‌ می‌آید. فرصت‌های معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم انواع سیستم معاملاتی فریم بالاتر مشخص می‌شوند.

در ادامه انواع این ستاپ‌های معاملاتی را معرفی می‌کنیم:

1- ستاپ تست حمایت و مقاومت

2- ستاپ شکست ناموفق

3- ستاپ پولبک بعد از شکست

4- ستاپ پولبک ساده در روند

5- ستاپ پولبک پیچیده در رون

4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)

ستاپ حمایت و مقاومت در شرایطی ایجاد می‌شود که قیمت نمی‌تواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ می‌شوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومت‌های تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.

در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست می‌کند و حتی ممکن است اندکی به داخل آن‎ها نفوذ نماید ولی از آن نمی‌تواند عبور کند.

معامله‌گرانی که دیر هنگام وارد معامله شده‌اند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال می‌شود و حرکت در جهت عکس را تقویت می‌کند.

شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت

5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF)

در این ستاپ قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را می‌شکند اما نمی‌تواند در موقعیت جدید تثبیت شود و مجدد به داخل محدوده فعلی باز می‌گردد.

شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF

در شکل بالا مشاهده می‌شود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور می‌کند، اما نمی‌تواند به صورت موفقیت‌آمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز می‌گردد. در این ستاپ تعدای از معامله‌گران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمی‌باشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان می‌دهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب می‌شود، معامله‌گران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آن‌ها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است.

6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB)

در این ستاپ قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور می‌کند، در سمت جدید قیمت پذیرش می‌شود و پولبک ضعیف در سطح جدید شکل می‌گیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی می‌کنیم تا نشانه‌های ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپ‌ها می‌بایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمت‌های عمده‌‍فروشی LWP فراهم باشد.

در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB ارائه شده است.

شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB

تعداد بسیاری از معامله‌گران، همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معامله‌گران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.

7- ستاپ پولبک ساده در روند(BP)

این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبک‌های ساده(اصلاح) در مسیر روند می‌باشد.

در یک دسته‌بندی کلی پولبک‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند:

الف- پولبک‌های ساده BP

ب- پولبک‌های پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.

زمانی‌که انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، می‌توان با مشاهده ضعف در پولبک‌ها و اصلاح‌های موقت بازار به دنبال ستاپ‌های معاملاتی PB بود.

شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB

مهم‌ترین نکته تحلیل حرکات قیمتی و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت می‌کند. ما از این پولبک‌های ضعیف برای یافتن معامله‌گرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شده‌اند و خروج آن‌ها حرکت در مسر روند اصلی را تقویت می‌کند، استفاده می‌کنیم.

تحلیل کندل به کندل حرکات قیمت کمک می‌کند تا زمان پایان پولبک‌ها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبک‌ها را تقویت می‌کند، کف و سقف نوسان پیشین می‌باشد.

در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسان‌های پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبک‌ها را نمایان می‌کند، نشان داده شده است.

شکل 5- توجه به کف و سقف نوسا‌ن‌های پیشین

8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)

این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبک‌های پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ می‌دهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده می‌توان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB‌ بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، می‌تواند سبب فرصت CPB شود.

شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی

ستاپ CPB فرصت‌های معاملاتی قوی‌تر، مطمئن‌تر و با سود بیشتری نسبت به ستاپ‌های PB ایجاد می‌نماید.

9- نتیجه‌گیری

در این روش معاملاتی، نقاط قوت و ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین می‌شود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت می‌کند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.

ستاپ‌های معاملاتی لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایت‌ها و مقاومت‌ها که گام‌های اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل می‌دهد.

با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات می‌توان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را طراحی نمود.

راهنمای جامع استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی یا سیستم معاملاتی (هر دو یک چیز است) فقط یک عبارت ساده نیست، این عبارت ریشه در عمیق‌ترین نیاز انسان دارد. اجازه دهید این درس را با یک داستان از خودم شروع کنم. من همیشه عاشق سیستم سازی بودم، وقتی به یک کارخانه فکر میکردم که بدون دخالت دست و به صورت اتوماتیک، محصولی تولید میکند و شما فقط باید مواد اولیه را به درون آن بریزید، شگفت‌زده می‌شدم. چون سرمایه و تجربه‌ای نداشتم، به این فکر افتادم که آیا می‌شود سیستم کارخانه (اتوماتیک) را در تمام جنبه‌های زندگی پیاده کرد و از آن کسب سود کرد؟

سیستم معاملاتی

تغییر در زندگی من با همین سوال ساده شروع شد. حتی آشنایی من با بازارهای مالی از این سوال نشئت می‌گیرد. من همیشه دوست داشتم موارد اولیه (در بازارهای مالی = دانش و تجربه) را وارد کنم و بدون دخالت بیش از حد دست، محصول یا سودی کسب کنم (سود در بازار)، اما آیا شما هیچ کارخانه‌دار خود‌ساخته‌ای را می‌شناسید که از اول این همه تجهیزات داشته باشد؟ قطعاً خیر.

