نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی – هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریمهای (دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، برای یادگیری مباحث یاد شده میتوانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی تخصصی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید:
در ادامه این مطلب از پارسیان بورس، میخواهیم انواع الگوهای قیمتی را بررسی کنیم، پس با ما همراه باشید.
انواع الگوهای قیمتی
الگوهای قیمت به طور کلی به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند
- الگوهای بازگشتی: پس از این الگوها تغییر روند رخ می دهد
- الگوهای ادامه دهنده: پس از این الگوها نمودار به روند خود ادامه می دهد
حتما بخوانید:
قسمت های قبلی آموزش الگوهای قیمتی:
در این مطلب از مجموعه آموزش بورس به بررسی مفصل الگوی کف و سقف دو قلو و سه قلو میپردازیم و در مقالات بعدی به بررسی کامل دیگر الگوهای قیمتی نیز می پردازیم.
سقف دوقلو
این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند عکس های زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.
الگوی سقف دوقلو یک الگوی نزولی بازگشتی است که معمولا روی نمودارهای میلهای، خطی و نمودارهای شمعی یافت میشود. همانطور که از نام آن مشخص است، این الگو از دو قله متوالی تشکیل شده که تقریبا مساوی هم هستند و یک دره متوسط در بین آنها وجود دارد. (سر)
ممکن است انواع مختلفی از این الگو وجود داشته باشد. الگوی کلاسیک سقف دوقلو حتی اگر نشان از تغییراتی بلندمدت نداشته باشد، حداقل یک تغییر متوسط در تغییر روند صعودی به نزولی را خواهد داشت. بسیاری از الگوهای احتمالی سقف دوقلو میتواند در طول مسیر صعودی ایجاد گردند اما تا زمانی که حمایت اصلی شکسته نشود، بازگشت قیمت نمیتواند مورد تایید قرار گیرد.
همانطور که مشاهده میکنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتیکه سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.
برای روشن شدن قضیه ما به نکات کلیدی شکلگیری الگوی سقف دوقلو اشاره میکنیم. این مسئله نیاز به دقت
۱ – روند قبلی: قبل از تشکیل هر الگوی بازگشتی، باید یک روند وجود داشته باشد که بتوان بازگشتی برای آن متصور بود. در مورد سقف دوقلو، باید وجود یک روند صعودی چندماهه قبل از شکلگیری الگو وجود داشته باشد.
۲ – اولین قله: اولین سقف (قله) میبایست بالاترین قیمت در روند کنونی باشد. در سقف اول به نظر میرسد که روند در حال ادامه دادن روند است و هیچ تهدیدی متوجه روند نیست.
۳ – دره: بعد از تشکیل اولین سقف یا قله، یک نزول موقتی در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد شکل میگیرد. حجم معاملات در حین نزول قیمت از سقف اول معمولا ناچیز است. شکل دره بعد از سقف اول میتواند گاهی اوقات کمی گرد باشد که نشانه تقاضای ملایم در نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال سهم است.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
۴ – دومین قله: بعد از تشکیل دره معمولا حرکت قیمت با حجم کم همراه میشود و در محدودهی قیمتی قله قبلی، قیمت با مقاومت مواجه میشود و سقف (قله) دوم تشکیل میگردد. حتی بعد از مواجه شدن با مقاومت، تشکیل شدن سقف دوقلو در حد احتمال است و الگوی سقف دوقلو هنوز تایید نشده است. دوره زمانی بین دو سقف معمولا ۱ تا ۳ ماهه است ولی میتواند از چندهفته تا چندماه نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال متغیر باشد. در تشکیل الگوی سقف دوقلو سقفهای دقیق ارجحیت دارند ولی تغییر ۳ درصدی قلهها نسبت هم نیز قابل قبول است.
۵ – نزول از قله دوم: حتی بعد از نزول قیمت از قله دوم، الگوی سقف دوقلو و تغییر روند هنوز کامل نشده است. شکست حمایت به سمت پایین که قبلا در پایینترین نقطه بین قلهها تشکیل شده، الگوی بازگشتی سقف دوقلو را تکمیل میکند. این شکست میبایست با قدرت و افزایش در حجم معاملات همراه باشد.
۶ – تبدیل حمایت به مقاومت: حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت میشود و گاهی اوقات قیمت مجددا به این سطح مقاومت (که قبلا حمایت بوده) اصطلاحا پولبک میزند. چنین برگشتهای موقت و برخورد به مقاومت، معمولا فرصتی برای خروج است.
پارسیان بورس
۸ – هدف قیمت: فاصله بین حمایت شکستهشده تا قلهی الگو را میتوان از سطح حمایت رو به پایین محاسبه نمود تا هدف قیمتی این الگو بدست آید. بنابراین هرقدر الگوی تشکیل شده بزرگتر باشد، پتانسیل افت قیمت بیشتری نیز در نزول احتمالی وجود خواهد داشت.
گرچه تشخیص الگوی سقف دوقلو ممکن است به نظر ساده و راحت برسد، اما باید دقت کرد تا موقعیتهای گمراهکننده که شبیه الگوی سقف دوقلو است ما را دچار زیان نکند. قلهها در الگوی سقف دوقلو میبایست در حدود یکماه از هم فاصله داشته باشند. اگر قلهها بسیار به هم نزدیک هستند، ممکن است تنها یک مقاومت موقتی شکل گرفته باشد و روند صعودی به نزولی تبدیل نگردد.
مطمئن شوید که دره بین دو قله حداقل ۱۰ درصد نسبت به سقف پایینتر آمده باشد. کاهش کمتر از ۱۰ درصد ممکن است نشانهی افزایش در فشار فروش نباشد. یکی از مهمترین اشتباهاتی که در سقف دوقلو باید از آن اجتناب کنید، اقدام زودهنگام در زمانی است که هنوز تشکیل الگو قطعی نشده است. همواره برای تایید الگو، منتظر شکست حمایت بمانید؛ این شکست باید متقاعدکننده باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
برای اطمینان از شکست روند، مانند برخی از افراد میتوانید این دو قانون را در نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال نظر بگیرید:
اول : ۳ درصد قیمت را در نظر بگیرید و هرگاه حمایتی شکسته شد، تا زمانی که قیمت ۳ درصد از سطح حمایت پایینتر نرفته آن شکست را یک شکست قطعی ندانید.
دوم : برای اطمینان از شکست حمایت، قیمت باید حداقل ۳ روز در زیر سطح حمایت باقی بماند. فراموش نکنید روند در جریان است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این اصل در الگوی سقف دوقلو هم صادق است، بنابراین تا زمانی که حمایت شکسته نشده است، این روند را ادامهدار در نظر میگیریم.
کف دوقلو
الگوی بازگشتی کف دوقلو یک الگوی صعودی است که معمولا نمودارهای میلهای، خطی و شمعی تشخیص داده میشود. همانطور که از نام آن مشخص است، الگو از دو دره (کف) متوالی که تقریبا با هم برابرند تشکیل شده است و یک قله متوسط در وسط آنهاست. در نظر داشته باشید، الگوی کف دوقلو روی نمودار نقطه و رقم کاملا متفاوت است و یک الگوی نزولی محسوب میشود.
با وجود این که ممکن است استثنا وجود داشته باشید، الگوی کف دوقلو معمولا علامتی از یک تغییر متوسط یا بلندمدت در روند است. اکثر الگوهای احتمالی کف دوقلو میتوانند در مسیر نزول شکل بگیرند اما تا زمانی که حمایت کلیدی شکسته نشده است، تغییر روند مورد تایید نخواهد بود.
برای کمک به شفافسازی این قضیه، به نکات کلیدی در شکلگیری این روند میپردازیم و سپس یک مثال میآوریم.
۱ – روند قبلی: برای شکلگیری هر الگوی بازگشتی کف دوقلو، طبیعتا باید یک روند نزولی قابل توجه و کاملا مشخص وجود داشته باشد. بنابراین وقتی هیچ روندی حاکم نیست نباید اشکال احتمالی را یک الگوی کف دوقلو دانست.
۲ – کف (دره) اول: کف اول میبایست در پایینترین نقطه روند فعلی باشد. بنابراین، اولین کف به ظاهر یک کف معمولی است و پس از تشکیل کف اول، به نظر میرسد که روند نزولی ادامه دارد.
۳ – قله: بعد از تشکیل کف اول، یک قله شکل میگیرد که معمولا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از کف فاصله دارد. حجم معاملات در این نقطه معمولا نسبت به کف تشکیل شده، پایینتر است. قله برخی اوقات ظاهری تیز و گاهی نیز ظاهر گردمانند دارد؛ قیمت گاهی در نزول کمی تعلل میکند که نشان از افزایش موقتی تقاضاست ولی این افزایش تقاضا خیلی قدرتمند نیست و سرانجام قیمت نزول میکند.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
۴ – کف دوم : نزول از سقف معمولا همراه با حجم کمی صورت میگیرد و با حمایت تشکیل شده از کف قبلی برخورد میکند. واکنش قیمت به حمایت قبلی موردانتظار است اما حتی پس از واکنش قیمت به حمایت، هنوز تشکیل کف دوقلو قطعی نشده است.
بازه زمانی بین دو کف متفاوت است و معمولا بین چندهفته تا ۱ تا ۳ ماه طول میکشد. ترجیح این است که تشکیل دو کف دقیقا در یک خط باشد ولی جا برای بالاتر یا پایینتر تشکیل شدن کف ( تا ۳ درصد اختلاف نسبت به کف قبلی ) وجود دارد.
۵ – بعد از کف دوم : حجم معاملات در کف دوقلو اهمیت بیشتری نسبت به سقف دوقلو دارد. برای معتبر بوده الگو، باید فشار خرید و حجم معاملات در حالی که قیمت از کف دوم در حال صعود است افزایش یابد. یک صعود شتابگرفته که دارای یک یا دو گپ نیز است نشانگر این است که تمایل زیادی برای تغییر روند وجود دارد.
۶ – شکست مقاومت : حتی با حرکت قیمت به سمت مقاومت، کف دوقلو هنوز تایید نشده است و این الگو زمانی تایید میشود که مقاومت پیش رو (مقاومت ناشی از سقف قبلی) با قدرت شکسته شود.
پارسیان بورس
۷ – تبدیل مقاومت به حمایت : مقاومت شکسته شده به یک حمایت احتمالی تبدیل میشود و احتمال وجود یک پولبک نیز وجود دارد. این پولبک فرصت دوبارهای برای ورود به سهم و بهرهگیری از روند صعودی است.
۸ – هدف قیمت : فاصله بین مقاومت شکسته شده تا کف، مقداری است که هدف تئوریک سهم محسوب میشود. بنابراین هرقدر این الگو بزرگتر باشد، بعد از شکست مقاومت، قیمت نیز رشد احتمالی بیشتری خواهد داشت.
مهم است بدانید که الگوی کف دوقلو یک الگوی بازگشتی میانمدت است و در چند روز شکل نمیگیرد. گرچه احتمال شکلگیری این الگو در چندهفته نیز وجود دارد اما بهتر است بین دوکف حداقل ۴ هفته گذشته باشد. شکلگیری کفها معمولا بیشتر از سقف زمان میبرد (قیمت در کف، بیشتر از سقف باقی میماند) بنابراین صبرکردن یک عنصر کلیدی برای بهرهگیری از این الگوست. باید به این الگو زمان بدهید تا نشانههای صحیح را دریافت کنید.
آموزش تحلیل تکنیکال – الگوهای قیمتی
صعود قیمت بعد از کف اول باید بین ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد. کف دوم نسبت به کف اول میتواند حداکثر تا ۳ درصد اختلاف قیمت داشته باشد. اندیکاتورهای حجم مانند “Chaikin Money Flow” اندیکاتور OBV و اندیکاتور تجمع / توزیع (Accumulation / Distribution ) میتواند برای تشخیص فشار خرید به کار برده شود.
سقف و کف سهقلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود و به بیان دیگر بهجای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل میشود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سهقلو نیز صادق است.
الگوی کندلی پوششی (Engulfing) در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آن
در تحلیل تکنیکال علاوه بر تحلیل نمودار و استفاده از ابزارهای مختلف، استفاده و بررسی کندلها و الگوهایی که تشکیل میدهند، میتوانند به معامله گران در بررسی و پیش بینی آینده قیمت کمک کند و میتوان از آنها به عنوان یک سیگنال در جهت خرید یا فروش استفاده کرد.
پس در نتیجه اهمیت یادگیری الگوهای کندلی و درک آنها از اهمیت بالایی برخوردار است و معامله گران باید بتوانند از انواع کندلهایی که در بازار ایجاد میشوند، جهت تحلیل درست و انتخاب نقطه مناسب ورود یا خروج از معامله استفاده کنند.
در این مقاله به بررسی یک نوع الگوی دیگر از انواع الگوهای معروف کندل استیک یعنی کندل پوششی ( Engulfing ) اشاره خواهیم کرد. این الگو در تحلیل تکنیکال، توسط معامله گران استفاده زیادی دارد و جزو الگوهای برگشتی میباشد، در ادامه به مشخصات و نکاتی که در مورد این الگو وجود دارد خواهیم پرداخت.
پیشنهاد مطالعه : فارکس
الگوی کندلی پوششی (Engulfing) چیست؟
الگوی کندلی پوششی ( Engulfing ) از دو کندل قیمتی در نمودار تشکیل میشود که خلاف جهت هم دیگر هستند و میتوان از آن به عنوان یک الگوی بازگشتی نام برد. این نوع الگوی کندلی میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی تشکیل شود.
همان طور که از نام این الگو میتوان متوجه شد، کندل دوم باید کل کندل قبلی خود را پوشش دهد، همچنین این پوشش ممکن است تا چند کندل قبلی هم ادامه داشته باشه ولی به طور معمول باید حداقل کندل قبل خود را پوشش داده باشد.
به صورت کلی هر چه تعداد کندلهای پوشش داده شده بیشتر باشد، اعتبار و قدرت الگو بیشتر میباشد و نشان از این دارد که معاملهگران آمادگی و قدرت لازم را برای برگشت روند بازار دارند.
پیشنهاد مطالعه : کانال قیمتی یا Price Channel
مشخصات الگوی کندلی پوششی (Engulfing)
به دلیل این که افراد تعاریف مختلفی از این الگو دارند، گاهی اوقات ممکن است که تشخیص آن مشکل باشد.
اما به صورت کلی میتوان گفت که الگوی پوششی باید کل کندل قبل خود را پوشش دهد و در این صورت است که می توان سیگنال قوی تری از این الگو دریافت کرد، اما به طور کل مشخصات این الگو به این صورت است که:
- کندل پوششی دوم باید کل کندل قبلی خود را پوشش دهد.
- هر چه کندل پوششی دوم بزگ تر باشد و تعداد کندل بیشتری را پوشش دهد، اعتبار آن بیشتر می شود.
- اگر بین دو کندل گپ داشته باشد، نشان از کلاسیک بودن این الگو دارد و اعتبار آن افزایش مییابد.
- این الگو زمانی دارای اهمیت است که در نواحی حمایتی و مقاومتی تشکیل شود.
- از آن جا که کندل پوششی یک الگوی بازگشتی است و در هر دو روند صعودی وزولی ممکن است که به وجود بیاید، پس نیاز است که قبل الگو روند صعودی یا نزولی داشته باشیم.
- رنگ بدنه دو کندل با یکدیگر باید تفاوت داشته باشند، به این صورت که رنگ بدنه کندل اول باید همانند رنگ بدنه کندلهای قبلی خود باشد.
پیشنهاد مطالعه : بازارروند دار
مفهوم کندل پوششی (Engulfing)
الگوی پوششی نشان از بازگشت روند دارد و اگر در نواحی مهم حمایتی و مقاومتی تشکیل شود، سیگنال خوبی مبنی بر تغییر روند میباشد.
به طور ساده این طور میتوان بیان کرد که اگر کندل پوششی صعودی در پایین یک روند نزولی تشکیل شود، نشان از افزایش خرید دارد و میتواند هشداری مبنی بر برگشت قیمت را داشته باشد و برعکس این موضوع یعنی اگر کندل پوششی نزولی در بالای یک روند صعودی شکل بگیرد، نشان از فشار فروشندگان دارد میتواند هشداری از بازگشت قیمت و تغییر آن به نزولی باشد.
همچنین دراین الگو بین دو کندل گپ وجود دارد که این گپ برای مثال در الگوی پوششی صعودی به این معنی میباشد که خریداران قیمت سفارشات و اردرهای خود را پایینتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی قرار دادهاند و با ایجاد قدرت از طرف خریداران قیمت بالا میرود و این قدرت به اندازهای زیاد است که در یک کندل قیمت تا بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی نیز پیش میرود و آن کندل را پوشش میده د و همین عملکرد در الگوی پوششی نزولی توسط فروشندگان نیز به وجود میآید.
پیشنهاد مطالعه: روانشناسی بازارهای مالی
جمع بندی نهایی
در این مقاله سعی شد به بررسی کامل الگوی پوششی ( Engulfing ) پرداخته شود و همانطور که پیشتر توضیح داده شد این الگو یک الگو بازگشتی میباشد که توسط دو کندل و در هر دو روند نزولی و صعودی تشکیل میشود و شکل گیری هر یک از این الگوها به معنای اتمام روند است.
همچنین هر اندازه که بدنه کندل دوم بتواند تعداد کندلهای بیشتری از کندلهای روند قبلی را پوشش دهد، اعتبار نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال این الگو بیشتر میشود.
کلام آخر این که معامله گران باید همیشه این نکته را در نظر بگیرند که دانستن این الگوها به تنهایی کافی نیست، بلکه شناسایی و نحوه استفاده از آنها از مهمترین نکات معاملهگری در بازار میباشد و همچنین بهتر است این الگو را همانند سایر ابزارها و الگوها، با دیگر سیگنالها ترکیب کرد تا نتیجه دلخواه را بگیریم.
سوالات متداول
الگوی کندلی پوششی (Engulfing) چیست؟
الگوی کندلی پوششی ( Engulfing ) یک نوع الگوی بازگشتی است که در هر دو روند صعودی و نزولی میتواند تشکیل شود و از دو کندل که خلاف جهت هم دیگر هستند به وجود میآید.
شکل کلی الگوی کندلی پوششی (Engulfing) به چه صورت است؟
در این نوع الگو دو کندل وجود دارد که خلاف جهت یک دیگر میباشند که کندل دوم آن باید کل کندل اول را پوشش دهد و هر چه بدنه این کندل بتواند تعداد الگوی بیشتری پوشش دهد از اعتبار بالاتری برخوردار است.
همچنین یک شکاف قیمتی ( gap ) ب ین این دو کندل وجود دارد، که نشان از این دارد که معامله گران سفارشات خود را از قبل بر روی نمودار تنظیم کردهاند.
آموزش الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به زبان ساده
این روزها برای موفقیت در انجام معاملات بازار مالی استفاده از تحلیل تکنیکال امری بسیار مهم است. به دلیل توسعه ابزارهای تحلیل تکنیکال در چندین سال اخیر روش های گوناگون تحلیل تکنیکال در اختیار تحلیلگران قرار دارد. یکی از روش های تحلیل تکنیکال، الگوهای نمودار قیمت دارایی ها هستند که در پیش بینی روند در بازار نقش مهمی دارند. از پرکاربردترین الگوها میتوان به الگوی سر و شانه اشاره کرد که به طور جدی مورد توجه تحلیلگران تکنیکال قرار دارد. در این مقاله به بررسی الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
الگوی سر و شانه چیست؟
یکی از پرکاربردترین الگوهای مورد استفاده تحلیلگران ارز دیجیتال و بازار بورس ایران ، الگوی سر و شانه یا Head And Shoulders میباشد. شکل ظاهری این الگو از سه قله تشکیل شده است که بطور مداوم پشت سر هم قرار دارند. قله وسط این الگو بالاتر از دو قله دیگر قرار میگیرد. دلیل نامگذاری الگوی سر و شانه شکل ظاهری آن میباشد که شبیه به سر و قله های کناری شبیه به شانه هستند. الگوی سر و شانه نوعی الگوی قیمتی بازگشتی است. در الگوی بازگشتی روند قیمت پس از تشکیل الگو در آن تغییر قیمت میدهد. این الگو یکی از مورد اعتمادترین الگوی برگشتی میباشد که نشان دهنده پایان روند صعودی یا نزولی است.
تحلیلگران مبتدی به راحتی میتوانند الگوی سروشانه در تحلیل تکنیکال را شناسایی کنند. یکی از نشانه های مهم تشخیص الگوی سر و شانه یک خط مبنا است که اصطلاحا خط گردن گفته میشود. با توجه به شکل بالا که نشان دهنده یک روند صعودی در قیمت است و احتمالا از حالت صعودی وارد فاز نزولی میشود.
انواع الگوهای سروشانه در تحلیل تکنیکال
در این بخش به دو حالت الگوی سر و شانه به اسم «الگوی سر و شانه سقف» و «الگوی سر و شانه کف یا معکوس» میپردازیم.
1- الگوی سر و شانه سقف
الگوی سر و شانه سقف در پایان حرکت صعودی اتفاق میوفتد و باعث تغییر بازار از صعود به نزول قیمت میشود. در این الگو ابتدا شانه چپ ایجاد میگردد. پس از تشکیل قله قیمتی روند کاهشی اتفاق میافتد سپس دوباره روند کاهشی به روند افزایشی تغییر میکند. این حالت تا تشکیل شدن یک قله بالا تر از شانه سمت چپ ادامه مییابد. بعد از تشکیل قله وسط دوباره روند، کاهشی خواهد بود سپس روند کاهشی رو به افزایش حرکت میکند و قله سمت راست یا همان شانه سمت راست را تشکیل میدهد. پس از تشکیل شدن قله سمت راست روند نزولی شدیدی ایجاد میشود. در این الگو مانند تصویر زیر سه قله تشکیل شده است که قله وسط بلندتر از دو قله سمت چپ و راست میباشد. برای انجام معاملات خود با استفاده از این الگو باید بعد از پیدا کردن حالت کلی الگو، منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. در زمان تشکیل این الگو امکان دارد بین تشکیل سر و کتف ها حرکات دیگری نیز دیده شود که در اصل قضیه تاثیر گذار نیستند.
خلاصه شکل گیری الگوی سر و شانه سقف
- شانه چپ: ابتدا افزایش قیمت، ایجاد یک قله و سپس کاهش قیمت
- سر: ابتدا افزایش مجدد روند و شکل گیری قله بالاتر از قله اول، کاهش مجدد قیمت
- شانه راست: ابتدا افزایش قیمت برای ایجاد قله راست، و در آخر افت شدید قیمت
2- الگوی سر و شانه کف یا معکوس
الگوی سر و شانه کتف یا معکوس پس از یک حرکت نزولی اتفاق میافتد و شروع به تشکیل شانه سمت چپ میکند. این شانه یک دره قیمتی بوده و پس از آن روند حالت صعودی پیدا میکند. بعد از مدتی روند از حالت صعودی به حالت نزولی برمیگردد. این روند تا زمان تشکیل یک دره بزرگتر از دره قبلی ادامه پیدا میکند و سر یا دره اصلی شکل میگیرد. سپس روند افزایش قیمت آغاز میشود. در ادامه این فرایند برای تشکیل دره سمت راست دوباره حالت صعودی به نزولی تغییر میکند. به این دره تشکیل شده، شانه راست میشود. در آخر روند صعودی نسبتا تندی شکل میگیرد. در زمان تشکیل این الگو امکان دارد بین تشکیل سر و کتف ها حرکات دیگری نیز دیده شود که در اصل قضیه تاثیر گذار نیستند.
خلاصه شکل گیری الگوی سر و شانه کتف یا معکوس
- شانه چپ: ابتدا کاهش قیمت، ایجاد یک دره نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال و بعد از آن افزایش قیمت
- سر: کاهش قیمت، این کاهش تا زمانی اتفاق می افتد که پایین ترین دره تشکیل شود و سپس افزایش روند
- شانه راست: کاهش قیمت و تشکیل دره سمت راست
هنگامی که گفته میشود الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است، چه معنایی دارد؟
نمودار قیمت در الگوهای بازگشتی در انتها دچار تغییر میشود. برای مثال نمودار که در حال افزایش میباشد را در نظر بگیرید این نمودار زمانی که قدرت فروشنده از خریدار بیشتر شود روند قیمتی تغییر کرده و یک الگوی بازگشتی را ایجاد میکند. یعنی روند از حالت صعودی به نزولی تغییر میکند. به همین دلیل به این الگوها، الگوی بازگشتی میگویند. این نوع الگوی بازگشتی مناسب برای حالت «فروش» است.
نوع دیگر نمودارهای هستند که روند نزولی را طی میکنند. روند نزولی در این الگوها تا زمانی ادامه پیدا میکند که قدرت خریدار از فروشنده بیشتر شود در این حالت روند قیمتی تغییر کرده و الگوی بازگشتی اتفاق میافتد. یعنی نمودار نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال از حالت نزولی به حالت صعودی تغییر حالت میدهد. این نوع الگوی بازگشتی مناسب برای حالت «خرید» است. تشخیص الگوهای بازگشتی کمک بسیار به معامله گر برای ورود یا خروج از یک معامله را میکند.
نکته مهم دیگری که باید توجه کنید این است که در زمان تحلیل تکنیکال به الگوهای شکل گرفته توجه کرده و فقط روند قیمت را پیش بینی میکنیم که آیا روند صعودی خواهد بود یا نزولی. اما در زمان معامله و سرمایه گذاری علاوه بر تحلیل نمودار به بررسی موارد دیگر هم میپردازیم و قطعا حساسیت ما بیشتر از قبل میشود. اگر قصد دارید معاملات خود را به صورت حرفه ای انجام داده و کسب سود کنید حتما اطلاعات خود را در زمینه تحلیل تکنیکال و اصول معامله گری حرفه ای بیشتر کنید.
مفهوم خط گردن(neckline)
پس از آشنایی نسبی با انواع الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال در این بخش به توضیح کامل خط گردن میپردازیم. تا هیچ ابهامی برای کاربران درباره خط گردن وجود نداشته باشد. خط گردن سطح حمایتی و مقاومتی است. این خط در الگوی سر و شانه سقف خط حمایتی به حساب میآید و در الگوی سر و شانه کتف یا معکوس نوعی خط مقاومتی است. خط گردن یک راهنما برای تشخیص ورود یا خروج در یک معامله میباشد. برای مشاهده خط گردن و رسم آن حتما باید تا زمان تشکیل شانه راست و چپ منتظر ماند. برای ترسیم خط گردن در الگوی سر و شانه سقف، کف قیمت در شانه سمت چپ را به کف قیمت پس از تشکیل سر را به هم وصل کرده و خط گردن ایجاد میشود. همچنین در الگوی سر و شانه کتف اوج قیمت بعد از شانه چپ را به اوج قیمت پس از تشکیل سر وصل میکنیم و خط گردن این الگو تشکیل میشود.
نحوه انجام معامله با الگوی سر و شانه
مهمترین نکته در استفاده از الگوی سر و شانه و تصمیم گیری درباره خرید و فروش در بازار صبر کردن تا تشکیل شدن کامل الگو میباشد. زیرا ممکن است الگو اصلا تکمیل نشود. زمان تشکیل شانه سمت چپ و سر نسبت به نمودار حساس باشید و آن را زیر نظر بگیرید و بعد از تشکیل شده شانه سمت راست تصمیم گیری برای انجام معامله بستگی به میزان ریسکپذیری فرد دارد. معاملات خود را از قبل برنامه ریزی کنید و حتما نقاط ورود، حد سود و حد زیان را مشخص کنید. رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. یک نقطه دیگر برای ورود به معامله، نیاز به حوصله و صبر دارد. این حالت که یک روش محتاطانه تر است پس از قطع شدن خط گردن، باید منتظر روند بازگشت مجدد بود و با اطمینان کامل وارد معامله شد. اگر قیمت در جهت شکست ادامه یابد، ممکن است فرصت به طور کامل برای معامله گر از دست برود.
تعیین حد ضرر با استفاده از الگوی سر و شانه
هر معامله گری برای ورود به بازار مالی باید حد ضرر را تعیین کند. الگوی سر و شانه نقش مهمی در تعیین حد ضرر دارد. برای تعیین حد ضرر در هر دو الگوی سر و شانه، شانه سمت راست را در نظر میگیریم. برای تعیین حد ضرر در الگوی سر و شانه کتف معمولا حد ضرر را بالاتر از شانه راست و برای تعیین حد ضرر در الگوی سر و شانه کتف حد ضرر را پایین تر از شانه راست در نظر گرفته میشود. در بعضی مواقع شانه راست با سر الگو در یک ارتفاع قرار میگیرند که در این صورت حد ضرر مطمئن را حوالی قیمت سر الگو قرار میدهند.
تعیین حد سود با استفاده از الگوی سر و شانه
همانطور که در تصویر زیر مشخص است پس از تشکیل شدن کامل الگوی سر و شانه حد سود بین فاصله سر و خط گردن تعیین میشود. در الگوی سر و شانه کتف یا معکوس زمانی که شانه راست تشکیل میشود و شروع به حرکت صعودی میکند، خط گردن قطع میشود. در این صورت پیش بینی میشود که قیمت دارایی به اندازه فاصله بین سر و خط گردن افزایش مییابد.
در الگوی سر و شانه سقف زمانی پس از شکسته شدن خط گردن پیش بینی میشود که به اندازه فاصله سر با خط گردن افت قیمت اتفاق بیفتد و در این صورت مانند تصویر زیر حد سود دوم را به اندازه قیمت ابتدایی موج ورودی در نظر میگیریم.
مزایای الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
هیچ الگویی بدون ایراد و کامل نیست. تجربه نشان میدهد که این الگوها در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی نشان میدهند. در زیر به تعدادی از دلایل کارآمدی و مفید بودن این الگو میپردازیم.
- در الگوهای سر و شانه کتف و کف، شانه راست پایه و اساس معتبری برای تعیین حد ضرر در معاملات میباشد.
- در معاملات بازار بورس خط گردن یکی از پایه های تصمیم گیری برای ورود و خروج در یک معامله است. و معمولا افزایش حجم معاملات در این نقاط رخ میدهد.
معایب الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه علاوه بر مزایا، معایبی هم دارد.
- برای تشخیص این الگو نیاز به زمان زیادی است و برای استفاده از این الگو باید صبر داشته باشید.
- این الگو مانند هر الگوی دیگری امکان دارد که به درستی عمل نکند. ممکن است در الگوی سر و شانه خط گردن چند بار شکسته شود و نتیجه مورد انتظار شخص اتفاق نیفتد.
- در تعیین حد سود علاوه بر توجه به نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال فاصله خط گردن و سر به دیگر شرایط هم باید توجه کرد.
کلام آخر
الگوی سر و شانه از الگوی معتبر بازگشتی میباشد که در صورت تشخیص انتظار تغییر روند را داریم. سر و شانه در بازه های مختلفی اتفاق میافتد و قابل مشاهده است. اما زمانی که این الگو به طور کامل تشکیل شود میتوانیم زمان ورود، خروج، حد ضرر و حد سود را مشخص کنیم و معاملات خود را به راحتی انجام دهیم. این الگو کامل و بدون ایراد نیست اما روش هایی را برای معاملات در بازار بر اساس حرکات قیمتی ارائه میدهد. بعد از تشکیل کامل الگوی سر و شانه، در الگوی سر و شانه سقف انتطار ریزش و در الگوی سر و شانه کتف انتظار رشد قیمت را داریم.
الگوی سر و شانه نوعی الگوی قیمتی بازگشتی است. در الگوی بازگشتی روند قیمت پس از تشکیل الگو در آن تغییر قیمت میدهد. این الگو یکی از مورد اعتمادترین الگوی برگشتی میباشد که نشان دهنده پایان روند صعودی یا نزولی است.
این الگو از سه دره یا سه قله تشکیل شده است که قسمت میانی که بلندتر از بقیه قرار دارد «سر» و دو قسمت دیگر که در سمت راست یا چپ قرار داد «شانه» نامیده میشود. همچنین خطی که حاصل از برخورد سر با شانه ها میباشد «خط گردن» نامیده میشود.
این خط در الگوی سر و شانه سقف خط حمایتی به حساب میآید و در الگوی سر و شانه کتف نوعی خط مقاومتی است. از این خط برای تعیین حد سود و حد ضرر کمک گرفته میشود.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامهی روند استفاده میکنند.
فرقی نمیکند معاملهگر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
منظور از الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندیهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنیها مشخص میشوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدودههای بازگشت روند و یا ادامهی آن استفاده میشود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.
از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی میشوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال کنیم.
اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی
تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومتها و حمایتها استفاده میکنند. خطوط روند، خطهای صافی هستند که با اتصال مجموعهای از قلهها (سقف) یا درههای (کف) نمودار رسم میشوند. خط روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشاندهندهی بازار بدون روند (خنثی) است.
خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال
خطوط روند در سبکهای مختلف تکنیکال، با شیوههای متفاوتی رسم میشوند. برخی معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدودهی اصلی تحرکات قیمت در بدنهی کندلها اتفاق میافتد و سایهها دادههای خارج از محدودهی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندلها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشاندهندهی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.
بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم میشوند اعتبار کمتری دارند.
با این مقدمهی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی میشویم.
انواع الگوهای قیمتی
در یک دستهبندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم میشوند:
- الگوهای ادامهدهنده: نشاندهندهی وقفهای کوتاه در یک روند صعودی و یا نزولی هستند.
- الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیشبینی میکنند.
در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهمترین الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده را شرح میدهیم.
الگوهای قیمتی ادامهدهنده
الگوهای ادامهدهنده در اصل یک وقفهی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمیافتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدودههایی استراحت میکند؛ الگوهای ادامهدهنده این محدودهها را مشخص میکنند.
تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمیتوان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطهی خروج از محدودهی الگو ادامه روند و یا معکوس شدن آن را تعیین میکند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدودهی الگو به درستی شناسایی شود.
چند نکتهی کاربردی:
- در تحلیل تکنیکال توصیهی میشود روندها را ادامهدار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامهدار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
- هر چه الگوها از نظر زمانی طولانیتر باشند و رفت و برگشتهای قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قویتر خواهد بود.
- برای تایید الگوها میتوانید از حجم معاملات کمک بگیرید.
مهمترین الگوهای ادامهدهنده:
- پرچم سهگوش (Pennant)
- پرچم (Flag)
- کنج یا گُوِه (Wedge)
- مثلت (Triangle)
- فنجان و دسته (Cup and Handle)
الگوی پرچم سهگوش
الگوی پرچم سهگوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع میکنند، مشخص میشود. در پرچم سهگوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش مییابد و در نقطهی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.
تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم صعودی
الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی میشود. همانطور که از نام آنها پیداست در میانهی یک روند صعودی تشکیل میشوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت میکند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته میشود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم
الگوی پرچم نزولی
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانهی روند نزولی تشکیل میشود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیهی تثبیت قیمت مشاهده میشود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش مییابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی میشود. به شکل زیر نگاه کنید:
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)
الگوی کنج (گُوِه)
کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده میشود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت میکنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشاندهندهی یک وقفهی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل میشود. همانند الگوی سهگوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش مییابد.
کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)
الگوی مثلث
الگوی مثلث (Triangle) از متداولترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده میشوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده میشود:
مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. زمانی شکل میگیرد که دو خط روند با جهت حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.
مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.
مثلث نزولی: از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل میشود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.
تفاوتهای الگوی مثلث و پرچم سهگوش
- شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
- الگوی پرچم یک الگوی کوتاهمدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل میشود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفتهی چهارم، پرچم سهگوش تبدیل به یک مثلث تبدیل میشود.
- در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطهی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از این نقطه شکست اتفاق میافتد.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامهدهندهی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه میدهد.
در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سهگوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.
چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles
الگوهای قیمتی بازگشتی
الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیشبینی میکنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز میشود.
الگوهای بازگشتی در سقف نشاندهندهی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.
در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامهدهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانیتر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.
مهمترین الگوهای بازگشتی:
- سر و شانه (Head & Shoulders)
- سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
- سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms)
- گپ یا شکاف (Gap)
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل میشود. این الگو از سه موج تشکیل میشود. یک موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه مییابد؛ سپس موج سوم تشکیل میشود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.
خط روندی که سه موج را به هم متصل میکند خط گردن نام دارد. خط گردن میتواند شیبدار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویهی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.
در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس
الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشاندهندهی محدوههایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام میماند و روند نزولی میشود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق میافتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی میشود.
الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند صبر کنید.
چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف و کف سهقلو
الگوهای سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده میشوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سهقلو، روند نزولی میشود. با مشاهدهی یک کف سهقلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.
برای تایید الگوهای سقف و کف سهقلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.
چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو
الگوی شکاف (گپ)
الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل میگیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکافها یک افزایش یا کاهش قابلتوجه در قیمت هستند. شکافها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانهی روند مشاهده شوند الگوی ادامهدهنده هستند.
به عنوان مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارشهای مالی دلایل ایجاد شکافها هستند.
سه نوع گپ اصلی وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل میگیرند.
- گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
- شکاف فرار (Runaway Gap): در میانهی یک روند مشاهد میشوند.
گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال
سخن پایانی
الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل میشوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه میدهد یا وارد یک روند معکوس میشود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.
برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش مییابد و پس از شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.
تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی میکنیم.
الگوی فنجان و دسته چیست؟ | نکات مهم درباره الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال
بیشتر پیشبینی قیمت داراییهای مالی با استفاده از تحلیل فنی یا تکنیکال انجام میشود. در تحلیل تکنیکال، نمودار قیمت داراییها مورد بررسی قرار میگیرد. آنگاه از روی روند حرکت نمودارها میتوان به موقعیت بازار و آینده آن پی برد. نمودارها، الگوهای قیمتی متفاوتی را نشان میدهند. هر الگو میتواند پیشبینی متفاوتی را از نظر تحلیلی برای تریدرها رقم بزند. یکی از الگوهای نموداری، الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال است که به آن الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال هم گفته میشود. با مشاهده و تشخیص این الگو در نمودارهای قیمت، میتوان اطلاعات ارزشمندی را در مورد بازار و آینده دارایی موردنظرمان بدست آورد. اگر شما نیز میخواهید از پیامدهای تحلیلی این الگو در نمودار داراییهای خود سر دربیاورید، تا انتهای این مطلب با ما همراه شوید.
الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال را بیشتر با عنوان الگوی فنجان و دسته یا «Cup and Handle Pattern» میشناسند. در تحلیل تکنیکال، دو نوع کلی از الگوها وجود دارد. اولی، الگوهای «ادامه دهنده» هستند. در این الگوها، نمودار قیمت پس از یک مکث موقتی، روند صعودی یا نزولی قبلی خود را ادامه میدهد. از جمله الگوهای ادامه دهنده میتوان الگوی مستطیل و نمونه دیگر آن الگوی پرچم را نام برد. دیگری، الگوهای «بازگشتی» هستند. در این الگوها، نمودار قیمت پس از یک مکث موقت، روند صعودی یا نزولی قبلی خود را تغییر میدهد. از جمله الگوهای بازگشتی میتوان الگوی سروشانه و سقف و کف دوقلو و سه قلو را نام برد. شاید از خود بپرسید که حالا الگوی کاپ در کدام یک از این گروهها جای میگیرد؟! در پاسخ به این سؤال باید گفت که الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال در گروه الگوهای ادامه دهنده جای میگیرد.
با توجه به ادامه دهنده بودن الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال، میتوان نتیجه گرفت که با شکلگیری این الگو، نمودار قیمت، روند قبلی خود را ادامه خواهد داد. شکل ظاهری این الگو روی نمودار را میتوان به یک فنجان تشبیه کرد که یک دسته هم دارد. بیشتر از این الگو برای شناسایی فرصتهای خرید در بازارهای مختلف بهره میگیرند.
الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال از چه بخشهایی تشکیل شده؟
الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال از دو قسمت مشخص تشکیل شده که هر قسمت شامل یک سری اطلاعات در مورد روند قیمت است. این دو قسمت به قرار زیر هستند:
به قسمتی از نمودار که شبیه به یک نیمدایره ، حرف «U» یا حرف «V» است، قسمت فنجان الگو روی نمودار گفته میشود. در این ناحیه از نمودار، یک ریزش شدید قیمت اتفاق اُفتاده است.
به قسمت کوچکی که دقیقاً در کنار فنجان، زیر خط مقاومت تشکیل میشود، دستهی فنجان گفته میشود. در این قسمت، نمودار زیر خط مقاومت متراکم شده و در نهایت با گذر از آن، قیمت به روند قبلی خود برمیگردد.
ممکن است بین ۷ تا ۷۰ هفته طول بکشد تا یک الگوی فنجان در نمودار قیمت یک دارایی خاص تشکیل شود. پس میتوان گفت که این الگو برای تحلیل در بلندمدت مناسبتر است.
الگوی فنجان برعکس یا وارونه چیست؟
معمولاً الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال، بهصورت یک فنجان معمولی دیده میشود. فنجانی که روی یک سطح قرار گرفته و در یک تصور فانتزی، احتمالاً مایعی هم در آن ریخته شده است. اما در الگوی فنجان برعکس یا وارونه، شکل یک فنجان برعکس شده را در نمودار میبینیم. فنجانی که روبه پایین قرار گرفته و احتمالاً مایع داخل آن هم به کلی ریخته است. این الگو زمانی تشکیل میشود که قیمت یک سقف در کف قرار داشته باشد؛ آنگاه تریدرها به یکباره شروع به خرید کنند. این عامل سبب میشود که نمودار از خط حمایت فاصله گرفته و به سمت بالا برود. با کم شدن شدت خریدها، نمودار از قله یا خط مقاومت، کمکم پایین آمده و به خط حمایت قبلی نزدیکتر میشود. با وارونه شدن قیمت، میتوان نتیجه گرفت که خریداران سود خوبی بهدست آوردهاند و حالا شروع به فروش کردهاند.
پس از این خرید و فروش ناگهانی که موجب شکلگیری الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال میشود، بار دیگر گروهی شروع به خرید میکنند. نمودار باز هم تا حدی از خط مقاومت فاصله میگیرد؛ اما قبل از این که به نقطه مقاومت و ارتفاع فنجان برسد، دوباره با فروش همراه شده و به خط حمایت برمیگردد. این خرید و فروش نیز، دسته فنجان را روی نمودار تشکیل میدهد. در نهایت پس از شکل گیری الگوی فنجان برعکس، قیمت به روند نزولی قبلی خود باز خواهد گشت.
چطور نزولی یا صعودی بودن الگوی فنجان را تشخیص دهیم؟
تشخیص الگوی فنجان نزولی و الگوی فنجان صعودی به سهولت صورت میگیرد. با توجه به ادامه دهنده بودن این الگو، با یک نگاه به روند قبل از شکلگیری الگو میتوان صعودی یا نزولی بودن آن را تشخیص داد. معمولاً الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال روی روندهای صعودی شکل میگیرد. به طوری که با شکلگیری این الگو، روند صعودی در محدودهی فنجان و دستهی آن، به روند نزولی تبدیل میشود. برعکس این موضوع در الگوی فنجان وارونه قابل مشاهده است. یعنی این الگو روی یک روند نزولی شکل میگیرد. به طوری که در محدودی الگوی فنجان برعکس، قیمت وارد یک دورهی صعود میشود. بنابراین از روی روند قبلی و بعدی نمودار میتوان به ماهیت الگوی فنجان صعودی یا الگوی فنجان نزولی الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال پی برد.
با مشاهده الگوی فنجان چه نتیجهای میتوان گرفت؟
بیشتر تریدرها با مشاهده الگوهای بازگشتی یا ادامه دهنده در نمودارها به دنبال یافتن بهترین زمان ورود به معامله یا خروج از آن هستند. اگرچه یک الگو به تنهایی نباید معیار تصمیمگیری برای ورود یا خروج از یک معامله قرار بگیرد؛ اما در مورد الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال، میتوان نتیجه گرفت که با شکلگیری فنجان و نیمهای از الگوی دستهی آن، میتوان به معامله ورود کرد. این در حالی است که برخی دیگر از تریدرهای محتاط معتقدند که بهترین زمان ورود به معامله، پس از تشکیل شدن فنجان و الگوی دستهی آن است. البته این حالت در الگوهای وارونه میتواند بهصورت سیگنال خروج صادر شود. باید حواستان باشد که زمانی میتوان از روی الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال برای ورود یا خروج به معامله استفاده کرد که دیگر دادههای تحلیلی هم با آن هماهنگ باشند. در غیر اینصورت، همانطور که گفتیم، الگوی فنجان به تنهایی برای این نتیجهگیری کافی نیست!
نکات مهم درباره الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال
طبیعتاً شکلگیری هر الگویی در نمودار قیمت، میتواند نشانههای طلایی برای تریدرها و تحلیلگران باشد. حالا با شکلگیری الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال میتوان به نکات زیر توجه داشت:
با مشاهدهی الگوی فنجان در نمودار میتوان به قدرت بالای خریداران پی برد. چون وقتی الگو شکل میگیرد، روند نزولی میشود و فروشندگان میخواهند بازار را برگردانند. اما با کامل شدن الگو و بازگشت روند به حالت صعودی، فروشندگان به خریداران میبازند. بنابراین هرچقدر عمق فنجان کمتر باشد، خریداران قدرت بیشتری دارند.
- تشخیص ورود به معامله با مشاهده عمق کاپ
الگوهایی که کفه آنها به شکل «U» است، سیگنالهای قویتری به نسبت الگوهای کفه «V» ایجاد میکنند. در واقع اگر کفه فنجان شبیه حرف v بود، بهتر است از ورود به بازار اجتناب کرد.
الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال، یک الگوی زمانبر است که گاهی کامل شدن تا ۵ سال هم زمان میبرد. بنابراین باید به تایم فریم مناسب برای تشخیص شکلگیری این الگو دقت زیادی داشته باشیم.
برای تعیین حد ضرر در الگوی فنجان، باید آن را کمی بالاتر از کف دستهی فنجان در نظر گرفت. البته گاهاً میتوان دقیقاً زیر دسته را به عنوان حد ضرر در نظر گرفت.
برای تعیین حد سود در الگوی فنجان، باید ارتفاع عمق فنجان را اندازه گرفت؛ آنگاه از نقطه شکست تا به اندازه ارتفاع فنجان بالا رفت و حد سود را در آنجا قرار داد.
- ایدهآلترین حالت الگوی کاپ
ایدهآلترین حالت شکلگیری الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال، زمانی است که آغاز و پایان فنجان در یک نقطه قیمتی واقع شود. یعنی قیمت انتهای شکلگیری فنجان، همان قیمت ابتدای شکلگیری آن باشد.
با توجه به موارد فوق میتوان دید واضحتری نسبت به الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال داشت.
سخن نهایی
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال و فنی بازار، جایگاه ویژهای دارد. به طوری که میتوان الگوی فنجان را یکی از اصلیترین الگوهای ادامه دهنده در نظر گرفت. در این مطلب به چگونگی شکلگیری این الگو پرداختیم. اما الگوی فنجان باید همراه با اندیکاتورها و دیگر روشهای تحلیلی، مبنای تصمیمگیری واقع شود. شما میتوانید با توجه به این الگو، تحلیل خود را کامل کنید. هر سؤال، ابهام یا ایدهای در رابطه با الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال دارید، آن را در بخش نظرات مطرح نمایید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم: