مفهوم هج کردن در بازارهای مالی

چگونه در یک بازار ریزشی سود کنیم؟ معرفی استراتژیهای شورت کردن
بازار ارزهای رمزنگاریشده یکی از پرنوسانترین بازارهاست. قیمت بیت کوین یا توکنهای دیگر میتواند چندین بار در روز تغییر کند. بسیاری از افراد فکر میکنند سود حاصل از معاملات ارزهای رمزپایه، به طور معمول در نتیجه افزایش قیمت یک ارز دیجیتال است. شاید برایتان تعجبآور باشد که میتوان در یک بازار ریزشی هم سود کرد و از افت قیمت رمزارزها کسب درآمد کرد. بسیاری معتقدند شورت کردن یک استراتژی پیشرفته است که فقط باید توسط معاملهگران و سرمایهگذاران باتجربه انجام شود. ما در این مقاله شما را با معاملات Short آشنا میکنیم تا اگر قصد انجام این معاملات را داشتید با دانش بیشتری این کار را انجام دهید.
در این مقاله به تفاوت بازارهای یکطرفه و دو طرفه اشاره خواهیم کرد، مفهوم شورت کردن را توضیح میدهیم، شما را با نحوه کسب سود یا تحمیل ضررهای احتمالی در این موقیعت آشنا میکنیم، کاربردها و روشهای Short کردن را بیان میکنیم، سناریوهای احتمالی پس از ایجاد موقعیت شورت را میگوییم، موارد تاثیرگذار بر افزایش پوزیشهای Short را بازگو میکنیم، به معایب و مزایای این نوع معامله میپردازیم و در نهایت برخی نکات و استراتژیهای مهم را به شما خواهیم گفت.
شورت کردن چیست؟
فرض کنید یک تریدر معتقد است توکن A که در حال حاضر با ۵۰ دلار معامله میشود در سه ماه آینده کاهش قیمت خواهد داشت. معاملهگر ۱۰۰ واحد از این توکن را قرض میگیرد و آنها را میفروشد. ارزش این معامله ۵۰۰۰ دلار است. یک هفته بعد، توکن Short شده وارد روند نزولی شده و قیمت آن به ۴۰ دلار نزول میکند؛ معاملهگر این ۱۰۰ توکن را با قیمت ۴۰ دلار میبندد و بدین ترتیب، مابهالتفاوت ۱۰۰۰ دلاری این فرایند را به عنوان سود بر میدارد.
اکنون فرض کنید تریدر پوزیشن شورت را در قیمت ۴۰ دلار نبسته و منتظر قیمتهای پایینتر است. در همین حین با یک خبر مثبت قیمت توکن به ۶۵ دلار میرسد. تریدر این پوزیشن را بر روی قیمت ۵۰ دلار باز کرده بود و اگر تصمیم بگیرد موقعیت شورت را روی ۶۵ دلار ببندد، ۱۵۰۰ دلار ضرر میکند.
انواع روشهای شورت کردن در کریپتوکارنسیها
در یک دستهبندی کلی از ۳ طریق میتوان معاملات شورت ایجاد کرد؛ معاملات مارجین، معاملات فیوچرز و خرید و فروش توکنهای اهرمدار. در ادامه به معرفی این موارد میپردازیم.
معاملات مارجین
این سادهترین نوع معاملات شورت است. شما از صرافی یک کوین قرض میگیرید و معامله خود را انجام میدهید. در این معامله پول شما واقعا افزایش پیدا میکند و سفارش شما از طریق دفتر سفارشها انجام میشود. از صرافیهای Binance، Bitmex، Etoro، PimeXBT، CEX IO و XENA به عنوان بهترین صرافیهای برای انجام این معاملات نام برده میشود.
معاملات فیوچرز
در معاملات فیوچرز یا آتی، ارزی خرید و فروش نمیشود و اصطلاحا یک معامله کاغذی است که صرفا قیمت پیشبینی میشود. در این معامله برخلاف مارجین، پول واقعی به شما تعلق نمیگیرد و ارزی هم نمیخرید، بلکه تمام فرایند به صورت مجازی است. از آنجایی که قیمت هر توکن در تئوری میتواند تا بینهایت بالا برود، در نتیجه خطر از دست دادن داراییتان در یک فروش Short نامحدود است.
خرید و فروش توکنهای اهرم دار
یکی دیگر از روشهای که میتوانید با با به کار گیری آن از شورت کردن بهرهمند شوید، خرید و فروش توکنهای لوریج شده در برخی از صرافیها است. به طور مثال در بایننس، توکنهای که انتهای آنها Up و Down دارد توکنهای لوریجدار هستند. اگر بخواهید معاملهای همانند پوزیشن Short انجام دهید باید توکنهای Down را بخرید. قیمت این توکنها در زمان ریزش بازار افزایش مییابد و سودهای چند درصدی میدهند. طبعا در این زمان توکنهای Up در ضرر هستند و قیمت آنها در حال کاهش است.
پس قیمت توکنهای UP و Down برعکس همدیگر هستند. مزیت بزرگ توکنهای لوریجدار این است که ریسک لیکوئید شدن وجود ندارد؛ زیرا شما توکنی قرض نمیکنید و خودِ این توکنها را خریداری میکنید.
نحوه دسترسی به توکنهای اهرمدار صرافی بایننس
برای دسترسی به این توکنها باید به قسمت Spot Market و سپس ETF بروید. همانطور که مفهوم هج کردن در بازارهای مالی در تصویر زیر میبینید قیمت توکن UP و DOWN بیت کوین برعکس هم هستند.
در زمان نگارش این مقاله قیمت لحظهای بیتکوین در ۲۴ ساعت گذشته حدود ۶ درصد افزایش داشته در نتیجه توکن Down بیتکوین منفی است. این نشان میدهد در یک بازار صعودی توکنهای Down و به طور کلی پوزیشنهای شورت با ضرر همراه خواهند بود. پس تحلیل دقیق و نقطه ورود برای ایجاد پوزیشن شورت یا خرید توکن Down بسیار مهم است.
در صرافی Hotbit نیز بخش ETF وجود دارد که کاربرد توکنهای آن همانند up و down بایننس است. در هاتبیت انتهای توکنهای لانگ عبارت D3L و انتهای توکنهای شورت عبارت D3S قرار دارد.
قیمت این توکنها با ساز و کار دیگری تعیین میشود و ارتباطی با قیمت رمز ارزهای اصلی ندارد. خرید و فروش این توکنها بیشتر در بازههای چند ساعته مناسب است و برای خرید بلندمدت ممکن است گزینههای مناسبی نباشند.
چه مواردی باعث ایجاد فرصتهای فروش استقراضی میشوند؟
در سالهای گذشته مواردی بودهاند که منجر به افزایش اینگونه پوزیشنها شدهاند. بهطور مثال مشکلات یک صرافی ممکن است باعث ریزش قیمت و افزایش پوزیشنهای شورت شود. همچنین برخی از فعالیتهای دولتهای مهم نیز حائز اهمیت بوده است. مثلا زمانی که خبری با عنوان دولت x بیتکوین را ممنوع میکند. مسائل مربوط به هاردفورکها و توسعهدهندگان و طراحان اصلی یک توکن و کوین هم میتواند بسیار تاثیر گذار باشد.
برای این کار معاملهگران نیاز دارند تا مهارت و آمادگی لازم را برای تجزیه و تحلیل و پیشبینی داشته باشند. معاملهگران حرفهای روانشناسی این بازار را میدانند. آنها ساعتها و حتی روزها منتظر میمانند تا در یک موقعیت بسیار مناسب پوزیشن شورت باز کنند.
به طور کلی به دو صورت میتوان از استراتژی شورت کردن استفاده کرد:
- Short کردن به عنوان یک تحلیل و حدس: زمانی که تریدر حدس میزند قیمت کاهش مییابد.
- شورت کردن به عنوان استراتژی مدیریت سبد کریپتو و سرمایهگذاران: زمانی که این استراتژی برای هجکردن (Hedge) به کار برده میشود.
هج کردن روشی برای کاهش ریسک است؛ در این روش یک پوزیشن خلاف پوزیشن باز قبلی ایجاد میشود تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. به طور مثال یک تریدر حدس زده است که قیمت یک توکن افزایش مییابد، اما عکس این عمل اتفاق افتاده و توکن در حال کاهش قیمت است. در این زمان فرد اقدام به باز کردن پوزیشن شورت میکند تا در صورت کاهش بیشتر قیمت از ضرر بیشتر جلوگیری کند.