باید ابتدا آزمون‌ و خطا کرد و سپس از آن درس گرفت و سیستم را بهبود داد تا تمام اتوماتیک یا در مورد بازارهای مالی، نیمه اتوماتیک شود.

(بسیاری از منابع، برای استراتژی معاملاتی یا سیستم معاملاتی، مثال جنگ را می‌آورند که شما مثل یک فرمانده باید نیروهای خود را برای فتح دشمن به کار بگیرید اما من مثال کارخانه را بیشتر دوست دارم و دلایل آن در این درس نمی‌گنجد.)

در ابتدای داستان گفتم که ساخت سیستم یک نیاز عمیق بشری است، اگر میگویید نه، فقط جستجویی ساده کنید تا متوجه شوید روزانه چند نفر در رویای ساخت یک روبات تریدر (اکسپرت معاملاتی) هستند تا به جای آن‌ها روی استراتژیشان ترید کند و آن‌ها خودشان را باد بزنند. البته کاری به اینکه تا چه حد این ربات‌ها عملی و واقعی نیستند، نداریم!

استراتژی زندگی را راحت می‌کند

ما در این راهنمای جامع یک قصد بیشتر نداریم، ما باید برای ترید کردن خودمان، مثل یک کارخانه، از صفر تا صد را بدانیم و طبق دستور‌العمل، مراحل را پیاده کنیم. این معنی سیستم معاملاتی است.

مثلاً شما باید بدانید کدام تایم‌فریم را ببینید، کدام فاکتورها را تیک بزنید، کجا وارد شوید، کجا خارج شوید و …

تمام این جزئیات ریز، به شما یک چک لیست یا دستور‌العمل می‌دهد که کارخانه پولسازی خود را زنده نگه دارید.

قطعاً همه شما این موضوع را تجربه کرده‌اید که وقتی می‌دانید چه کاری در طول روز انجام دهید، تمام کارها بسیار سریع‌تر و راحت‌تر پیش می‌رود، اما وقتی سردرگم هستید و اصلاً هیچ برنامه‌ای ندارید، در انتهای شب وقتی می‌خواهید بخوابید، احساس بد و نا مفید بودن، بهتان دست می‌دهد. دلیل آن این است که کارخانه زندگی شما درست کار نمی‌کند.(در درس راهنمای جامع پلن معاملاتی توضیح دادیم که مرحله قبل از شروع ترید، خودشناسی و خود سازی است)

نکته بسیار مهم دیگر در سیستم معاملاتی، این است که شما باید همچون یک وحی منزل با آن رفتار کنید. انگار که تخطی از آن برابر با کشته شدن شما است. پس فکر تخطی از آن را از سرتان بیرون کنید.

اگر هر روز، یکی از قطعات کارخانه بهانه آورد و درست کار نکند، آیا کارخانه به هدفش می‌رسد؟ در مورد انسان و استراتژی معاملاتی نیز چنین است.

اهداف استراتژی معاملاتی شما

در اینجا لازم است به نکته‌ای توجه کنید، وقتی می‌گوییم هدف یا اهداف سیستم معاملاتی؛ شما نباید بگویید «۱۰۰ میلیون تومان سود». همانطور که در درس پلن معاملاتی توضیح دادیم، این اهداف مربوط به پلن معاملاتی هستند و قبلاً گفتیم که استراتژی یا سیستم معاملاتی تنها جزئی از پلن معاملاتی هستند. اگر این راهنمای جامع را مطالعه نکردید، همین الان دست نگه دارید و آن را مطالعه کنید.

طراحی استراتژی معاملاتی

ما در استراتژی معاملاتی خود اهداف زیر را داریم:

  • استراتژی ما باید بتواند نقاط ورود صحیح را شناسایی کند (مثل ورود به روند یا خرید و فروش در سقف و کف رنج و …)
  • استراتژی ما باید ما را در مقابل اتفاقات غیر‌منتظره در بازار حفظ کند.

حالا که تا حدی دید کلی نسبت به سیستم معاملاتی پیدا کردیم، زمان آن است تا با هم یک سیستم معاملاتی را در ۷ مرحله طراحی کنیم (این مراحل می‌تواند برای هر شخصی متفاوت باشد و اینجا صرفا یک مثال آورده شده است)

۷ گام در طراحی استراتژی معاملاتی (یک سیستم معاملاتی روندی)

در این بخش، ۷ گام برای ساخت هر استراتژی‌ای را یاد می‌گیرید. دقت کنید که این مراحل باید عیناً کپی و پیست شوند. در اینجا صرفاً یک مثال از یک استراتژی تریدر در روند آورده شده است. شما ممکن است بخواهید یک استراتژی دیگر برای بازار رنج یا حتی سبک خود (اسکالپ، سوئینگ و …) بسازید. طبق این دستور‌العمل ۷ مرحله‌ای این کار را انجام دهید.

گام ۱: تایم فریم

اولین گام برای ساخت و طراحی سیستم معاملاتی، تایم فریم است. شما باید ابتدا با توجه به درس انواع تریدر، استایل معاملاتی خود و تایم فریم مناسب برای شخصیت خود را پیدا کنید. اگر هنوز این درس را مطالعه نکرده‌اید، ابتدا آن را مطالعه فرمایید.

شما با توجه به اینکه چه نوع تریدری هستید، باید تعیین کنید چند وقت به چند وقت به چارت نگاه می‌کنید. بعد از اینکه این موضوع را متوجه شدید، باید تایم فریم مناسب خود را انتخاب و سپس با توجه به درس‌های مربوط به تایم‌فریم، جفت‌های مناسب را پیدا کنید (مثلاً سبک تایم فریم سه گانه)

اینکار باعث می‌شود دیگر بین تایم‌فریم‌ها گیج نشوید و چیزی که برایتان مناسب است را پیدا کنید.

گام ۲: از پرایس اکشن یا اندیکاتور برای پیدا کردن یک روند جدید کمک بگیرید

از آن‌جایی که ما این استراتژی معاملاتی فرضی را برای ترید روندی طراحی می‌کنیم، باید در ابتدای کار یک ابزار پیدا کنیم که بتواند شروع یک روند جدید را شناسایی کند.

میانگین‌ متحرک یکی از محبوب‌ترین اندیکاتور‌ها برای این کار هستند. البته اگر روی پرایس اکشن مسلط باشید، اصلاً نیازی به این ابزار نیست اما به هر حال کی گزینه moving average است.

ما در این مثال، کراس ۲ مووینگ اوریج (یک سریع و دیگری کند) را ملاک انواع سیستم معاملاتی قرار می‌دهیم. صبر می‌کنیم تا مووینگ سریع‌تر (۱۰) مووینگ کندتر (۲۰) را قطع کند.

روند جدید در کراس

گام ۳: از پرایس اکشن یا اندیکاتور برای تایید روند کمک بگیرید

هدف بعدی ما این است که از اتفاق غیر منتظره (مثل جهت اشتباه گرفتن، یا Whipsaw شدن جلوگیری کنیم)

یکی از راه‌های ساده بهد از پیدا کردن روند، گرفتن تاییدیده از اندیکاتورهایی مثل MACD، Stochastic و RSI است.

سیستم معاملاتی با اندیکاتور

گام ۴: ریسک خود را مشخص کنید

در این مرحله ما قرار نیست در دام «نوشدارو پس از مرگ سهراب» بیفتیم. ما قبل از اینکه وارد معامله شویم، باید بدانیم در حالت ماکزیمم چقدر قرار است ریسک(ضرر بالقوه) کنیم.

خیلی از تریدرها از گفتن این واژه واهمه دارند اما در حقیقت یک تریدر خوب، همیشه اول به ضررش فکر می‌کند و سپس به سود.

با توجه به درس پلن معاملاتی، شما باید با خود کنار آمده باشید و بدانید چقدر توانایی از دست دادن در هر معامله دارید. اما توصیه ما این است که هیچ‌گاه بیشتر از ۳٪ در هر ترید ریسک نکنید.

البته ما راهنمای مدیریت سرمایه را در سایت قرار خواهیم داد تا شما در آن درس به صورت کامل علل این گفته را بفهمید.

گام ۵: تعیین نقاط ورود و خروج

بعد از اینکه مشخص کردیم چه مقدار ریسک خواهیم کرد، زمان آن است که بدانیم کجا وارد و کجا خارج شویم.

بعد از مدیریت سرمایه، مهم‌ترین بخش در استراتژی معاملاتی، نقاط ورود و خروج صحیح است. این بخش نیز کمی به شخصیت شما بستگی دارد. معمولا در ورود و خروج ۲ شخصیت اصلی داریم:

  • شخصیت تهاجمی (Aggressive)
  • شخصیت محافظه‌کار (Conservative)

چه در ورود و چه در خروج، این دو شخصیت رفتارهای متفاوتی دارند. معمولاً افراد تهاجمی صبر کمی دارند و به محض دیدن یک موقعیت و از ترس از دست دادن آن، وارد معامله می شود. اما شخصیت محافظه‌کار، کمی صبر می‌کند و در کندل‌، به دنبال بهترین جا برای ورود و خروج است.

در مثال ورود در چارت زیر، نقطه ورود این تریدر زمانی بوده است که کندل پایین مقاومت، کلوز کرده است و سپس معامله فروش گرفته شده است.

نقطه ورود در استراتژی

برای خروج از معامله نیز با توجه به شخصیت، چند گزینه وجود دارد که باید در استراتژی معاملاتی به آن دقت کنیم.

یک راه Trail کردن حد ضرر است؛ اینکار به این معنی است که اگر قیمت به نفع شما حرکت کرد، شما حد ضرر خود را با آن حرکت دهید (تا جایی که راه دارد). مثلاً اگر قیمت به اندازه X واحد حرکت کرد، شما هم حد ضرر را به اندازه X واحد از نقطه اولیه حرکت می‌دهید.

راه دیگر این است که یک ناحیه را تعیین کنید و به محض رسیدن قیمت به آن ناحیه، از بازار خارج شوید. اینکه چگونه خروج خود را محاسبه می‌کنید به خود شما بستگی دارد (مثلاً برخی از حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند و برخی دیگر از سطوح فیبوناچی و …)

در تصویر چارت زیر، نقطه خروج در قیمتی معین در خط پایینی کانال قرار داده شده است.

نقطه خروج در استراتژی

هر روشی را که انتخاب می‌کنید، فقط مهم این است که به آن پایبند باشید.

گام ۶: تمام گام‌های قبلی را مکتوب کنید و به آن پایبند باشید

مهم‌ترین بخش در سیستم یا استراتژی معاملاتی این است که آن را مکتوب کنید. من بسیاری از تریدرها را دیده‌ام که می‌گویند ما سیستم معاملاتی داریم، اما وقتی می‌پرسم می‌شود یک عکس از آن برایم بفرستید، می‌گویند باید آن را بنویسم چون همه‌اش در ذهنم است. این بزرگترین دشمن یک تریدر است. پس سیستم معاملاتی حتماً، تاکید می‌کنم حتماً باید مکتوب باشد.

نکته دیگر، نظم است. در کل پلن معاملاتی که سیستم جزئی از آن است، نظم یک برگ برنده است. شما باید به صورت منظم به سیستم خود پایبند باشید.

گام ۷ : بک تست و فوروارد تست سیستم معاملاتی

زیبا‌ترین و فانتزی‌ترین سیستم‌های معاملاتی اگر در بک‌تست بازار انواع سیستم معاملاتی و همچنین در فوروارد تست بازار شکست بخورند، مفت نمی‌ارزند. شما در نهایت قرار است با این سیستم به سود برسید.

بک‌ تست و فوروارد تست

در این مرحله، با صداقت بیرحمانه، سیستم خود را بک‌تست کنید. و نتایج را در قالب ۱۰۰ ترید در گذشته با تمام قوانین طراحی شده در قبل، بررسی کنید. دقت کنید در دام صحیح‌پنداری نیافتید.

به دلیل اینکه شما آینده بازار را می‌بینید، ممکن است هر ترید را انواع سیستم معاملاتی با بینایی خود اتفاقات را توجیه کند، اما این شیوه اصلاً به درد نمی‌خورد. باید به صورت شفاف و مثل یک قاضی بی‌طرف، تمام قوانین سیستم خود را تست کنید.

این مطلب به صورت منظم به روزرسانی خواهد شد، پس این صفحه را bookmark کنید تا ادامه مطلب را از دست ندهید

استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق

استراتژی معاملاتی موفق

تبدیل‌ شدن به یک معامله‌گر موفق هدف همه سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه انواع سیستم معاملاتی است. این که پول شما از طریق سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام می‌دهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگر همان‌طور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و می‌تواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

در ادامه عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایه‌گذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایه‌گذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیب‌شان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایه‌گذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روش‌های تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده می‌شود. با استفاده از این روش‌ها سرمایه‌گذار می‌تواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکت‌ها و … تصمیم بگیرد.

بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر

همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معامله‌گر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسک‌پذیری معامله‌گر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصی‌ترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامه‌ای که برای شخص معامله‌گر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسک‌های بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری، خرید صندوق‌های سرمایه‌گذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد.

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟

یک معامله‌گر حرفه‌ای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای دارد و هر رفتار غیر قابل ‌پیش‌بینی آن را مدیریت می‌کند. به زبان ساده می‌توان گفت استراتژی‌های معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معامله‌گر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معامله‌گر از طریق آن به خرید و فروش سهام می‌پردازد.

یک معامله‌گر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیت‌های معامله‌گر نظم می‌دهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایه‌گذار جلوگیری کرده و به او کمک می‌کند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.

نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران

بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معامله‌گرانی می‌توانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث می‌شود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آن‌ها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمی‌توان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایه‌گذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روش‌های سرمایه‌گذاری غیر مستقیم استفاده کنند.

انواع استراتژی‌های معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که می‌توان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقه‌ای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایه‌گذار طراحی می‌شود.

اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی می‌توان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی می‌شوند. البته هیچ کدام از استراتژی‌های معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که می‌تواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایج‌ترین استراتژی‌های معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت می‌گیرد را شرح داده‌ایم.

  1. معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیت‌های خرید در همان روز بسته می‌شوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفه‌ای یا بازارسازان انجام می‌شود.
  2. معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آن‌ها با روش‌های دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده می‌شود.
  3. معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معامله‌گران نوسان‌گیر وارد بازی می‌شوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش می‌کنند.
  4. معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ انواع سیستم معاملاتی یا اسکالپینگ یکی از استراتژی‌هایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده می‌کنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی می‌شوند.

در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود می‌توانید در سایت کدال مشاهده کنید.

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به ‌صورت زیر است:

۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای

تفاوت میان سرمایه‌گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه‌گذار است. برای موفقیت در معامله‌گری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر می‌گذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای ساخت. به‌ کارگیری عوامل روان‌ شناختی می‌تواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.

۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی

یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبک‌های معاملاتی می‌شود. برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت، برخی بازه زمانی میان ‌مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین می‌بایست سرمایه‌گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به ‌عنوان ‌مثال اگر معامله در بازار بورس به ‌عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمی‌تواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگ‌تر تعیین کند. از آنجایی ‌که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایه‌گذاران مشخص‌تر می‌شود.

۳/ توانایی یافتن شاخص‌های مناسب جهت شناسایی یک روند

توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه‌گذاران تنها با به‌ کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه می‌توان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به‌ عنوان ‌مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقف‌ها بالاتر و کف‌ها بالاتر و در روند نزولی سقف‌ها پایین‌تر و کف‌ها پایین‌تر می‌شود.

به ‌طور کلی دیدگاه سرمایه‌گذاران مبنی بر این‌ که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکل‌گیری معاملات موفق‌تری در بازار می‌شود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.

۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم

تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به‌ عنوان‌ مثال یک تحلیل‌گر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می‌کند. این تحلیل‌گر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را می‌خرد.

به نظر می‌رسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. هم‌چنین برای تعیین قیمت فروش هم می‌توان از مقاومت‌های استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عده‌ای از سرمایه‌گذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پله‌ای و عده‌ای هم از تکنیک تریل کردن استفاده می‌کنند.

۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر

این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدوده‌ای از قیمت انواع سیستم معاملاتی گفته می‌شود که سرمایه‌گذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می‌دهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش‌بینی می‌کند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش‌بینی‌های معامله‌گر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله‌گر برای خروج از سهم پیش‌بینی کرده را حد ضرر می‌گویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به ‌صورت مکتوب تعیین کرده باشد.

۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن

در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرم‌های تحلیلی، نرم‌افزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به ‌واسطه آن می‌توان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که می‌توان به عقب برگشته و یک‌بار شمع را در یک‌زمان حرکت داد. هنگامی‌که نمودار به سمت یک شمع در یک‌ زمان حرکت می‌کند، می‌توان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصل‌شده از آن را مشاهده کرد.

۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی

پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایه‌گذاری که سیستم معاملاتی پیچیده‌تری دارد موفق نمی‌شود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.

سخن آخر

تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایه‌گذار به ‌عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایه‌گذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه‌گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه می‌شود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.

موضوع: سیستم معاملاتی چیست و چه کاربردی دارد؟

مدیریت و توسعه دهنده

سیستم معاملاتی چیست و چه کاربردی دارد؟

📌 سیستم معاملاتی به بیان ساده، به مجموعه قوانینی گفته می‌شود که معامله‌گر برای خود تدوین می‌کند تا؛ اولا تکلیفش را با مارکت روشن نموده و هنگام مواجه با شرایط مختلف غافلگیر نشود. دوما بتواند در بلندمدت به برایند مثبتی دست یابد.

📌 مجموعه قوانین یک سیستم معاملاتی باید بتواند پاسخ‌های صریح و روشنی را به کلیه سوالات و ابهاماتی که معامله‌گر در حین بازار با آنها مواجه خواهد شد، ارایه نمایند به گونه‌ای که معامله‌گر در بحبوحه معاملات، با هیچ سوال جدید و از قبل پاسخ نداده‌ای مواجه نشود.

