برای مدیران استراتژی

استراتژی خاموش نشدن برق مشترک خانگی است
مدیرعامل برق منطقهای فارس و بوشهر گفت: ناترازی تولید به مصرف نسبت بسیار مستقیمی با خاموشیهای گسترده دارد و تمام سیاست صنعت برق جلوگیری از قطع برق و خاموشیها در مصرف خانگی بوده و در این راستا یکصد برنامه مشخص و به عنوان تکلیف ابلاغ شده است.
یدالله حقیقی پنجشنبه ١٩ خرداد در یک کنفرانس خبری که در راستای سلسه نشستهای مدیران پاسخگو به میزبانی استانداری فارس برگزار شد، با اشاره به سابقه و پیشینه صنعت برق در فارس و گذشت یک قرن از احداث اولین نیروگاه توسط بخش خصوصی با ظرفیت ٣٠ کیلووات در شهر شیراز، گفت: در حال حاضر ظرفیت منصوبه برق در استانهای فارس و بوشهر ٩٣٠٠ مگاوات است.
او با بیان اینکه شرکتهای برق منطقهای تولید و تامین انرژی الکتریکی و رساندن آن به پستهای توزیع و ارائه به شرکتهای توزیع برق است، گفت: در میان ۱۶ شرکت برق منطقهای که هر کدام ۲ استان را تحت مدیریت دارند، برق منطقهای فارس و بوشهر با توجه به قرارداشتن تنها نیروگاه اتمی کشور و عبور خط لوله انتقال ۸۰ درصد کل گاز کشور و لزوم تامین انرژی مورد نیاز این خط انتقال، از اهمیت بالایی برخوردار است.
او تلاش صنعت برق را رسیدن به یک ولتاژ مطمئن، پایدار و با مدیریت بالا اعلام و خاطرنشان کرد: یکی از شاخصهای مهم در صنعت برق، فرکانس یعنی تعداد نوسان در بازه زمانی خاص است، گفت: تولید و مصرف به مثابه ۲ کفه ترازوی فرکانس برق محسوب میشود، بنابراین هرگونه ناترازی تولید و مصرف منجر به بروز مشکل در تامین برق مشترکان در بخشهای مختلف خواهد شد.
حقیقی ضمن یادآوری اینکه عوامل مختلفی منجر به بروز ناترازی در تولید و مصرف برق طی سالهای اخیر شده است، خشکسالی، توسعه نیافتن بسترهای تولید برق متناسب با رشد مصرف، مصارف غیرمجاز و تحریمها را از عوامل دخیل در این موضوع دانست.
او با بیان اینکه حدود ۱۰ درصد از کل برق کشور توسط نیروگاههای برقآبی تامین میشود که خشکسالی و کاهش ۵۰ درصدی بارندگیها بر میزان تولید در این بخش اثرگذار بوده است، گفت: در کوتاه مدت مهمترین و بهترین راهکار برای رفع ناترازی، بهینه سازی و مدیریت مصرف برق در سطوح مختلف صنعت، کشاورزی، خانگی و دیگر بخشهاست.
مدیرعامل برق منطقهای فارس یادآور شد: ناترازی تولید به مصرف نسبت مستقیمی با خاموشیهای گسترده دارد و تمام سیاست صنعت برق جلوگیری از قطع برق و خاموشیها در مصرف خانگی است و در این راستا یکصد برنامه مشخص و به عنوان تکلیف ابلاغ شده و محور برنامه ریزیها؛ فشار کمتر بر مردم، مدیریت بار و عدم اعمال خاموشی در حوزه صنعت برق است.
او ادامه داد: در حوزه کشاورزی، صنعت، تجارت و اداری نیز برنامههای مختلفی پیش بینی شده و به کشاورزانی که در پیک بار همکاری لازم را داشته باشند، ١٩ برای مدیران استراتژی ساعت برق رایگان داده میشود.
مدیرعامل برق منطقهای فارس با تاکید بر اینکه در قالب برنامه تعریف شده تکلیف همه بخشها مشخص است، گفت: مهمترین رویکرد ما همراهی مردم است و این امر کمک خواهد کرد تا خاموشی در بحث مصرف خانگی برای مدیران استراتژی نداشته باشیم.
حقیقی در خصوص ماینرها هم گفت: سیاست دولت در ابن خصوص کاملا مشخص است و شرکتهای متقاضی تولید رمز ارز میتوانند با مراجعه به وزارت صمت، مجوزهای لازم را دریاقت کنند.
مدیرعامل شرکت برق منطقهای فارس و بوشهر با بیان اینکه شرکتهای تولید رمز ارز قانونی باید خودتامین باشند یعنی برق مورد نیاز خود را تولید کنند، گفت: هر فرد حقیقی و حقوقی که بدون اخذ مجوز اقدام به تولید و استخراج رمز ارز کند، با برخورد جدی رو به رو شده و پلمپ میشود.
حقیقی با بیان اینکه در حوزه صنایع انرژی بر، شرکت آلومینوم جنوب بزرگترین مشترک برق در کشور و فارس است، گفت: در حال حاضر میزان مصرف برق این شرکت ۵٠٠ مگاوات است و طبق قرارداد منعقد شده با این مجموعه، یک واحد نیروگاهی با ظرفیت ٩١٣ مگاوات باید توسط این شرکت احداث شود که سال آینده فاز اول آن با ظرفیت ٣٠٠ مگاوات به بهره برداری میرسد.
او ضمن تاکید براینکه صنایع بزرگ در زمان راهاندازی متعهد هستند بخشی یا کل انرژی مورد نیاز خود را تامین کنند، ادامه داد: در خصوص سایر صنایع انرژی بر فارس مانند فولاد نیریز و پاسادگاد نیز تا آنجا که شبکه اجازه دهد، تامین برق را بر عهده خواهیم گرفت.
مدیرعامل برق منطقهای فارس همچنین در خصوص علت لغو مجوز نیروگاه خورشیدی در استان به دستور استاندار گفت: متقاضی پیگیر راهاندازی این نیروگاه نبوده و به مکاتبات نیز پاسخ نداده لذا مجوز این نیروگاه پس از بررسی در شورای اداری لغو شده اما چند متقاضی در همین محور برای راهاندازی نیروگاه خورشیدی مراجعه کردهاند که پس از بررسیهای لازم، مجوز صادر خواهد شد.
ضایعات فولادی، دارایی استراتژیک در کره
گروه اقتصادی: کره جنوبی قصد دارد ضایعات فولاد را به عنوان دارایی استراتژیک با افزایش قیمتها مدیریت کند.
یک مقام برای مدیران استراتژی دولتی گفت که کرهجنوبی قصد دارد در بحبوحه عرضه و افزایش قیمتها ناشی از حمله روسیه به اوکراین، ضایعات فولاد خودروها و ساختمانها و سازههای متروکه را به عنوان یک ماده استراتژیک مدیریت کند.
این مقام گفت که چهارمین اقتصاد بزرگ آسیا در حال بررسی راههای متعددی از جمله یک سیستم تشویقی برای تامین ضایعات کافی فولاد است. به گفته شرکت تحقیقاتی Fastmarkets، قیمتها از اواخر فوریه تقریبا ۴۰ درصد افزایش یافته است. کره جنوبی با صنایع گسترده خودروسازی، کشتیسازی و لوازم خانگی، مصرف کننده عمده فولاد است. ۸۳ درصد از قراضه فولاد خود را در سال ۲۰۲۰ به صورت محلی تامین میکرد، در حالی که این مقدار در روسیه ۱۳ درصد بود.
به نقل از رویترز، تقاضای جهانی برای کورههای الکتریکی در حال افزایش است زیرا کربن کمتری نسبت به کورههای بلند منتشر میکنند. تقاضا برای قراضه فولاد، یک ماده اولیه کلیدی برای کورههای الکتریکی، در حال افزایش است و مدیریت آن به عنوان یک ماده استراتژیک بخشی از پاسخ ماست. بر اساس آخرین دادهها، ششمین فولادساز بزرگ جهان، ۳۱ درصد فولاد خود را در سال ۲۰۲۰ با کورههای قوس الکتریکی تولید کرد.