در چه مواردی پوزیشن Short با شکست مواجه میشود؟
حداقل سه سناریو وجود دارد که Short کردن سود مورد انتظار را در پی ندارد:
- قیمت افزایش مییابد: این ناخوشایندترین سناریو است. در این حالت، اگر افزایش قیمت ادامه یابد، ممکن است فرد تمام پول خود را از دست دهد؛ زیرا همانطور که گفتیم در حالت شورت کردن سقفی برای ضرر وجود ندارد و ضرر تا اتمام دارایی شما ادامه خواهد داشت.
- قیمت ثابت میماند: این حالت هم نشان میدهد تریدر پیشرفت وضعیت را به خوبی پیش بینی نکرده و روند فعلی توکن را به درستی تحلیل نکرده مفهوم هج کردن در بازارهای مالی است. قیمت کاهش پیدا نکرده، اما در همان محدوده قیمتی باقی مانده است و تریدر با این که سود یا ضرر قابل توجهی نکرده، اما باید بهره توکن قرض گرفته شده را برگرداند.
- قیمت کاهش مییابد، اما کمتر از پیشبینی ما: در این حالت سود تریدر به اندازهای کم است که حتی کمیسیون و کارمزد صرافی را هم نمیتواند جبران کند و ممکن است یا سود خیلی کمی بکند و یا حتی مجبور شود پوزیشن را با ضرر ببندد. به مفهوم هج کردن در بازارهای مالی عنوان مثال در قیمت ۵۰ دلار یک توکن را شورت میکنید و قیمت به ۴۸ دلار کاهش یافته است و قرار نیست پایینتر بیاید؛ ممکن است دوباره روند صعودی شروع شود و تریدر برای این که وارد ضرر نشود و همین مقدار سود اندک را حفظ کند، مجبور به بستن پوزیشن شود. با این اختلاف قیمت، سود او ۲ دلار به ازای هر واحد خواهد بود و بخش زیادی از این پول به عنوان کارمزد صرافی برداشت میشود.
مزایا و معایب معاملات فروش استقراضی
این روش نیز مانند تمام استراتژیها و روشهای ترید و سرمایه گذاری، مزایا و معایب خاص خود را دارد:
مزایا:
- میتوان به سود بالایی دست یافت
- سرمایه زیادی لازم ندارد
- امکان استفاده از لوریج وجود دارد
معایب:
- ضرر فرد میتواند نامحدود باشد (تا جایی که پول او صفر شود یا به اصطلاح لیکویید شود)
- در حالت مارجین، باید علاوه بر وام قرضگرفته شده، بهره آن را نیز پرداخت کرد
- ممکن است در دام فشار مواضع استقراضی یا Short Squeeze قرار بگیرید
فشار مواضع شورت هنگامی رخ میدهد که افزایش ناگهانی در فشار خرید را شاهد باشیم و معاملهگران Short در دام قرار گرفته و مجبور به جبران و پوشش پوزیشنهای معاملاتی خود شوند. این موضوع منجر به افزایش شدید قیمت میشود. نکتهای که باعث میشود Short Squeeze یک رویداد پرنوسان به حساب آید، هجوم ناگهانی معاملهگران برای جبران پوزیشنهای Short خود است.
استراتژیهای شورت کردن در بازار ارزهای دیجیتال
در این قسمت ۳ نکته و استراتژی مهم برای شورت کردن را بازگو میکنیم که میتوان آنها را به کار گرفت. هسته اصلی این نکات این است که شما در هر موقعیتی یک سفارش را به درستی باز کنید و به موقع ببندید.
فروش در pullback یک روند نزولی
پولبک نوعی از حرکت قیمت است که کاملا مخالف روند اصلی است که برای یک مدت کوتاه اتفاق میافتد و اغلب نشان دهنده یک توقف در حرکت صعودی یا نزولی بازار است. برای بسیاری از افراد، پول بک در یک روند صعودی، فرصت خرید مناسبی است؛ اما باید این احتمال را هم در نظر بگیرید که پولبک ممکن است نشانه چرخش روند نیز باشد. از این رو Short کردن در طی روند نزولی ممکن است سودآور باشد.
روش Range Trading و انتظار برای شکست حمایتی (Breakout)
Range Trading معمولا نشان دهنده اختلاف بین قیمتهای بالا و پایین است که طی یک بازه زمانی مشخص، معامله شده است. اگر در این مرحله، سطح حمایتی شکسته شد میتوانید پوزیشن شورت باز کنید زیرا این امر به وضوح نشان میدهد که خرسها کنترل بازار را در دست گرفتهاند.
شورت کردن در بازار خرسی
به نظر میرسد بسیاری از تریدرها این قانون را نقض میکنند و در نهایت به ضرر آنها تمام میشود. بازارهای خرسی هر چند وقت یک بار ظاهر میشوند و در غیر این صورت بازارها بیشتر در یک روند صعودی قرار دارند. شورت کردن در یک بازار گاوی مانند شنا کردن خلاف موج دریا است و شما باید بیش از حد خوش شانس باشید تا جان سالم به در ببرید.
غالبا هنگام معاملات شورت، با توکنهایی روبرو خواهید شد که ارزش آنها خلاف منطق است. حتی اگر آنها از نظر فاندامنتال وضع خوبی نداشته باشند، باز هم ممکن است قیمت آنها افزایش یابد. در نتیجه، معاملهگرانی که موقعیت شورت باز کردهاند، سعی میکنند برای جبران ضرر خود بیشتر خرید کنند. این باعث میشود که قیمت توکن باز هم بالاتر برود.
جمع بندی
شورت کردن یک موضوع جنجال برانگیز و حساس است. بسیاری از افرادی که اقدام به این کار میکنند، اغلب دانش زیادی در این مورد ندارند و بدون تصورات واقعی تنها به دنبال کسب سود به هر قیمتی هستند؛ هنگام استفاده از موقعیتهای Short در معاملات، باید یک قانون ساده را به خاطر بسپارید: حتی اگر ارزش توکن مورد نظر شما نصف شود، شما ۵۰ درصد درآمد خواهید داشت؛ اما اگر قیمت دو برابر افزایش یابد، ضرر شما ۱۰۰ درصد یا دو برابر خواهد بود. بنابراین، شما باید در این بازی بسیار محتاط باشید؛ زیرا بازار ارزهای رمزپایه با سرعت بالایی که در تغییر روند دارد حتی معامله گران باتجربه را نیز بسیار اوقات مبهوت کرده است.
به طور کلی معاملات فروش استقراضی مانع از این میشود تا ارزش یک توکن در طول یک بازار صعودی به طور غیرمنطقی افزایش یابد؛ زیرا به محض این که تریدرها به این نتیجه برسند که ارزش یک توکن بیش از حد واقعی خود است، اقدام به شورت کردن آن میکنند و ممکن است قیمت پایین بیاید؛ اما باید بدانید که به طور کلی Short کردن یک کار پر ریسک است، زیرا با هدف مفهوم هج کردن در بازارهای مالی بازار که رشد در بلند مدت است تناقض دارد.
مفهوم هج کردن در بازارهای مالی
معرفی کلی هج کردن : هج کردن (hedging) به معنی خرید یک دارایی برای کاهش خطر ضرر از داراییهای دیگر میباشد. هجینگ در امور مالی یک استراتژی مدیریت ریسک است که با کاهش و از بین بردن ریسک عدم قطعیتها سروکار دارد. این استراتژی کمک میکند تا ضررهایی که ممکن است به دلیل نوسانات ناشناخته قیمت سرمایه گذاری ایجاد شود، پوشش داده شود.
این سازوکار یک روش استاندارد است که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار از آن استفاده میکنند تا از سرمایههای خود در برابر ضرر و زیان محافظت کنند.
انواع مختلف هج کردن
قرارداد فوروارد: این قرارداد توافق نامهای غیر استاندارد برای خرید یا فروش داراییهای اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد فوروارد شامل قراردادهای مختلفی مانند قراردادهای مبادلهای برای ارزها، کالاها و غیره است.
قرارداد فیوچرز : یک قرارداد استاندارد برای خرید یا فروش داراییهای اساسی با قیمت تعیین شده در تاریخ خاص و مقدار استاندارد توافق شده توسط دو طرف مستقل درگیر است. قرارداد آتی شامل قراردادهای مختلف مانند کالاها، قراردادهای آینده ارزها و غیره است.
بازارهای پول: یکی از اجزای اصلی بازارهای مالی است که در آن وامهای کوتاه مدت، استقراض، خرید و فروش با سررسید یک سال یا کمتر انجام میشود. این موضوع شامل اشکال مختلفی از فعالیتهای مالی ارزها، عملیات بازار پول برای بهره، فراخوان سهام است که در آنها وامهای کوتاه مدت، استقراض، فروش و وام مفهوم هج کردن در بازارهای مالی با سررسید یک سال یا بیشتر اتفاق میافتد.
- میتواند برای قفل کردن سود استفاده شود.معامله گران را قادر میسازد تا در دورههای سخت بازار زنده بمانند.
- تلفات را تا حد زیادی محدود میکند.
- از آنجا که موجب سرمایه گذاری سرمایه گذاران در طبقات مختلف دارایی میشود، نقدینگی را افزایش میدهد.
- همچنین به صرفه جویی در وقت کمک میکند، زیرا با استفاده از این استراتژی معاملهگران بلندمدت ملزم به نظارت و تنظیم سبد سهام خود با نوسانات روزانه مفهوم هج کردن در بازارهای مالی بازار نیستند.
- یک مکانیسم قیمت انعطاف پذیر را ارائه میدهد، زیرا به هزینه کمتری از مارجین نیاز است.
- در صورت هج کردن موفقیت آمیز از معامله گران در برابر تغییرات قیمت کالاها، تورم، تغییرات نرخ ارز، تغییرات نرخ بهره و غیره محافظت میکند.
- در پوشش با استفاده از معاملات اختیار، فرصتی برای معامله گران فراهم میشود تا با استفاده از استراتژیهای معاملات، گزینههای پیچیده را برای به حداکثر رساندن بازده اعمال کنند.
- به افزایش نقدینگی در بازارهای مالی کمک میکند.
به شما در رسیدن به اهداف مالیتان کمک می کنم، به شما در راستای کاهش پیچیده گی و استرس پس انداز ، سرمایه گذاری و آموزش کمک خواهم کرد و شما می توانید با اعتماد به نفس کامل به تخصص و شایستگی ما که از استانداردهای بالایی برخوردار است اطمینان کنید.
*در تلاشیم تا تاثیری عمیق در مسیر کسب و کار داشته باشیم.
*کمک خواهیم کرد تا به طور کامل به پتانسیلهای موجودتان دسترسی پیدا کنید و شما را در این راه حمایت خواهیم کرد.
*ما چگونگی انجام امور را به چالش می کشیم و به شما آموزش خواهیم داد تا پاسخی در رابطه با سوالات و خلاقیتهایتان پیدا کنید.
*ما در راستای ارائه خدمات به شرکت کنندگان به برگزاری سمینارها در سطح بین المللی و آموزش کسب و کار ارزشمند معتقدیم.
989387662878+
صندوق پوشش ریسک (hedge fund) چیست و برای کدام سرمایهگذاران مناسب است؟
اگر خبرهای دنیای بورس، اقتصاد و امور مالی را دنبال میکنید، حتما نام صندوق پوشش ریسک یا «هج فاند» را شنیدهاید. اما تعریف دقیق صندوق پوشش ریسک چیست و نحوه عملکرد آن چگونه است؟ در ادامه با ارزدیجیتال همراه باشید تا با مزایا و معایب صندوق پوشش ریسک و ریسکهای احتمالی آن آشنا شوید و در انتها هم به صندوق پوشش ریسک در دنیای ارزهای دیجیتال میپردازیم.
صندوق پوشش ریسک چیست؟
به زبان ساده، صندوقهای پوشش ریسک را میتوان نوعی شرکت خصوصی دانست که سرمایهگذاران بزرگ پولشان را در اختیار آن قرار میدهند تا در موقعیتهای مختلف سرمایهگذاری شود. این شرکتها استراتژیهای مختلفی را به منظور سودآوری به کار میگیرند.
باید بدانیم که صندوق پوشش ریسک نوع خاصی از سرمایهگذاری نیست، بلکه یک ساختار سرمایهگذاری مشترک است که توسط یک شرکت «مدیریت مالی» یا «مشاور سرمایهگذاری» ایجاد شده و به سرمایهگذاران خود امکان حضور در طیف وسیعتری از موقعیتهای تجاری و سرمایهگذاری را میدهد.
این صندوقها توسط افراد حرفهای و با تجربه در سرمایهگذاری اداره میشوند. در واقع میتوان گفت کار این نوع شرکتها این است که موقعیتهایی برای سرمایه گذاری پیدا کنند که ریسک بالایی دارند اما در صورت سودآور بودن، سودی قابلتوجهی به سرمایهگذاران میرسانند. این موقعیتهای سرمایهگذاری به تحقیق و بررسی زیادی نیاز دارند و شاید تا حد زیادی به اطلاعاتی حیاتی وابسته باشند که بهراحتی در دسترس همگان قرار نمیگیرد، بههمین خاطر است که اشاره کردیم افراد حرفهای در سرمایهگذاری چنین شرکتهایی را اداره میکنند.
صندوقهای پوشش ریسک که با نام صندوقهای پوششی نیز شناخته میشوند، شرکتهای خصوصی «مشارکت محدود» یا «مسئولیت محدود» هستند که پذیرای تعداد محدودی از سرمایهگذاران و نهادهای معتبرند و برای مشارکت در آنها باید حداقل سرمایهی اولیه قابل توجهی داشت. این سرمایهگذاران عموماً سازمانهایی مثل صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه و یا افراد بسیار متمول هستند.
سرمایهگذاریها در صندوقهای پوششی «غیرنقدشونده» هستند، به این معنی که سرمایهگذاران باید تا مدتی مشخص (مثلا حداقل یک سال) پول خود را در صندوق نگه دارند، که این زمان به عنوان دوره توقیف شناخته میشود. برداشت تنها در بازههای زمانی خاص مثلا هر سه ماه یک بار و یا هر دو سال یک بار امکانپذیر است.
انتخاب اصطلاح صندوق پوشش ریسک برای نام این شرکتها دلیلی تاریخی دارد و از موقعیتهای خرید و فروش استقراضی گرفته شده است. چرا که اولین صندوق، برای پوشش ریسک معاملات اهرمی و مارجین در بازار نزولی مورد استفاده قرار گرفته بود. با گذشت زمان انواع و ماهیت مفهوم پوشش ریسک گسترش یافت و به این ترتیب در انواع مختلف سرمایهگذاری مورد استفاده قرار گرفت. امروزه، صندوقهای پوششی با استفاده از ابزارهای مالی و تکنیکهای مدیریت ریسک، در طیف وسیعی از بازارها و استراتژیها فعالیت میکنند.
هدف اکثر استراتژیهای سرمایهگذاری، کسب بازدهی مثبت چه در شرایط رکود و چه در شرایط رونق بازار است. مدیران پوشش سرمایه عموماً پول خودشان را در سرمایهای که وظیفه مدیریتش را بر عهده دارند سرمایهگذاری میکنند، و این موجب میشود هدف مدیران و باقی سرمایه گذاران در یک مسیر قرار گیرد.
ویژگیهای صندوق پوشش ریسک
صندوقهای پوشش ریسک، صندوقهای سرمایهگذاری هستند که از جهات زیر با صندوقهای سرمایهگذاری سنتی متفاتند:
۱. تنها برای سرمایهگذاران مورد اطمینان و واجد شرایط در دسترس هستند
صندوقهای پوشش ریسک مجازند که فقط از سرمایهگذاران و اشخاص واجد شرایط به شرط دارا بودن استانداردهای زیر پول دریافت کنند. مثلا در ایالات متحده داشتن یکی از شرایط زیر برای سرمایهگذار الزامی است.
- داشتن درآمد سالانه بالغ بر ۲۰۰,۰۰۰ دلار طی دو سال گذشته و تضمین حفظ درآمد در این سطح در آینده. برای افراد متاهل این مبلغ برابر با ۳۰۰,۰۰۰ دلار است.