📌 برخی از مهم‌ترین سوالاتی که هر سیستم معاملاتی باید به آنها پاسخ واضح و روشنی بدهد را فهرست می‌کنم:

1. چه چیزی را معامله کنم؟ (آیا سهام الف را انتخاب کنم یا سهام ب را؟)

2. چه نوع معامله‌ای انجام دهم؟ (آیا بخرم یا بفروشم؟ آیا همان معامله قبلی را نگهداری کنم یا از بازار خارج بشوم؟)

3. در چه نقطه‌ای باید وارد بازار بشوم؟ (قیمت مناسب برای آغاز معامله کدام است؟ زمان مناسب چه وقت است؟)

4. چه حجمی از سرمایه‌ام را درگیر این معامله کنم؟ (چه مقدار ریسک کنم؟ چند درصد از سرمایه‌ام را به این معامله اختصاص دهم؟)

5. در چه نقطه‌ای از بازار خارج شوم؟ (حد سود و حد زیان من کجا باشند؟ حداکثر چه مدت با این سهم باقی خواهم ماند؟)


📌 در صورت نیاز، سوالات دیگری را نیز می‌توان به مجموعه سوالات فوق اضافه نمود. بعنوان مثال اینکه، در چه روزهایی معامله کنیم؟! کدام نسبت‌های ریسک به ریوارد برایمان مورد قبولند؟ برمبنای کدام اندیکاتور یا روش تکنیکال معامله کنیم؟ حداکثر خواب پول در معامله چقدر باشد؟ و الی آخر.

📌 تعداد و تنوع سیستم‌های معاملاتی بی‌شمار و در واقعیت برابر با تعداد تریدرها است!
هر تریدر ممکن است روش و سیستم معاملاتی خاص و منحصر به فرد خودش را داشته باشد. افراد مختلف دارای ریسک‌پذیری، افق سرمایه‌گذاری و سلایق معاملاتی مختلف هستند که همین امر موجب می‌شود سیستم معاملاتی هر تریدر کاملا متفاوت از دیگری باشد.

📌 طی سال‌های متمادی هزاران سیستم معاملاتی توسط تحلیلگران مختلف طراحی و به بازار معرفی شده‌اند.
برخی از آنها در ابتدا مورد اقبال قرار داشتند اما به تدریج کارایی خود را از دست دادند. و برخی دیگر هنوز هم به خوبی عمل نموده و طرفداران بسیاری دارند.

📌 دلیل اینکه سیستم‌های معاملاتی معمولا تاریخ انقضا داشته و به تدریج راندمان خود را از دست می‌دهند، ناشی از ماهیت پویا و انواع سیستم معاملاتی زنده‌ی بازار است.
بازار یک سیستم ثابت و راکد نیست، بلکه موجودیت کاملا زنده و پویا دارد و مرتبا تغییر کرده و رفتارهای خود را عوض می‌کند.
به همین دلیل سیستم‌های معاملاتی کهنه، بویژه اگر برمبنای اصول صحیح و با شناخت کافی ماهیت بازار، طراحی نشده باشند، معمولا به تدریج و با تغییر رفتار مارکت، دچار کاهش بازدهی گشته و یا حتی بطور کامل از کار می‌افتند.

📌 هنگام آشنایی با یک سیستم معاملاتی جدید سعی کنید توجه خود را بر روی اصول و مفاهیم اصلی طراحی سیستم بگذارید و خودتان را درگیر جزییات نکنید.
جزییات کاملا سلیقه‌ای و قابل تغییرند، درحالی‌ که این اصول و محورهای اصلی طراحی سیستم‌ هستند که ثابت بوده و عموما در همه برهه‌های زمانی و در انواع بازارهای مالی برقرارند.

📌 بعنوان مثال اینکه سیستم معاملاتی باید «مالتی تایم‌فریم» باشد، یعنی تحلیل و تشخیص روند باید از تایم‌فریم بالاتر آغاز گردد و سپس در تایم‌فریم کوچکتر ادامه یابد، جزو اصول اساسی طراحی سیستم‌ها است و تحت هر شرایطی باید رعایت گردد.

📌 برخی سیستم‌های معاملاتی «روندمحور» هستند و هدف آنها پیدا کردن روند حاکم بر بازار و سوار شدن بر روی امواج همسو با روند است.
درحالی که برخی سیستم‌های دیگر «بازگشتی» هستند و تلاش می‌کنند نقاط بازگشت روند را جستجو نموده و آنها را به موقع شکار کنند.
سیستم‌های روندمحور معمولا خطای کمتری دارند در حالی که سیستم‌های بازگشتی اغلب دارای خطای بیشتر و درعوض ریسک به ریوارد به مراتب بهتر هستند.
اینکه کدامیک از این دو روش را برای خود انتخاب می‌کنید کاملا سلیقه‌ای بوده و بستگی به نوع نگاه معاملاتی شما دارد.