مشاور شرکت وود مکنزی تخمین میزند که فولاد خام ساخته شده در کورههای قوس الکتریکی تا سال ۲۰۵۰ از ۳۰ درصد در سال ۲۰۲۱ به ۴۸ درصد کل تولید جهانی و همتراز با فولادسازی سنتی کوره بلند خواهد رسید.
قیمت قراضه فولاد روسیه در حالی افزایش مییابد که مسکو در ماه جاری برای تثبیت قیمتهای داخلی تعرفهای بر صادرات خود وضع کرده است. دادههای انجمن تجارت بینالمللی کره نشان میدهد که واردات قراضه فولاد روسیه از کرهجنوبی در ماه آوریل بیش از سه برابر شده و به ۲۴ میلیون دلار رسیده است.
قدس آنلاین
بررسی راهبرد مناسب تولید محصولات کشاورزی با توجه به ذخایر آبی در گفتوگوی قدس با پدرام جدی
الگوی کشت را دقیق کنیم
سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) پیشبینی کرده ۱۰ کشور تا سال ۲۰۵۰ با بحران جدی آب مواجه می شوند که نام ایران هم در این فهرست به چشم میخورد.
وجود هشدارهایی از این دست، به خطر افتادن امنیت غذایی جهان با توجه به جنگ اوکراین و روسیه، کاهش جهانی تولیدات کشاورزی و افزایش قیمت این محصولات، وابستگی بالای ایران به واردات محصولات استراتژیکی همچون گندم ( ۷ میلیون تن در سال ۲۰۲۱ با رشد بیش از ۱۸ درصدی نسبت به سال قبل) به دلیل کاهش ۲۰ درصدی تولید و بارندگی و. ضرورت بازنگری جدی در شیوه مدیریت منابع آبی و تامین نیاز کشور به محصولات استراتژیک را افزایش داده است.
در بحبوحه تنش آبی در حالی که کشور سالانه به ۱۲ میلیون تن گندم نیاز دارد، کاشت محصولات آب بری مانند هندوانه نه تنها کاهش نیافته بلکه با اقبال بیشتری همراه شده است و خبر صادرات ۲۰۸ میلیون دلاری این محصول در سال گذشته و راهی شدن ۱۰۰ برای مدیران استراتژی کامیون از این محصول به ترکیه در هر روز مطابق آمار گمرک، به گوش می رسد.
وجود چنین آماری بدان معنی است که در شرایط ویژه آبی کشور و با اینکه گندم، اصلی ترین محصول وارداتی حوزه کشاورزی ایران است، هندوانه به مهم ترین محصول صادراتی کشاورزی کشور تبدیل شده؛ محصولی که بر اساس برخی تحلیلها به ازای تولید هر کیلو به طور متوسط ۳۵۰ لیتر آب بری دارد.
نبود استراتژی مناسب برای بهره گیری پربازده از منابع آبی کشور و تولید، صادرات برای مدیران استراتژی و واردات اولویت بندی شده محصولات کشاورزی در اوج تنش آبی انگیزه ما برای گفتگویی تفصیلی با پدرام جدی کارشناس امنیت غذایی و محیط زیست و عضو هیات مدیره موسسه مطالعات و توسعه محیط زیست، آب و کشاورزی شد که مشروح آن پیش روی شماست.
برخی کارشناسان به گزاره «بحران آب» در کشور قائل هستند و برخی به « بحران مدیریت آب». شما به کدام گزاره قائل هستید؟
برای شروع بحث باید در نظر داشته باشیم که پایه اقتصاد ما کشاورزی است و حدود ۳۰ درصد از جمعیت کشور (به طور مستقیم و غیرمستقیم) درگیر بخش کشاورزی هستند. در عین حال با محدودیتهای بسیار جدی در حوزه خاک حاصلخیز و آب کافی برای تولید محصولات کشاورزی مواجهیم. به این واقعیتها باید پایین بودن راندمان کشاورزی در کشور را هم اضافه کنیم. در بررسی ۸۵ محصول زراعی و باغی کشور مشخص شده راندمان این محصولات ۴۵ درصد است که این عدد به ویژه برای کشوری با محدودیت منابع آبی، بسیار ناچیز است. در ایران سالانه حدود ۱۳۰ میلیون تن انواع محصولات کشاورزی تولید میشود که ۳۰ درصد آن با هدررفت و تلفات مواجه می شود؛ آبی که از چاه و زیر زمین بیرون کشیده، برایش لوله کشی کرده و با آن محصول تولید کردهایم اما در چرخههای مختلف تولید غذا یعنی کاشت، داشت، برداشت، فراوری و عرضه، ۳۰ درصدش را از دست می دهیم! مبتنی بر این توضیحات، بنده به گزاره وجود بحران در مدیریت آب قائل هستم نه به وجود بحران در منابع آبی.
در شرایط فعلی برخی با این استدلال که مثلا محصولی مانند هندوانه ارزآوری بالا برای کشور دارد، از کاشت محصولات آب بر دفاع می کنند. از سویی این انتقاد مطرح است که صادرات این محصولات، عملا به صادرات میلیاردها متر مکعب آب مجازی از کشور می انجامد. بر این اساس آیا اصولا اراده ای برای مدیریت منابع آبی کشور و جایگزینی کشت چنین محصولاتی با محصولی استراتژیک مانند گندم، وجود دارد؟
ما در کشور سه گروه کالایی داریم. برخی استراتژیک هستند مانند گندم، برنج، جو، شکر و روغن و گوشت که اگر در این بخش با کمبود مواجه شویم، امنیت روانی و زیستی جامعه به هم می خورد. گروه دوم کالاهای اساسی هستند یعنی استفاده روزمره دارند و بسیاری از غذاها به این کالاها وابسته هستند. مثلا سیب زمینی، پیاز، گوجه، چای و. گروه سوم از نظر فرهنگی و سرزمینی، هویّت ما محسوب می شوند. مثل زرشک، زعفران، پسته، مرکبات و خرما و نمی توانیم بگوییم این محصولات را با هدف مدیریت منابع آب، تولید نمی کنیم. چون دانش تعداد زیادی از کشاورزان و مردم جوامع محلی ما با تولید همین ها متناسب است و نمی توان به یک باره محصولی دیگر را جایگزین چنین محصولاتی کرد و اصولا پذیرش این مساله برای کشاورزان سخت است. این امر البته منطقی به نظر می رسد چون تولید این محصولات بخشی از هویت کشور است و اتفاقا ارزآوری بالایی هم دارد. حکایت کاشت برخی محصولات آب بر مانند هندوانه و ملون که در سالهای اخیر توسعه پیدا کرده اما فرق دارد. با توجه به وارد شدن ارقام اصلاح شده به کشور، این محصولات بهره وری بالایی دارند و ایام مختلفی از سال و زودتر از موعد محصول می دهند. این ویژگیها باعث توسعه کاشت چنین محصولاتی شده است. در سالهای اخیر مثلا در چابهار تولید هندوانه توسعه پیدا کرده و بخش زیادی از هندوانه موجود در بازار به ویژه در ایام عید امسال که با عرضه زیاد و قیمت معقول توام بود، از جنوب سیستان می آید حال آنکه ۵ سال پیش این میزان از تولید را نمی دیدیم. به نظر من کلّیت حاکمیت یعنی آن سیاست گذار و کسی که در وزارت جهاد کشاورزی امور را راهبری می کند، بنا دارد بیشتر کالاهای استراتژیک و اساسی تولید شود و تولید این محصولات در اولویت باشد. اما آیا این برای مدیران استراتژی امر امکان پذیر است؟ پاسخ من به این سوال منفی است. چون واقعیت این است که نمی توان به صاحب زمین گفت گندم بکار و مثلا هندوانه نکار. البته می توانیم برخی محدودیتها و مشوقها وضع کنیم. مثلا اعلام کنیم ما گندم را به قیمت خوب و به صورت نقد و تضمینی می خریم اما اگر هندوانه بکارید به شما آب نمی دهیم! بسیاری از روستاییان چاه دارند و از آب سد استفاده نمی کنند. اگر به آنها آب ندهیم تنش زا می شود. مثلا امروز خوزستان با تنش آبی و خشکسالی مواجه شده و گفته می شود دو سوم سد کرخه خالی است. در این استان امروز شلتوک کاشته اند اگر به آنها آب داده نشود، مشکلات امنیتی ایجاد می شود همان طور که سال گذشته شاهد بودیم. پس ظاهرا حق با کشاورز است و در رسانه ها هم روی این حق مانور داده می شود اما این را اعلام نمی کنند که در فصل پاییز از طریق دهیاری ها و ادارات جهاد کشاورزی گفته شده بود به دلیل تنش آبی، این محصول را نکارید. نکته مهم این است که چنین شرایطی معیشت کشاورز به کاشت شلتوک وابسته است. پس بدون شک دولت باید حتما جایگزینی داشته باشد اما این جایگزینی به برنامه ریزی و سرمایه گذاری دارد و به یک باره نمی شود در زمینی که مناسب شلتوک است مثلا گلابی کاشت! ممکن است در این زمین بشود کنجد کاشت اما آیا کشاورز ما کاشت کنجد را بلد است؟! آیا تجهیزات لازم در حلقه های کاشت، داشت، برداشت و فراوری وجود دارد؟ وقتی در شمال کشور برنج کاشت می شود، تمام چرخه در این منطقه وجود دارد. پس این طور نیست که صرفا با بخشنامه به کشاورز خوزستانی بگوییم شلتوک نکار! یقینا اراده برای اولویت بخشیدن به کاشت محصولات استراتژیک وجود دارد اما این اراده عملیاتی نمی شود چون در این زمینه آنچنان هوشمندانه فکر نشده تا مزیت کاشت محصولات غیر اساسی و غیر استراتژیک کاهش یابد چون چه بپذریریم چه نپذیریم محصولاتی مانند هندوانه ارزآور است و برای فروش هم با مشکل جدی مواجه نیست.
چرا این ارزآوری در برابر اتلاف منابع آبی کشور در اوج خشکسالی، برای برخی قابل دفاع است؟
مشکل اصلی این است که در کشور ما آب ارزان و تقریباً بی ارزش است. یعنی هر چند کشور در حال از دست دادن منابع آبی است اما این آب برای کشاورز هزینه بالایی در بر ندارد. آب شربی هم که مردم کمتر از ۵۰۰ تومان در هر لیتر بابتش هزینه می پردازند، تقریباً ارزان است؛ چون این آب برای دولت حدود۲هزارو۵۰۰ تومان تمام می شود. در این شرایط کاشت محصولات آب بر برای کشاورز جذاب است؛ چون آب مفت در اختیار دارد و طبعاً صادرات هم جذاب می شود.
در این صورت، آیا اصلاح الگوی کشت و مدیریت درست منابع آبی آن هم در بدترین مقطع زمانی به حاشیه نمی رود؟
در این زمینه می شود چند اقدام انجام داد. اول اینکه باید دید کشور ما چه قابلیتهایی دارد و اصطلاحا آمایش سرزمین انجام داد که این طرح در بسیاری از استانها انجام شده اما باید تکمیل شود. آمایش سرزمین به ما می گوید در فعلا منطقه که گندم کاشته می شود مثلا قابلیت کاشت کنجد، جو و سویا هم وجود دارد. یا مثلا وقتی در فلان منطقه برنج کشت می شود می توان کلزا هم کاشت. پس از اجرای آمایش سرزمین در تمام پهنه ها می توانیم تصویری واحد از کل کشور داشته باشیم. بعد از این باید الگوی کشت تعریف کنیم که این الگوی کشت چند الزام دارد از جمله اینکه نمی توانیم شرایط فعلی را کامل تغییر بدهیم بلکه باید با در نظر گرفتن شرایط کشور، نقاطی که در آن محدودیتهای آبی داریم یا ریزگردها در تولید محصول مشکلاتی ایجاد کرده یا در مناطقی که محصولات غیراستراتژیک اساسی فاقد هویت ملّی مانند هندوانه، ملون، خربزه و. کاشت می شود به مردم بگوییم فلان محصول را بکارید ولی باید الزاماتی مانند آموزش و تجهیزات مکانیزاسیون کشاورزی مثلا تراکتور یارانه ای به کشاورز داده شود و دولت هم محصول را به طور تضمینی بخرد.
با توجه به اینکه خرید تضمینی گندم در سال زراعی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ نسبت به سال قبل تقریبا نصف شده و به ۵/۴ میلیون تن کاهش یافته، آیا نرخ اصلاح شده خرید تضمینی در سال جاری را برای کشاورز جذّاب می دانید تا نیاز کشور به واردات گندم با وجود ناامنی های زیاد جهانی در حوزه غذا کمتر شود؟
اصلاحاتی که در قیمت خرید تضمینی گندم انجام شد خوب بود و قیمت ۱۱۵۰۰ تومان نرخ قابل دفاعی است و حداقل در سال جاری می تواند نظر کشاورز را تامین کند. اما باید توجه داشت در اینجا وزارت جهاد کشاورزی هم مقصر است. میانگین تولید دیم گندم در کشور ما روی یک تا یک و نیم تن در هر هکتار است. این رقم در گندم آبی به ۴ تن در هکتار هم نمی رسد اما در همین کشور و در کرج ۷ تا۸ تن را از هر هکتار هم برداشت کرده ایم. در حال حاضر میانگین تولید گندم آبی در دنیا ۸ تن در هر هکتار و دیم ۴ تن در هر هکتار است. پس فاصله ما با دنیا بسیار زیاد است که اینجا هم ضعف دانش وجود دارد، هم ضعف مکانیزاسیون، هم بذر نامناسب، هم عدم مدیریت درست مزرعه. لذا کشاورز ما هم نمی تواند با فرمان قبلی پیش برود و باید برای مدیران استراتژی ثروت و سودش را از محل تولید بالا ببرد. واقعیت این است که به ویژه در دهه فعلی، نظم جهان در حال تغییر است و کشورهای تولید کننده غلات به نوعی نزاع رسیده اند و بسیاری از کشورها به نوعی نگران هستند. البته تولید در جهان کاهش آنچنانی نداشته و حتی در جاهایی افزایش هم داشته اما بسیاری از کشورها احتیاط می کنند. مثلا چین، اندونزی، اوکراین، روسیه و هند صادرات محصولات اساسی را محدود یا ممنوع کرده اند که این مساله آلارمی برای مسوولان ماست لذا دولت در ماههای اخیر خرید و ذخیره سازی گندم برای یکی دو سال آینده را در اولویت قرار داد و قیمت خرید تضمینی را هم بالا برد تا نظر کشاورز را تامین کند. گندم هایی که اخیرا وارد شده چند ماه قبل و با ارز ارزان تر ثبت سفارش شده است و امروز قیمت هر تن گندم به ۴۳۰ تا ۴۵۰ دلار افزایش یافته است پس هر تن گندم وارداتی برای ما بین ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان تمام می شود اما همین میزان خرید داخلی حدود ۱۱ و نیم میلیون تومان برای دولت هزینه دارد. بر همین اساس در شرایط فعلی راه حل دیگری نداریم جز اینکه خودمان محصولات استراتژیک از جمله گندم را تولید کنیم چون بعید است تا ماه های آینده به ما این محصولات را بفروشند. قطعا کشاورز در این مسیر به دولت کمک می کند اما باید به کشاورز هویت و ارزش بیشتری بدهیم. امروز متاسفانه روستاییان ما تقریبا مهجور هستند و صرفا در حد یک تولید کننده و به طور حداقلی به آنها نگاه می شود در حالی که باید مجددا به روستاها هویت بخشید چون کشاورزان می توانند با همین محدودیت منابع آبی نیاز کشور را تولید و تامین کنند.
بازی استراتژیک Stormgate معرفی شد
در جریان رویداد Summer Game Fest، استودیو Frost Giant از بازی Stormgate، یک عنوان استراتژی همزمان (RTS) رونمایی کرد که از حمایت ناشران بزرگی مانند Riot Games و Kakao Games برخوردار است.
Stormgate یک عنوانی رایگان در سبک RTS است که توسط برخی از سازندگان پیشین Starcraft 2 از استودیو بلیزارد ساخته شده است. این بازی از موتور قدرتمند Unreal Engine 5 استفاده میکند که استودیو Frost Giant میگوید به بازی اجازه میدهد از صدها واحدی که در مبارزات ظاهر میشوند، پشتیبانی کند.
Stormgate در برای مدیران استراتژی حال حاضر در مرحله آزمایش پیش آلفا است. آزمایش بتا قرار است در سال ۲۰۲۳ آغاز شود و ثبت نام در اینجا در دسترس است.
داستان این بازی صدها سال در آینده و در یک محیط پسا آخرالزمانی که در آن انسانها از ماشینها برای جنگ با شیاطین استفاده میکنند، روایت میشود. آنطور که توسط تیم سازنده توضیح داده شد، «بازیکنان منابع را جمعآوری میکنند، پایگاهها را میسازند و واحدها را آموزش میدهند» تا پیروزی خود را تضمین کنند. در حالی که تاکنون دو گروه انسانهای «صنعتی» یا بیگانگان «اهریمنی» برای بازی اعلام شدهاند، استودیو Frost Giant حداقل یک گروه دیگر را برنامهریزی کرده است.
Stormgate شامل یک کمپین داستانی مبتی بر فصلهای مختلف و همچنین چندین گزینه برای حالت چند نفره خواهد بود. علاوه بر مسابقههای رقابتی آنلاین با مهارت بالا، Stormgate چندین مد آرامتر را نیز شامل میشود – از جمله یک بخش کوآپ سه نفره که با دوستان خود در برابر امواج دشمنان هوش مصنوعی قرار میگیرید.
همانطور که در صفحه تیم Frost Giant توضیح داده شده، این استودیو از مدیر تولید، مهندس ارشد، هنرمند ارشد و طراح ارشد استارکرفت ۲ تشکیل شده است. تیم کمپل، یکی از بنیانگذاران Frost Giant Games کارگردان بازی Wasteland 3 نیز بوده و همچنین به عنوان طراح اصلی کمپین Warcraft 3: The Frozen Throne شناخته میشود.
سبدگردانی چیست و چه مزایایی برای صاحبین سرمایه به همراه دارد؟
سبدگردانی یکی از روشهای غیر مستقیم برای سرمایهگذاری در بازار بورس کشور است. سبدگردانی از جمله خدماتی است که توسط شرکتهای سبدگردان به افراد ارائه میشود. در این روش، شخص سرمایهگذار از دانش و اطلاعات کارشناسان حاضر، در راستای دستیابی به حداکثر سود ممکن، استفاده میکند. سود بیشتر و ریسک کمتر، از جمله مزایای اصلی سبدگردانی برای سرمایهگذاران است. در این برای مدیران استراتژی مطلب قصد داریم تا شما را با سبدگردانی و مزایای آن آشنا کنیم. پس تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
سبدگردانی چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، سبدگردانی یکی از روشهای سرمایهگذاری در بورس به شمار میرود. در این روش، شخص سرمایهگذار، سرمایه خود را به یک شرکت سبدگردان میسپارد. این شرکت پس از توافق با صاحب سرمایه و کسب اطلاعات دقیق در خصوص میزان ریسک پذیری و نتیجه مورد انتظار او، اقدام به خرید سهمهای مختلف برای سرمایهگذار میکند.
تمامی مراحل مربوط به خرید، فروش و مدیریت سهام در سبدگردانی بر عهده کارشناسان حرفهای یعنی مدیران سبد بوده و شخص سرمایهگذار نیازی به داشتن دانش خاصی در این زمینه ندارد.
تفاوت سبدگردانی با صندوق سرمایهگذاری چیست؟
شمار زیادی از افرادی که در بازار بورس حضور فعالی دارند با صندوقهای سرمایهگذاری آشنایی دارند. اما سوال اصلی اینجاست که بین صندوق سرمایهگذاری با سبدگردانی چه تفاوتی وجود دارد؟ اصلیترین تفاوت سبدگردانی، اختصاصی بودن آن است. به عبارت بهتر، در روش سرمایهگذاری در صندوق ، استراتژی پرتفوی برای تمامی صاحبین سرمایه به صورت یکسان طراحی و اجرا میشود. این در حالی است که استراتژی پرتفوی در سبدگردانی برای هر فرد متفاوت است. لازم به ذکر است که حداقل سرمایه لازم در صندوقهای سرمایه گذاری بسیار کمتر از حداقل سرمایه در سبدگردانی است. از دیگر تفاوتهای بین این دو روش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- میزان کارمزد
- تنوع دارایی
- رکن ناظر
- گستره خدمات
موارد مذکور از جمله مهمترین مواردی هستند که سرمایهگذاران باید با آنها آشنایی داشته باشند.
معایب و مزایای سبدگردانی برای سرمایه گذاران
هر یک از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم در بازار بورس دارای معایب و مزایای خاص خود هستند. سبدگردانی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
مزایای سبدگردانی برای صاحبین سرمایه
استفاده از روش سبدگردانی مزایای جالب توجهی را برای صاحبین سرمایه به همراه دارد. برخی از مهمترین این مزایا به شرح زیر هستند:
- استفاده از دانش و تخصص افراد مجرب: در این روش، سرمایهگذار نیازی به داشتن اطلاعات در خصوص بازار سرمایه ندارد. چراکه کارشناسان شرکت مربوطه، تمامی اقدامات لازم را از جانب او انجام میدهند.
- امکان ایجاد تغییر در استراتژی سرمایهگذاری: در صورتی که هدف از سرمایهگذاری در صاحبین سرمایه تغییر کند و این تغییرات به مدیران سبد اطلاع داده شود، امکان ایجاد تغییرات لازم در استراتژی پرتفوی وجود خواهد داشت.
- ایجاد سبد اختصاصی برای هر فرد: شرکت سبدگردان موظف است تا برای هر فرد یک استراتژی ویژه و منحصر به فرد طراحی کند. این استراتژی با توجه به میزان سرمایه، درجه ریسکپذیری، هدف از سرمایهگذاری و مواردی از این قبیل طراحی میشود.
- اشتراک منافع بین کارگزاری و سرمایهگذار: در سبدگردانی، کارمزد متغیر ، وابسته به دستیابی صاحب سرمایه به سودی بیشتر از نرخ بهره بدون ریسک است. به همین علت شرکت سبدگردان تمام تلاش خود را میکند تا سرمایهگذار را به بالاترین سود ممکن برساند.
معایب سبدگردانی برای صاحبین سرمایه
استفاده از سبدگردانی برای سرمایهگذاری در بورس دارای 2 محدودیت اساسی است. نکته اول مدت قرارداد سرمایهگذاری بوده که غالبا یک ساله است. لازم به ذکر است که امکان فسخ قرارداد از طرف صاحب سرمایه هم وجود دارد. شرایط فسخ قرارداد در هر شرکت سبدگردانی متفاوت است. به عنوان مثال شرکت سبدگردان آگاه برای فسخ قرارداد از سرمایهگذار هیچ هزینهای به عنوان جریمه دریافت نمیکند.
مورد دوم حداقل سرمایه لازم برای ایجاد یک سبد اختصاصی است. این مبلغ در شرکت سبدگردان آگاه در حال حاضر معادل 5 میلیارد تومان است.
کلام آخر
در این مطلب تلاش کردیم تا شما را با سبدگردانی و نکات اصلی مربوط به آن آشنا کنیم. در پایان به این مورد توجه کنید که شرکتهای سبدگردان متعددی در ایران وجود دارند که خدماتی مانند سبدگردانی اختصاصی را به مشتریان خود ارائه میکنند که شرکت سبدگردان آگاه یکی از پربازدهترین و شناختهشدهترین آن ها در کشور است. مدیران سبد و تحلیلگران حاضر در این مجموعه، تمام تلاش خود را در راستای طراحی و اجرای بهترین استراتژی پرتفوی برای سرمایهگذاران به کار گرفتهاند. عقد قرارداد یک ساله، امکان فسخ قرارداد بدون جریمه، و. فقط بخشی از مزایایی است که شرکت سبدگردان آگاه به صاحبین سرمایه ارائه میکند.