- ارزش دارایی خالص شخصی به غیر ارزش خانه محل اقامت فرد سرمایهگذار بیشتر از ۱ میلیون دلار باشد.
- مدیر اجرایی، شریک، متصدی و یا یک فرد واجد شرایط دیگری که خودش به صندوق پوشش ریسک وابسته باشد.
به این ترتیب کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) سرمایهگذارانی که توانایی کنترل و مدیریت خطرات احتمالی ناشی از سرمایهگذاری گستردهتر را دارند، واجد شرایط و مناسب تشخیص میدهد. سرمایهگذاران نهادی، ۶۵ درصد از سرمایه سرمایهگذاری شده در صندوقهای پوشش ریسک را تشکیل میدهند.
۲. گزینههای سرمایهگذاری گستردهتری نسبت به دیگر صندوقها ارائه میدهند
اساسا، صندوق پوشش ریسک میتواند در هر چیزی مانند، زمین، املاک و مستغلات، سهام، فروش استقراضی و مشتقه پچیده، قراردادهای آتی و ارزها سرمایهگذاری کند. در حالی که صندوقهای مشترک (Mutual Funds) تنها محدود به فعالیت در زمینه سهام و اوراق قرضه هستند.
ابزارهای مالی مشتقه به مدیران صندوقهای پوششی این امکان را میدهد که حتی زمانی که بازار سهام در رکود است نیز سودآوری داشته باشند. آنها اغلب اهرم استفاده میکنند. صندوقهای پوشش ریسک غالبا از معاملات مارجین و وجوه قرضگرفته شده برای افزایش سود خود استفاده میکنند.
۳. ساختار کارمزد ۲ درصدی
صندوقهای پوشش ریسک، ضریب هزینه و کارمزد عملکرد را با هم دریافت میکنند. این ساختار کارمزد به عنوان «دو و بیست» شناخته میشود. دریافت ۲ درصد به عنوان کارمزد مدیریت دارایی و ۲۰ درصد از هر سودی که به دست میآید.
البته این شرکتها به خاطر دریافت آن ۲ درصد مورد انتقاد قرار میگیرند؛ چرا که فارغ از کسب سود و یا ضرر این مبلغ را دریافت میکنند. فرض کنید، صندوقی که ۱ میلیارد دلار جذب سرمایه داشت است، بدون اینکه کاری انجام دهد سالانه ۲۰ میلیون دلار به جیب میزند.
۴. نظارت چندانی روی آنها وجود ندارد
نهادهای ناظر بر بازار سرمایه در کشورهای مختلف بر روی فعالیتهای صندوقهای سرمایهگذاری نظارتهای شدیدی اعمال مینمایند، در حالی که صندوقهای پوشش ریسک شامل هیچ یک از قوانین و مقررات نظارت بر نهادهای سرمایهگذاری بازار سرمایه نمیشوند و دربهایشان کاملا بر روی هر گونه بازرسی توسط دولت و یا هر سازمان ناظر بر بازار سرمایه بسته است مفهوم هج کردن در بازارهای مالی و لذا در اختفای کامل به فعالیتهای خود مشغولند. با این حال این بدان معنا نیست که نهادهای نظارتی اجازه کلاهبرداری به این صندوقها بدهند. منظور از عدم نظارت این است که صندوقهای پوششی میتوانند پول را به هر روشی که بخواهند سرمایهگذاری کنند. صندوقهای پوشش ریسک قدرت بالایی در جذب اعتبار دارند و ضریب بالایی در جذب اعتبار از موسسات مالی و بانکها دارند. این شرکتها عملا با چند برابر سرمایه خود وارد میدان تجارت میشوند.
راهبردهای سرمایهگذاری صندوق پوشش ریسک
عمده تفاوت صندوقهای پوشش ریسک با صندوقهای سرمایهگذاری سنتی، اختیار عمل این صندوقها در راهبردهای سرمایهگذاری است. از جمله راهبردهای سرمایهگذاری که صندوقهای پوششی از آنها استفاده میکنند، عبارتند از:
۱- فروش استقراضی؛ به معنای فروش سهامی است که در مالکیت صندوق نیست. در این روش صندوق با پیشبینی تغییر قیمت در آینده، سهامی را که در مالکیت فرد دیگری است قرض میگیرد تا از طریق معاملهی آن در بازار از نوسان قیمت بهره ببرد.
۲- استفاده از آربیتراژ؛ استفاده از اختلاف قیمت در بازارهای مختلف
۳- استفاده از ابزارهای مالی مشتقه نظیر اختیار معامله و قراردادهای آتی
۴- سرمایهگذاری در اوراق بهاداری که کمتر از حد ارزشگذاری شده باشد یا مطلوب همگان نباشد و یا اوراق بهادار تنزیل شده شرکتها
۵- تلاش برای استفاده از مزایای شکاف بین قیمت جاری بازار و قیمت واقعی سهام
۶- سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور؛ سرمایهگذاری روی سهام یا وام بازارهای نوظهور که مستعد تورم بالا و یا رشد نوسانی هستند.
خطرات صندوق پوشش ریسک
بنا به دلایلی که در بالا به آنها اشاره شد، یعنی امکان سرمایهگذاری در کسب و کارهای متنوعتر و عدم وجود قوانین دست و پا گیر، سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک با کسب سود بیشتری همراه است. اما باید بدانید که این گستردگی ممکن است مخاطرهآمیز نیز باشد.
برخی از معروفترین نمونههای شکستهای اقتصادی در ارتباط با صندوقهای پوشش ریسک بوده است. با این حال، این انعطافپذیری صندوقهای پوشش ریسک باعث شده که برخی از مستعدترین مدیران مالی سودهای بلند مدت فوقالعادهای کسب کنند.
ذکر این نکته ضروری است که «پوشش ریسک» در واقع تلاش برای کاهش ریسک است، اما امروزه هدف اکثر صندوقهای پوششی، بیشینه کردن سود حاصل از سرمایهگذاری است. بنابراین تصور این که کاربرد این شرکتها تنها پوشش ریسک است صحیح نیست.
در واقع مدیران صندوقهای پوششی، سرمایهگذاریهای پر مخاطره انجام میدهند که نسبت به سایر سرمایهگذاریهای ریسک بیشتری به همراه دارد. دقیقا همین ریسک است که سرمایهگذاران زیادی با عقیده «ریسک بیشتر منجر به سود بیشتر میشود» را به این شرکتها جذب میکند.
برخی از خطرات صندوق پوشش ریسک عبارتند از:
اثر اهرم: علاوه بر پولی که سرمایهگذاران در صندوقهای پوشش ریسک سرمایهگذاری میکنند، این صندوقها اقدام به استقراض پول از بانکها و نهادهای مالی میکنند. به عنوان مثال مطابق قوانین آمریکا صندوقهای پوشش ریسک میتوانند به ازای هر ۱ دلار جذب سرمایه، ۹ دلار از بانکها یا سایر نهادهای مالی قرض نمایند. تحت این شرایط یک زیان ۱۰ درصدی معادل با از دست دادن کل سرمایه صندوق خواهد بود. استفاده از اهرم و یا پول قرضگرفتهشده، میتواند خسارت کوچک را به یک ضرر بزرگ تبدیل کند.
استقبال از داراییهای ریسکپذیر: این صندوقها ذاتا به دنبال سرمایهگذاریهای پرریسکتر و با بازده بیشتر هستند.
عدم شفافیت کامل: استراتژیهای معاملات، متنوعسازی سبد دارایی یا پورتفولیو و دیگر تصمیمهای صندوق به صورت شفاف برای سرمایهگذاران اطلاعرسانی نمیشود.
کمبود نظارت: تشکیل و فعالیت صندوق پوشش ریسک مشروط به داشتن نظارت بر روی امور مالی آن نیست بنابراین بسیاری از آنها ریسکهای ساختاری پنهان دارند.
صندوق پوشش ریسک در ارز دیجیتال
رشد شدید بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال در سالهای اخیر، آنها را در چشم سرمایهگذاران مشروع و موجه جلوه داده و آنها را به سمت خود جذب کرده است. اما همانطور که میدانید سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال با ریسک همراه است. چرا که تنها یک دهه از ارائه این مفهوم و ورود این نوع از ارز به دنیا میگذرد و همانند ارزهای فیات توسط دولتها پشتیبانی نمیشوند.
اما این بدان معنا نیست که سرمایهگذاری در ارز دیجیتال موجب خسارت میشود و هیچ سودی عاید شما نخواهد شد. بسیاری از افراد با سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و اتخاذ استراتژیهای درست در خرید و فروش آنها، سود قابل توجهی از این طریق به دست میآورند و این چیزی است که سرمایهگذاران صندوقهای پوشش ریسک را جذب میکند.
صندوقهای بزرگ و تاثیرگذار، عملکرد بیت کوین که نسبت به داراییهایی مثل طلا و ارزهای فیات حجم سرمایه کمی دارد را میبینند و علاوه بر این از علاقه و تقاضای مردم به سرمایهگذاری در آن نیز آگاهند.
این صندوقها با دو دیدگاه کاملا متضاد نگرانی و قدردانی به پیشرفتهای جامعه ارز دیجیتال مینگرند. چرا که ارزهای دیجیتال هم میتوانند رقیبی برای این صندوقها به شمار آیند و هم اینکه فرصتی مناسب برای کسب سود بالا برای این صندوقها باشند.
صندوق پوششی در ارز دیجیتال همانند یک صندوق پوشش ریسک معمولی است که یک پورتفولیوی شامل ارز دیجیتال را مدیریت میکند. در حال حاضر، دو نوع صندوق پوشش ریسک ارز دیجیتال وجود دارد:
- صندوقهایی که منحصرا ارز دیجیتال را مدیریت میکنند.
- صندوقهایی که در سبد داراییشان علاوه بر داراییهای دیگر، ارز دیجیتال هم دارند.
در هر دو حالت، صندوق پوشش ریسک ارز دیجیتال به دنبال یک موقعیت مناسب برای به حداکثر رساندن سود است؛ در نتیجه آنها مدام در ICOها یا ارزهای دیجیتال مطرح سرمایهگذاری میکنند و در زمان مناسب خرید و فروش را انجام میدهند.
همانطور که پیشتر گفته شد؛ این موقعیتهای سرمایهگذاری توسط سرمایهگذاران متخصص و خبره مدیریت، تعادلبخشی و تجزیه و تحلیل میشوند. در واقع صندوق پوشش ریسک یک موقعیت برد-برد را هم برای سرمایهگذار و هم برای متخصصانی که وظیفه مدیریت این دارایی را بر عهده دارند، رقم میزند.
انفجار قیمت ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۱۷، سبب شد که ایده میلیونر شدن در کوتاه مدت و بدون زحمت در سر بسیاری از افراد قوت بگیرد و تعداد افراد علاقهمند برای ورود به این فضا افزایش یابد.
این اتفاق رشد تعداد صندوقهای پوشش ریسک ارز دیجیتال را توجیه میکند. برخی از شناختهشدهترین شرکتهای سرمایهگذاری و صندوق پوشش ریسک ارز دیجیتال عبارتند از؛ پانترا کپیتال (Pantera Capital)، کوین کپیتال (Coin Capital)، بلکمون (Blackmoon) و بیتاسپرد (BitSpread).
ذکر این نکته ضروری است که ارز دیجیتال به اندازه کافی نوسانی و خطرپذیر هستند، با سرمایهگذاری در صندوق پوششی شما در واقع ریسک خود را دو برابر کردهاید. چرا که همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، ریسک صندوقهای پوشش ریسک نیز بسیار بالاست و از دید برخیها حتی به قمار تشبیه شده است.
زمانی که قصد سرمایهگذاری در صندوق پوشش ریسک ارز دیجیتال را دارید، باید پیش از آن در رابطه با اعتبار صندوق و مدیرهای آن تحقیقات کاملی انجام دهید. به یاد داشته باشید که آینده مالی شما به دانش و توانایی این افراد در بازار مالی بستگی دارد.
جمعبندی
طبق تمام این توضیحات، صندوق پوششی نوعی صندوق سرمایهگذاری است که سرمایهگذاران بزرگ و واجد شرایط، پول خود را در آن میگذارند و این پول در انواع داراییها و بازارهای مالی سرمایهگذاری میشود. تفاوت صندوق پوششی با صندوقهای سرمایهگذاری سنتی در یک سری جزئیات خاص مثل شرایط سرمایهگذاری، راهبردها، ریسکها و نظارت نهادهای قانونگذار دیده میشود.
تیک پرافیت (Take profit) چیست؟
تیک پرافیت (Take profit) یا همان حد سود، بخشی از استراتژی خروج از معاملات است. استراتژی خروج نقش مهمیدر سودآوری معامله گران دارد. بسیاری از معامله گران موفق تیک پرافیت دارند. و بقیه را نیز به داشتن حد سود تشویق میکنند. در این نوشته مزایای داشتن حد سود و انواع حد سود را بررسی میکنیم.
مفهوم تیک پرافیت (Take profit) چیست؟
تیک پرافیت Take Profit یا همان حد سود در معاملات یک دستور از مفهوم هج کردن در بازارهای مالی پیش تعیین شده روی یک قیمت خاص از نمودار است. وقتی نمودار قیمت به آن برسد موقعیت معاملاتی، به صورت اتوماتیک بسته میشود و سود حاصل از معامله، برداشت و به حساب معامله گر اضافه میشود. این اتفاقی است که در بازارهایِ با نقدینگی بالا مانند فارکس یا کریپتوکارنسی برای معاملاتِ حد سود دار رخ میدهد. در بازارهای که نقدینگی کمتری دارند مثلا انواع بازار سهام و… حد سود، ممکن است نتواند در لحظه موقعیت معاملاتی را ببندد اما یک اردر فروش صادر میکند که در صورت وجود خریدار در آن قیمت خاص، سبب بسته شده معامله میشود و معامله گر میتواند سود خود را برداشت کند. برای درک بهتر مفهوم حد سود، باید ابتدا با ضرورت داشتن پلن معاملاتی و استراتژی خروج از معاملات، آشنا شوید.
پلن معاملاتی چیست و چرا باید پلن معاملاتی داشته باشیم؟
هر معامله گرِ مبتدی، ابتدا باید آموزشهای ضروری برای ورود به بازارهای مالی را یاد بگیرد. در صورتی که آموزش، منسجم و به صورت دوره آموزشی انجام شوند. آخرین مرحله، نوشتن پلن معاملاتی خواهد بود. زیرا اغلب مدرسینِ دورههای مالی یا نویسندگان کتابهای آموزشی، شیوه عملیِ کار با مطالب آموزشی را نیز بیان میکنند. پلن معاملاتی مجموعه ای از دستورالعمل از پیش تعیین شده برای کار کردنِ عملی با مطالب آموزشی در هنگام اتفاقات لایوِ بازار است. هر معامله گر برای کسب سود پایدار از بازار، باید یک پلن معاملاتی مکتوب داشته باشد. در غیر این صورت نمیتواند به موقع در برخورد با اتفاقات بازار تصمیم درست بگیرد و سرمایه خود را در خطر قرار خواهد داد.
اجزای هر پلن معاملاتی
در هر پلن معاملاتی یک سری قوانین عمومی وجود دارد از جمله اینکه معامله گر، تابع چه سبکی از معامله است؟ در چه ساعاتی ترید میکند؟ مجاز به خرید و فروش چه مواردی است؟ و… این موارد، چهارچوب کلی و خط مشی معامله گر را تعیین میکنند. اما داستان معامله گری به این مفاهیم کلی ختم نمیشوند بلکه فرد باید روشهایی برای انجام عملی هر معامله، داشته باشد. این روشها همان استراتژیهای معاملاتی هستند.
استراتژیهای معاملاتی
به طور کلی دو استراتژی عمده در هر پلن معاملاتی وجود دارند که بدون آنها پلن یا برنامه معامله گر، ناقص خواهد بود. این دو مورد عبارت اند از:
1-استراتژی ورود به معاملات
استراتژی ورود به معاملات، شامل تمامی دلایلی است که یک معامله گر با استناد به آنها وارد یک موقعیت معاملاتیِ خاص میشود. مثلا فرض کنید پلن معاملاتی یک معامله گر بر پایۀ کار با میانگینهای متحرک 100 و 50 دوره ای (SMA50، SMA100) در تایم روزانه، نوشته شده است.
در مثال بالا ممکن است استراتژی شخص برای ورود به معاملات، قطع شدن نمودار SMA 100، توسط نمودار SMA 50 باشد. شخصی دیگر بر پایه بسته شدن یک کندل خاص تصمیم به ورود به معاملات میگیرد. همه این موارد استراتژیهای ورود هستند که باید از قبل قوانین آنها به صورت کاملا شفاف در پلن نوشته شده باشد. در غیر این صورت فرد به خود اجازه خواهد داد در هر کجا وارد بازار شود و در نهایت با شکست روبرو خواهد شد.
2-استراتژی خروج از معاملات
مهمترین بخش معامله گری از اینجا به بعد شروع میشود. یعنی داشتن برنامه ای از پیش تعیین شده برای خروج از معاملات. تمام اقدامات قبلیِ معامله گر بدون داشتن استراتژی برای خروج از معاملات، تنها یک تحلیل خشک و خالی یا بدتر از آن، یک گمانه زنی است. استراتژی خروج به ما میگوید کِی، کجا و چگونه از معاملاتی که بر پایه این تحلیل انجام داده ایم خارج شویم.
مفهوم ساده تیک پرافیت
استراتژی خروج از معاملات در شکل مفهوم هج کردن در بازارهای مالی ساده و ابتدایی خود، در دو چیز خلاصه میشود: داشتن حد ضرر (STOP LOSS) و حد سود (Take Profit). در این مفهوم ساده، حد زیان به معنی اُردری قیمتی است.
که با یک ضرر مشخص، معاملات ما را میبندد تا از زیان بیشتر جلوگیری کند. تیک پرافیت نیز اردری قیمتی است که با مقدار مشخصی از سود، معاملات را میبندد تا به ما کمک کند سود خود را برداشت کنیم.
چرا توصیه میشود معامله گران Take Profit داشته باشند؟
1- بانک ها و موسسات بزرگ، Take Profit دارند؟
اولین دلیل برای مفید بودن حد سود این است که بسیاری از موسسات و بانکهایی که در قالب پول هوشمند در بازار عمل میکنند حد سود دارند. این موضوع را زمانی میفهمید که بازار نوسانات سریع دارد مثلا به فرض، در بازار فارکس یا ارز دیجیتال فعالیت میکنید. اگر به رفتار نمودار قیمت دقت کنید متوجه میشوید نمودار قیمت بعد از رسیدن به اعدادی خاص به سرعت واکنش نشان میدهد و حرکات بزرگی انجام میدهد. این حرکات به دلیل سفارشات بزرگی است که بر روی آن اعداد خاص قرار داده شده اند. بخش بزرگی از این سفارشات به صورت تیک پرافیت هستند. یعنی سبب خروج سریع حجم بزرگی از نقدینگی از بازار میشوند به همین دلیل است که بازار گاها در یک روند، به سرعت برمیگردد.
2-محاسبه ریسک به ریوارد نیازمند Take Profit است
اکثر معامله گران دو شاخص عمده برای سنجش میزان موفقیت خود دارند. این دو شاخص وین ریت (WIN RATE) و ریسک به ریوارد (RISK TO REWARD) هستند. وین ریت به ما میگوید که در چند درصد معاملات خود سود میکنیم و ریسک به ریوارد نیز اندازه نسبی زیان را در برابر سود، تعیین میکند.
وجود یک تعادل درست بین این دو شاخص، سبب سودآوری یا زیان دهیِ نهایی یک معامله گر در طولزمان میشود. اگر حد سود نداشته باشیم. هیچ داده خام درستی برای به دست آوردن شاخص ریسک به ریوارد نخواهیم داشت در نتیجه نمیتوانیم ضعف یا قوت کار خود را تشخیص دهیم. در صورت وجود ضعف در پلن معاملاتی، نمیتوانیم راهکاری برای آن پیدا کنیم. هر معامله گر باید به صورت دوره ای در پلن خود بازنگری کند و اصلاحاتی انجام دهد. در غیر این صورت، نقصهای احتمالی در پلن سبب شکست وی خواهند شد. تنظیم ریسک به ریوارد نیاز به STOP LOSS و Take Profit دارد.
3- Take Profit سبب حفظ سودهای معامله گر میشود
هر روند یا سوینگ از مجموعه ای از صعودها و نزولها تشکیل شده است. پس بعد از هر صعود، یک نزول احتمالی در راه است. اگر سهام یا ارزی دیجیتال خریده اید و در سود است باید بدانید که در نهایت در نقطه از نمودار، روند سوددهی تمام میشود. و بازار تمام یا بخشی از مسیر رفته را باز میگردد. پس اگر میخواهید بازار سودهای شما را پس نگیرد باید یک حد سود برای خود تعریف کنید.
4- حد سود به عنوان راهی برای کاهش احتمالی زیان
اگر چه حد سود، بیشتر به عنوان ابزاری برای برداشت سود از بازار شناخته شده است. اما در بسیاری از موارد به عنوان حد زیان نیز میتوان از آن استفاده کرد. مثلا فرض کنید در بازار فارکس جفت ارز یورو به دلار خریدهاید و موقعیت معاملاتی شما در زیان است. در فاصله این که قیمت به حد زیان شما برخورد کند این احتمال نیز وجود دارد که قیمت به نقطه اولیه ورود به معامله، برگشتی داشته باشد.
در این حالت اگر قبل از این برگشت، حد سود خود را به نقطه ورود منتقل کنید معامله شما به صورت سر به سر بسته خواهد شد. و هیچ زیانی نخواهید کرد. در نتیجه میتوانید به تیک پرافیت به عنوان ابزاری برای کاهش زیانهای احتمالی نیز نگاه کنید.
انواع تیک پرافیت Take Profit
1-تیک پرافیت Take Profi واحد یا تکی:
در بسیاری از موارد، معامله گران حجم مشخصی از دارایی را در قیمتهای مختلف خریداری میکنند مثلا فرض کنید شخصی، ارز دیجیتال ترون را در یک روند صعودی خریداری کرده است.اما در چند نوبت و در قیمتهای مختلف. پس بخشی از توکنها نسبت به قیمت اولیه، سود بیشتری کرده اند اما برخی در سود کمتر یا حتی در قیمتی پایین تر از قیمت خرید اولیه هستند.
معامله گر میتواند تمام داراییِ ترون خود را در یک قیمت مشخص بفروشد. و در این حالت گفته میشود که وی، تیک پرافیت واحدی برای تمام دارایی خود داشته است. اگر نسبت توکنهایِ در سود او بیشتر از توکنهای در زیان باشد، در مجموع سود کرده است.
2-تیک پرافیت TAKE PROFIT پله ای:
در مثال بالا، فرد میتواند دارایی ترون خود را در قیمتهای مختلف بفروشد تا همه توکنها به یک اندازه سود کنند در این حالت، باید بخشی از توکنهای خود را بفروشد اما بخشی دیگر را همچنان نگه دارد تا به قیمتهای ایده آل برسند. در این شرایط میتوان گفت که این معامله گر در معاملات ارز دیجیتال ترون، تیک پرافیت پله ای داشته است.
3-تیک پرافیت TAKE PROFIT متحرک :
همانطور که میتوان تیک پرافیت را به جای استاپ لاس استفاده کرد برعکس این قضیه نیز صادق است یعنی گاها استاپ لاس، میتواند نقش یک تیک پرافیت متحرک را در معاملات ایفا کند. اگر اهل معامله در بازارهای مالی باشید حتما اصطلاح تریل کردن استاپ را شنیده اید این اصطلاح به معنی حرکت دادن استاپ لاس، پشت سر قیمت است تا از سود ما در حرکات شارپ یا روندهای بازار محافظت کند. بنابراین یک استاپ لاس تریل شده دقیقا همان کاری را میکند که از یک تیک پرافیت انتظار میرود.
جایگزینهای تیک پرافیت Take Profit
تریل کردن استاپ:
اگرچه موسسات و بانکهای زیادی هستند که از تیک پرافیت ثابت استفاده میکنند. اما بسیاری از تریدرهای حرفه ای با تیک پرافیت ثابت، مخالف اند. یکی از رازهای موفقیت این معامله گران این است که جلوی رشد بیشتر سودهای خود را نمیگیرند. آنها عقیده دارند که تیک پرافیت ثابت، معامله گر را مجبور به خروج از معامله با یک سود مشخص میکند اما شاید بازار، چندین برابر پتانسیل سوددهیِ بیشتر داشته باشد. پس افراد حرفه ای به جای تیک پرافیت ثابت از تریل کردن استاپ استفاده میکنند. با این کار، علاوه بر اینکه جلوی زیان احتمالی خود را میگیرند از سود خود نیز محافظت میکنند.
اما معامله گران تازه کار، معمولا از تیک پرافیت ثابت استفاده میکنند. به همین دلیل، یا با سودهای کوچک از معاملات خود خارج میشوند یا بازار به تیک پرافیتهای بزرگ آنها نمیرسد. و در برگشت قیمت،علاوه بر از دست دادن سودها ممکن است استاپ هم بخورند.
بازی کردن با حجم معاملات:
برخی از معامله گران به هیچ وجه از استاپ و تیک پرافیت استفاده نمیکنند. به جای این دو با حجم معاملات بازی میکنند. در بسیاری از بازارهای مالی در معاملات پرپشوال این امکان وجود دارد. معاملات پرپشوال یعنی معاملات که داراییها به صورت جفتی خرید و فروش میشوند. در این عرصه میتوان، هم موقعیتهای معاملاتی مخالف یکدیگر باز کرد و هم حجم موقعیتهای مخالف را از هم کسر کرد. مثلا میتوان همزمان، هم یورو دلار بخرید و هم آن را به صورت استقراضی بفروشید این همان هج کردن است که در برخی از سبکهای معاملاتی، رایج است. در این سبکها افراد به صورت همزمان موقعیتهای مخالف را نگه میدارند. برخی از معامله گران به جای استفاده از تیک پرافیت ثابت، بخشی از حجم معاملات را میبندند.
در روش دیگر، معاملات مخالف از هم کسر میشوند و با هم نگه داشته نمیشوند. خود تیک پرافیت بر اساس همین مکانیزم کسر کردن استوار است یعنی اردری است. دقیقا هم حجم با اردر اولیه که در یک قیمت خاص،از آن کسر میشود و چون هر دو اردر، حجم یکسانی دارند کل معامله بسته میشود.
اگر حجم اُردرِ تیک پرافیت، کوچک تر از موقعیت اولیۀ ما باشد تنها بخشی از حجم آن را میبندد. با این کار علاوه بر اینکه بخشی از سود، اصطلاحا سیو شده است بخشی از معامله نیز برای رشد بیشتر، باز مانده است. این کار نوعی بازی کردن با حجم معاملات است که در صورت یادگیری دست آن، فواید زیادی برای معاملهگر خواهد داشت. مثلا یک معامله گر ماهر میتواند با کم کردن حجم معاملاتِ زیان ده یا افزودن به حجم معاملاتِ در سود خود،میزان زیان را کاهش دهد و سود نهایی خود را چند برابر کند.
کلام آخر
در کل، داشتن تیک پرافیت مانند استاپ لاس یک شرط اساسی در موفقیت معامله گران است اما الزاما منظور از تیک پرافیت، یک حد قیمتی ثابت در معاملات نیست و میتوان نگاهی منعطف تر به مفهوم تیک پرافیت داشت زیرا همان طور که گفتیم علی رغم تمام مزایایی که تیک پرافیت دارد. استفاده نادرست از آن میتواند سبب کوچک کردن سودهای معامله گر شود و حتی ممکن است در مجموع، موجب زیان وی شود زیرا سود معامله گران برایندی از سودها و زیانهای آنهاست. هر ابزاری که سبب محدود کردن حجم سودها شود میتواند کفه ترازو را به سمت زیان دهیِ معامله گر، سنگین کند.
۲۰ میلیون تومان برای کلاس یکماهه!
سرمایهگذاران باید برای یادگیری آموزشهای اولیه و حضور در بازار سرمایه بهطور میانگین ۱۰ میلیون تومان برای آموزش ارزهای دیجیتال و چهارمیلیون تومان در بورس، آن هم برای کلاسهای غالبا مجازی بپردازند.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، امروز استفاده از ارزهای دیجیتال یا همان کریپتو کارنسیها بهحدی فراگیر شده که برخی بنگاههای معاملات املاک، موسسات مهاجرتی، بنگاه خودروهای لوکس و حتی رمالان با استفاده از آنها معامله میکنند. با سقوط شاخص کل بازار سهام و هجوم مردم به بازار رمزارزها کسبوکارهای رمزارزی سکه شد، اما مالباختهها یا افرادی که پسانداز کمی داشتند با کلاسهایی روبهرو شدند که ثبتنام در آنها خود نیاز به پسانداز داشت؛ کلاسهای نیمهخصوصی آموزش ارزهای دیجیتال که قیمتهای گزافی دارند و مهمتر از آن با انواع و اقسام ترفندها سعی میکنند ذهن مخاطب را در نگاه اول تسخیر کنند. وعده سودهای آنچنانی چنان هیجانآور است که برخی موسسات و اشخاص حقیقی برای یکماه بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان از هر نفر هزینه آموزش دریافت میکنند. بهعبارتی هر ساعت آموزش برای یک نفر بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان و یک جلسه دوساعته حدود یکمیلیون تومان آب میخورد. البته فقط درآمدزایی موسسات و اشخاص حقیقی از آموزش فقط در برگزاری کلاسهای عمومی و خصوصی خلاصه نمیشود، عضویت در کانالهای VIP گاهی برای هر ماه بین ۲۷۰ تا ۷۵۰ هزار تومان و حتی یک میلیون تومان برای هر فرد هزینه دارد، همچنین فروش پکیجهای آموزشی روی دیگر درآمدزایی از آموزش ارزهای دیجیتال است.
تغییر فاز سرمایهگذاریها
در چندسال اخیر شیوع ویروس کرونا، تحریم و موج تورم بر اقتصاد کشور سایه افکنده و از سال ۹۶ ارزش پول کشور بهشکل قابلتوجهی کاهش پیدا کرده است، بنابراین مردم ناچار به سرمایهگذاری و اندوختن سرمایه برای افزایش درآمد خود شدند. افراد بهدنبال راهی بودند که بتوانند سود بیشتری را نصیب خود کنند یا حداقل از بابت سرمایهای که پسانداز کردهاند اطمینان داشته باشند. در این بین روشهای سرمایهگذاری متنوعی وجود داشت که عدهای خرید طلا را کمریسکتر دانستند، عدهای سپردهگذاری در بانکها را ترجیح دادند و عدهای بهدنبال کسب سود بیشتر بودند و وارد دنیای ارزهای دیجیتال و بورس شدند. ارزهای دیجیتال بهعنوان دارایی نوظهور و طلا بهعنوان دارایی قدیمی پرطرفدارترین نوع سرمایهگذاری و دارایی بهشمار میآیند، اما کاهش قیمت طلا نسبت به مدت مشابه در سال ۱۴۰۰ توجهها را بهسمت بازار رمزارزها برد، بهگونهای که درحالحاضر بعضی افراد خرید زمینهای مجازی در متاورس و عکسهای انافتی را به خرید عین معین ترجیح میدهند؛ چراکه هرچه اوضاع تورمی اقتصادی رکودیتر شود تبلیغات برای ورود به این عرصه نیز اغوانهکنندهتر خواهد شد.
۱۲ میلیون ایرانی در ارزهای دیجیتال
براساس آمارهای شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه تعداد کدهای بورسی کشور به حدود ۵۸ میلیون کد میرسد، همچنین برآوردها حکایت دارد که حدودا مفهوم هج کردن در بازارهای مالی ۱۲ میلیون ایرانی رمزارز دارند. گرچه آماری از فعالیتهای سرمایهگذاری ایرانیها در بازارهای دیگر آماری نیست، اما واضح است که یکی از دلایل گرایش ایرانیان به بازارهای مالی دغدغه مصون ماندن از تورم است؛ چراکه نرخهای بالای تورم چندسال اخیر و انتظارات تورمی دائمی (متوسط نرخ تورم در چهاردهه گذشته حدود ۲۰ درصد بوده)، این تلقی را بین عموم مردم ایجاد کرده که نگهداری ریال بهعنوان پسانداز معنایی جز از دست دادن قدرت خرید در کوتاهمدت ندارد. هج کردن (Hedging) پوشش ریسک، مصونسازی، خریدوفروش و معاملات تامینی و نظایر آن در ادبیات اقتصادی و مالی به مجموعه اقداماتی گفته میشود که طی آن فعالان اقتصادی (مقصود دارندگان پسانداز است) برای مصون ماندن از زیان ناشی از تغییرات قیمت داراییهای مختلف، همچون بازار سهام، ارز دیجیتال، اوراق قرضه، طلا و. اقدام به باز کردن یک موقعیت معاملاتی برعکس روی همان دارایی میکنند که میتواند بهوسیله یک قرارداد آتی انجام شود، مثلا درصورت فروش دارایی به سفارش خرید متوسل میشوند تا درصورت افت قیمت، بتوانند از مزیت خرید در قیمت پایین نیز بهرهمند شوند. درواقع این کار بهنوعی بیمه فعال اقتصادی دربرابر نوسانات قیمت لحاظنشده در محاسبات وی بهشمار میآید یا در روشی دیگر برای هج کردن، فرد سبدی متنوع از سهامهای کوچک و بزرگ گروههای مختلف بازار سهام را خریداری میکند تا درصورت افت قیمت یک سهم، افزایش قیمت سهمی دیگر از زیان وی جلوگیری کند. معمولترین راه برای انجام دادن این کار و حفظ قدرت خرید و جلوگیری از زیان ناشی از نگهداری پول یا مفهوم هج کردن در بازارهای مالی بهعبارتی هج کردن توسل به بازار دارایی است که دامنه آن از فلزات گرانبهایی، چون طلا و نقره و سهام گرفته تا املاک و مستغلات و اوراق بهادار گسترده است. در ایران نیز تورم مزمن حاکم بر اقتصاد در طول زمان، فعالان اقتصادی را بهسمت تبدیل آنی و لحظهای ریال خود بهنوعی از داراییهای موجود در اقتصاد ازجمله طلا، دلار، ارز دیجیتال، سهام، زمین، مستغلات و نظایر آن کشانده است. البته بهنظر میرسد با نوع تحولیافتهای از هج کردن در ایران روبهرو هستیم، زیرا همانطور که گفته شد در ادبیات اقتصادی دنیا هج کردن به معنی پایین آوردن ریسک برای سود قطعی ولو کمتر از سود انتظاری است، اما در ایران طی چند سال اخیر بهدلیل وجود بههمریختگی اقتصادی عمده فعالان نه برای پوشش ریسک، بلکه برای جا نماندن از تورم بازارهای مختلف سعی بر حضور در آنها به قدرت وسع و بضاعت پساندازهای خود دارند.
کاسبی با یک تیر و دو نشان
در روزهای آخر تابستان سال ۱۳۹۹ با هجوم مردم به بازار رمزارزها کسبوکارهای رمزارزی سکه شد. براساس آمار بیش از ۸۰ درصد از فعالان این بازار آموزش ندیدهاند، درحالیکه سرمایهگذاری در این عرصه نیاز به آموزش و یادگیری دارد. بدون دانستن تحلیلها و تکنیکها نهتنها این بازار سودده نخواهد بود، بلکه ممکن است تمام سرمایهای که آنجا سپردهشده از دست برود. آموزشهای این دست کلاسها جدا از آنکه توسط کارشناسان، مشاوران سرمایهگذاری و مدرسان ناامید از بورس برگزار شد، گاهی توسط عدهای برگزار میشود که خودشان تنها چندماهی در این کلاسها شرکت کردهاند و قصد دارند پول کلاسهای خودشان را از طریق برگزاری کلاس برای سایر افراد باز پس گیرند، بنابراین عده زیادی تحلیلگر ارزهای دیجیتالی شدهاند که کمترین فهمی از ماهیت فعالیت در این حوزه را نداشتند. دورههای مختلف سرمایهگذاری در بازار رمزارزها با وعده سودهای نجومی برگزار شد و مردم داغدیده از بورس ناچارا به آنها روی آوردند، اما با شیوع ویروس کرونا کار به پکیجفروشی کشید و کسبوکار آموزشدهندگان سرمایهگذاری در بازار رمزارزها بیش از پیش جان گرفت. پکیجهای آموزشی رمزارزها در ایران مفهوم هج کردن در بازارهای مالی قیمتهای عجیبوغریبی دارند و گاهی به ۳۰۰ میلیون تومان هم میرسند. این درحالی است که قیمت دورههای آموزش خصوصی مدرسان معروف این حوزه بین ۵ تا ۱۵ میلیون تومان است و حتی برخی آکادمیها دورههای ارزانتر در محدوده قیمتی دو تا سهمیلیون تومان هم برگزار میکنند.
۲۰ میلیون تومان برای کلاس یکماهه!
سرمایهگذاران باید برای یادگیری آموزشهای اولیه و حضور در بازار سرمایه بهطور میانگین ۱۰ میلیون تومان برای آموزش ارزهای دیجیتال و چهارمیلیون تومان در بورس، آن هم برای کلاسهای غالبا مجازی بپردازند. پیشنهادهای اغواگرانه از جانب این موسسات و صحبت از سودهای موهوم خیلی از افراد را مجاب میکند تا در این کلاسها شرکت کنند، حتی معلم خصوصی برای آموزش ترید کردن در سایتهای مختلف معرفی میشود که به ازای هر دوساعتی که به فرد آموزش میدهد بالای ۵۰۰ هزار تومان دریافت میکند. مساله قابلتوجه هدایایی است که برخی از این موسسات برای ثبتنامکنندگان در نظر گرفتهاند؛ یک موسسه وعده سکه تمام بهار آزادی را به قید قرعه به شرکتکنندگان میدهد و موسسه دیگر وعده میدهد که ۱۰ ترید صددرصد تضمینی را به آنها معرفی میکند و موسسه دیگر از گروهی میگوید که هرکس در آن عضو شده بالای ۴۰۰ درصد سود کرده است. اما این حقیقت که خیلی از افراد هم ضرر میکنند در پشت زرقوبرق ساعتهای لاکچری، خطهای رند و کارکنان این آموزشدهندگان گم میشود. ثبتنام در کلاسهای ۲۰ میلیونی رمزارز و ۹ میلیونی بورس درحالی انجام میشود که در خارج از ایران این تبوتاب کمتر است و مردم ترجیح میدهند پول خود را به صندوقها و نهادهای مالی سرمایهگذاری بسپارند. گفتنی است برخی از این موسسات آمار شرکتکنندگان خود را میلیونی و غالبا بهصورت هزار نفری اعلام میکنند که تخمین درآمد موسسات تنها از ثبتنام این افراد میتواند از میزان ترید کردن خود این اساتید در بازار رمزارزها بیشتر باشد.
۴۰۰ هزار تومان بده یک ساعت فیلم ببین
درکنار کلاسهای آموزشی، هزینههای پکیجهای آموزش هم بسیار قابلتامل است، برای مثال در حوزه ارزهای دیجیتال موسسه اطلستد ویدئوی آموزشی ۱۴ ساعته را ۶ میلیون تومان میفروشد و این یعنی هر ساعت فیلم آموزشی این موسسه برای خریدار ۴۲۸ هزار تومان آب میخورد. کانون بورس یک پکیج آموزشی ۵۱ ساعته را ۵/۶ میلیون تومان، موسسه بلوری فیلم ۶۰ ساعته را حدود پنج میلیون تومان، مدرسان پیشتاز یک پکیج آموزشی بدون درج ساعت آموزش، حدود ۴/۳ میلیون تومان به فروش گذاشته است. درکنار ویدئوهای آموزشی، عضویت در کانالهای VIP هم هزینههای جالبی برای خودش دارد که معمولا به «تتر» دریافت میشود. آکادمی کاردان برای یکماه عضویت در کانال سیگنالدهی خود ۹۰۰ هزار تومان میگیرد. کانالی با عنوان Reybiz برای یکماه ۴۰ تتر (معادل یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) میگیرد. البته برخی از کسانی که نام و نشانی در بازار دارند، هزینه عضویت در کانالهای VIP آنها تا چندین برابر این مبالغ نیز هست. بازار سرمایه هرچند طی یکسال اخیر رونق چندانی نداشته، هزینه پکیج ۸۷ ساعته آموزش بورس (مقدمه تا پیشرفته) مجتمع فنی تهران حولوحوش ۵/۸ میلیون تومان است. درمجموع هزینه آموزش بورس کمتر از ارقام آموزش ارزهای دیجیتال است.