📌 آخرین نکته اینکه معمولا سیستم‌های معاملاتی برمبنای بازار فارکس و با ویژگی‌ها و خصایص آن بازار طراحی شده‌اند. و معامله‌گر باید آنها را با شرایط بومی بورس ایران تطبیق داده و در صورت لزوم تغییرات ضروری را در اصول و قواعد سیستم معاملاتی اعمال نماید.

کارنامه معاملاتی چیست؟

کارنامه معاملاتی چیست؟

معامله گری را شاید بتوان یک سبک زندگی به حساب آورد که رقیب و حریف اصلی هر شخص در ابتدا خود وی می باشد. بنابراین شما در هر بازار مالی که شروع به فعالیت کرده باشید یا قصد فعالیت دارید باید این نکته را در نظر داشته باشید نیاز دارید تا به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه عملکردتان را بررسی و تجزیه و تحلیل کنید. این درست معنای کارنامه معاملاتی است. کارنامه معاملاتی گزارشی است که دارای افشای محدود اطلاعات مالی، اما گاهی بسیار مهم است. بخش اساسی یک کارنامه، نوعی به روزرسانی در مورد درآمدهای یک شرکت، یک معامله گر یا یک کمپانی بزرگ است: به عنوان مثال اعداد فروش و روند فروش. به عبارت ساده تر گزارشی است از حساب تجاری که به موجب آن گذشته معاملات یک شرکت، یک معامله گر و . بررسی و تجزیه و تحلیل می شود.

تعریفی ساده از کارنامه معاملاتی

کارنامه معاملاتی چیست؟

همانطور که گفتیم کارنامه معاملاتی گزارشی است که عملکرد شما را در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد. استیتمنت همان چیزی است که ما آن را به عنوان صورت حساب یا گزارش حساب زیاد شنیده ایم. صورت حساب یا کارنامه معاملاتی به شما می گوید یک معامله گر در گذشته چه معاملاتی داشته، میزان سود و زیان او چقدر بوده و چه میزان ریسک را متحمل شده است.

کاربرد کارنامه های معاملاتی برای تحلیلگران و سرمایه گذاران این است که به آن ها امکان می دهد تا پیش بینی و ارزش گذاری هایی را که مدنظر انواع سیستم معاملاتی دارند اصلاح کنند چرا که کارنامه معاملاتی عبارتست از ثبت و ضبط اطلاعات و سوابق مربوط به معاملات. اطلاعات موجود در استیتمنت و کارنامه معاملاتی مانند کل فروش، تغییرات در ترکیب فروش و . حتی گاهی باعث تغییر چشم انداز می شود و به همین دلیل بسیار مهم و تاثیرگذار است.

صورت های معاملاتی اغلب به عنوان آخرین اعلامیه به بازار قبل از شروع دوره صادر می شود. این کار به بازار اجازه می دهد تا زمان نتایج اعلام شده در پایان دوره به طور معقولی به روز باشد.

استیتمنت معاملاتی آن چیزی است که یک تریدر منظم گزارش معاملات خود را در آن ثبت و ضبط می نماید. چرا مهم است؟ ثبت و ضبط اطلاعات یک تریدر باعث می شود بتواند در معاملات آتی نیز بهتر عمل کرده و با استفاده از تجربیات خود مشکلات سد راهش را حل کند و این کار باعث انضباط در معامله گری خواهد شد. بازارهای مالی پر از مشکلات و اشتباهات است. اشتباهاتی که ممکن است یک شخص معامله گر چندین بار آن را تکرار کند. بنابراین اهمیت کارنامه معاملاتی در این مورد نیز نمود پیدا می کند.

معیارهای سنجش کارنامه معاملاتی

معیارهای سنجش کارنامه معاملاتی

کارنامه معاملاتی شما عملکرد مالی شما در یک بازه زمانی مشخص را نشان می دهد و عملکردها می تواند توسط معیارهایی سنجیده شود. از جمله معیارهایی مانند:

نسبت ریسک به ریوارد: Risk/Reward Ratio به نسبت سود به نسبت ضرر در هر معامله گفته می شود. شما باید حد ضرر خود را در یک معامله مشخص کنید تا بتوانید نسبت ریسک به ریوارد را مشخص کنید.

مجموع سود خالص: Total Net Profit یا مجموع سود خالص از طریق مجموع سود در یک بازه زمانی مشخص منهای مجموع ضرر در همان بازه مشخص به دست می آید.

مجموع سود خالص

فاکتور سود یا پرافیت فاکتور: Profit Factor تقسیم مجموع سودها بر ضررها به عنوان پرافیت فاکتور شناخته می شود. سیستم معاملاتی به عنوان یک سیستم معاملاتی سودآور شناخته می شود که پرافیت فکتور آن بیشتر از یک باشد. مثلا مجموع معاملات سودآور شما 1 میلیون تومان است و مجموع معاملات ضررده شما 500 هزار تومان. در این صورت پرافیت فاکتور شما 2 است.

فاکتور سود یا پرافیت فاکتور

وین ریت: Win Rate به نسبت تعداد معاملات سودآور یک تریدر گفته می شود. به عنوان مثال اگر در بازه زمانی مشخص کارنامه معاملاتی شما، 100 معامله انجام داده باشید و 53 معامله سوده و 47 معامله ضررده داشته باشید وین ریت شما 53 درصد است.

انواع کارنامه های معاملاتی

به طور کلی کارنامه های معاملاتی یا استیتمنت های معاملاتی را می توان به دو گروه اصلی تقسیم بندی کرد. دسته ای از کارنامه های معاملاتی هستند که از نرم افزار معاملاتی نظیر متاتریدر گرفته می شود.

دسته دوم کارنامه معاملاتی آن هایی هستند که توسط سایت هایی نظیر myfxbook و MQL به کسانی که حساب معاملاتی خود را به این سایت ها متصل کرده اند ارائه می شود. این گروه از کارنامه های معاملاتی می تواند در معرض دید عموم نیز باشد.

قسمت های مختلف کارنامه معاملاتی

قسمت های مختلف کارنامه معاملاتی

از سوی دیگر یک کارنامه معاملاتی را خودتان نیز می توانید بنویسید و ایجاد کنید. در این صورت یک گزارش عملکرد مالی از معاملات خود دارید که بر مبنای استراتژی خودتان نوشته اید. در این حالت یک کارنامه معاملاتی ممکن است از چندین قسمت مختلف تشکیل شده باشد. قسمت هایی که استراتژی معاملاتی شما ممکن است به قسمت های آن اضافه یا کم کند. قسمت اول این کارنامه معاملاتی شامل نماد مورد نظر است. ستاپ یا استراتژی خود را در قسمت بعدی درج کنید. معامله گر می تواند همواره از یک استراتژی استفاده کند یا براساس شرایط و ضوابط استراتژی ها گوناگونی را به کار گیرد. از جمله ایچیموکو یا روش های پرایس اکشن که براساس زمان و پوزیشن و شرایط افراد می تواند مورد استفاده باشد.

جهت آموزش انواع روش های تحلیل می توانید دوره پرایس اکشن مجموعه را تهیه کنید.

قسمت های بعدی را باید براساس استراتژی خود تکمیل کنید. نقطه ورود، حد ضرر و حد سود را تعیین کنید. در قسمت موقعیت تعیین کنید که در بازار دوطرفه فعالیت دارید یا فقط درپوزیشن خرید هستید. قسمت ورود و خروج نیز بسته به استراتژی شخصی شماست. به عنوان مثال اگر از پرایس اکشن وودز استفاده می کنید ورود در یک مرحله و خروج در دو مرحله است که خروج مرحله دوم با تریلینگ حد سود است.

باقی قسمت ها را نیز تکمیل کرده و در نهایت با تعیین سود و زیان کل سرمایه با گذشت زمان مشخص خواهد شد.

بدون هیچ احتیاط و محافظه کاری و به دور از تعصب به خودتان نمره انضباط و نمره مدیریت ریسک بدهید. با استفاده از پارامترهایی مانند پایبندی به حد ضرر یا ورود و خروج به هنگام و مناسب، نمره انضباط و مدیریت ریسک را به صورت کمی درآورده و به خود نمره بدهید.

در این مثال از کارنامه معاملاتی حتی حالات روحی، روانی و جسمی شخص تریدر نیز درنظر گرفته شده است. چراکه این مورد نیز مهم بوده و ممکن است معامله گر در شرایط روحی خوبی نبوده باشد و همین موضوع سبب اشتباه در معامله و یا هیجانی عمل کردن و در نتیجه ضرر وی شده باشد. پس نوشتن این مورد نیز می تواند به تجربه شما در هنگام معامله کمک کند.

نتیجه گیری و جمع بندی

معامله گری یک مهارت است. باید برای موفق شدن در بازار معامله گری پلن شخصی خود را داشته باشید و استراتژی معاملاتی خود را تدوین کنید. علاوه بر آن باید در طول مسیر خود مدام عملکرد خود را بررسی کنید و نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنید. این بررسی عملکرد معاملاتی باید به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه باشد.

به یاد داشته باشید که یادگیری تحلیل استیتمنت و یا کارنامه های معاملاتی این امکان را برای شما فراهم می کند که روال معاملات خودتان را به صورت دقیق دنبال کنید و از سوی دیگر حرفی برای گفتن داشته و ادعای هرکس را بدون دلیل و مدرک قابل قبول و منطقی قبول نکنید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا