تحلیل بنیادی در بورس چیست؟

تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال
وقتی صحبت از بورس، بازارهای مالی و سرمایهگذاری به میان می آید، باید به تشریح مباحثی نظیر پیشبینی و تحلیل نیز بپردازیم.
واژه ی تحلیل در لغت به معنی فرآیند بررسی داده های فعلی و پیش بینی اتفاقات و احتمالات میباشد. در خصوص بازار بورس و سرمایه نیز 2 نوع تحلیل اصلی و اساسی با نام های ” تحلیل تکنیکال” و “تحلیل بنیادی” وجود دارد که از مفاهیم نامآشنا این حوزه به شمار می روند.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از روش ها یاتکنیک های بازار محسوب میشود که بر اساس سابقهی مرتبط با قیمت و حجم معاملات در بازار همچنین با بررسی نمودارها و با کمک روابط ریاضی، شخص تحلیلگر اقدام به پیش بینی قیمت ها و محاسبه ریسکهای احتمالی می کند. در این روش یک جمله بسیار معروف وجود دارد که ” گذشته، چراغ راه آینده است” . به بیان ساده تر اصول و چارچوب اصلی این نوع تحلیل، بررسی نوسانات و سوابق گذشته ی سهام در بازار است و با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق نسبت به خرید یا فروش سهام تصمیمگیری میشود. بیشک کلید طلایی موفقیت در تحلیل تکنیکال، شناسایی تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ و در واقع پیشبینی زمان تغییر روند قیمت ها و هوشیاری جهت اتخاذ بهترین تصمیم در خصوص خرید و فروش سهام در نخستین مراحل تغییر قیمت میباشد.
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) چیست؟
تحلیل بنیادی در واقع به محاسبه و تشخیص ارزش ذاتی و واقعی سهم تاکید دارد. در این روش، سهام بر اساس ارزش واقعی آن آنالیز(بررسی) میشود. بنا بر تعریف گفته شده، در این روش باید تمامی عوامل تاثیرگذار بر ارزش سهام مورد بررسی قرار گیرد. ازجمله این عوامل میتوان به شرایط اقتصادکلان، صنعت، حاشیه سود، عواید کوتاه مدت و به طور کلی وضعیت مالی اشاره کرد. در تحلیل بنیادی بعد از محاسبه ارزش ذاتی و با در نظرگرفتن قیمت بازار در خصوص خرید یا فروش سهام تصمیمگیری میشود؛ به طور کلی اگر ارزش محاسبه شده در تحلیل بنیادی بیش از قیمت فعلی سهام در بازار باشد، به عنوان سهام سودآور جهت خرید شناسایی میشود و اگر ارزش محاسبه شده از قیمکت فعلی در بازار کمتر باشد به عنوان سهام افزایش یافته میتوان نسبت به فروش آن اقدام کرد.
بنابرآنچه گفته شد عمدتا تحلیل تکنیکال برای معاملهگری و تحلیل بنیادی برای سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد، همچنین تحلیل تکنیکال صرفا با نگاه به گذشته و تحلیل بنیادی با نگاه به گذشته و آینده انجام خواهد شد.
تحلیل بنیادی چیست و چه اطلاعاتی ارائه میدهد؟
برای فعالیت در بازار سرمایه، لازمه اصلی گذراندن دورههای آموزشی و کسب مهارت است. برای فعالیت در این بازار و توانایی کسب سود، لازم است که عناوین آموزشی مختلفی را بیاموزید.
یکی از عواملی که ما را در انتخاب سهام مناسب یاری میکند، تحلیل است. تحلیلها انواع گوناگونی دارند که یکی از آنها تحلیل بنیادی است اما تحلیل بنیادی چیست و چگونه با استفاده از آن میتوانیم سهام خوب بخریم؟
تحلیل بنیادی به بررسی صورتهای مالی شرکتها، نسبتهای مالی و مدلهای ارزشگذاری سهم میپردازد. در ادامه به بررسی این عامل و عوامل موثر بر آن خواهیم پرداخت:
تحلیل بنیادی چیست؟
نام دیگر تحلیل بنیادی تحلیل فاندامنتال است. در واقع تحلیل بنیادی به ما کمک میکند تا با بررسی عواملی چون ترازنامهها، صورتهای مالی و گردش پول، سلامتی مالی یک شرکت را مورد سنجش قرار دهیم.
با استفاده از این تحلیل میتوانیم شرکتهای خوب و قوی را پیدا کنیم و بهترین انتخاب را برای معاملات سهم انجام دهیم. از طرفی شرکتهایی که مستعد زیان هستند نیز برای ما مشخص میشوند و میتوانیم از زیان معاملات اشتباه در امان باشیم.
عواملی که در تحلیل بنیادی باید بررسی شود؟
برای اینکه تحلیل درستی داشته باشیم، باید همواره یک سری از عوامل مورد بررسی قرار گیرند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
- میزان درآمد شرکت؟
- آیا شرکت سودآور است و در مسیر رشد قرار دارد؟
- آیا بدهیهای شرکت پرداخت شدهاند؟
- میزان گردش مالی آنها چقدر است؟
- آیا مدیران از کارمندان محافظت میکنند؟
با بررسی این عوامل، میتوانیم درک درستی از سهام موجود داشته باشیم و متوجه ارزش ذاتی سهم خواهیم شد.
مفاهیم اساسی تحلیل بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادی سه مفهوم اصلی وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد:
صورتهای مالی
به گزارشهایی که جزئیات اطلاعات مالی یک شرکت را نشان میدهد، صورت مالی گفته میشود. بدهی، دارایی، درآمد، هزینهها و جریان وجوه نقد از زیرمجموعههای صورتهای مالی هستند که در ادامه به بررسی مهمترین آنها خواهیم پرداخت:
صورت سود و زیان شامل درآمدها، هزینهها و میزان سود یا زیان یک شرکت است.
این صورت، مسیر حرکت پول را نشان میدهد و جریان نقدی حاصل از عملیات، جریان نقدی حاصل از سرمایهگذاری و جریان نقدی حاصل از تامین مالی، از بخشهای مهم این صورت مالی هستند.
ترازنامه نشاندهنده بدهیها، داراییها و حقوق سهامداران در پایان یک دوره است. ترازنامه با نام صورت وضعیت مالی نیز شناخته میشود. برای محاسبه ارزش خالص دارایی یک شرکت، باید بدهیها را از کل دارایی شرکت، کسر کنید.
نسبتهای مالی
با استفاده از صورتهای مالی، میتوانیم نسبتهای مالی را محاسبه کنیم و اطلاعات اساسی راجع به وضعیت شرکتها بهدست آوریم. برای ارزیابی بازده، سودآوری و میزان نقدینگی میتوانیم از نسبتهای مالی استفاده کنیم. در ادامه پرکاربردترین نسبتهای مالی را معرفی خواهیم کرد:
- نسبت سرمایه در گردش
از تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری یک شرکت، نسبت سرمایه در گردش به دست میآید. با نام نسبت جاری نیز شناخته میشود و نشاندهنده توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهایش است. در واقع یکی از معیارهای مهم برای بررسی سلامت یک شرکت، همین نسبت است.
میزان سودی که شرکت در ازای هر سهم خود ایجاد کرده تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ است را نسبت سود هر سهم مینامند. از تقسیم درآمد خالص شرکت بر تعداد سهام عادی آن و در مدت یکسال، این نسبت محاسبه میشود.
- نسبت درآمد بر قیمت
از تقسیم قیمت سهام بر سود هر سهم، نسبت درآمد بر قیمت مشخص میشود. یکی از معیارهای اصلی برای ارزشگذاری سهام محسوب میشود و در واقع بیانگر میزان مبلغی است که سرمایهگذاران تمایل دارند به ازای هر ریال از سود سهم، پرداخت کنند.
مدلهای ارزشگذاری
برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم، از مدلهای ارزشگذاری مختلفی استفاده میشود. در واقع از طریق مقایسه داراییهای مشابه یا ارزش کنونی متغیرهایی که سود دارایی وابسته به آن است، ارزشگذاری سهم انجام میشود. ارزشگذاری بر اساس ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی و ارزشگذاری نسبی(روش ضرایب قیمت)، دو روش پرکاربرد برای ارزشگذاری یک سهم هستند.
صورتهای مالی لازم برای تحلیل بنیادی را چگونه تهیه کنیم؟
اطلاعات مورد نیاز برای انجام تحلیل تکنیکال، از صورتهای مالی بهدست میآید. سامانه کدال نیز تمامی صورتهای مالی را منتشر میکند. به نوعی مرجع اصلی کسب اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل بنیادی، سایت کدال است.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی در کنار مزایای فراوانی که دارد، معایبی نیز دارد که در ادامه به توضیح آنها خواهیم پرداخت:
مزایا
تحلیل بنیادی این امکان را فراهم میسازد تا شرکتهای سلامت از نظر مالی و قوی را انتخاب کنیم. از طرفی مناسب برای سرمایهگذاریهای بلندمدت است. مورد بعدی این است که با استفاده از تحلیل بنیادی میتوانیم شرکتهای مستعد زیان را بشناسیم و با عدم انتخاب آنها از زیان سرمایهگذاری خود جلوگیری کنیم.
معایب
تحلیل بنیادی ممکن است سبب این شود که از سهمهای کوچک غافل شویم. از طرفی به شدت تخصصی و زمانبر است. مورد دیگر این است که در ارتباط با زمان ورود به سهم اطلاعاتی به ما نمیدهد.
کلام آخر
در این مطلب بررسی کردیم که تحلیل بنیادی چیست و مفاهیم اساسی آن کدامند. یکی از راهکارهای موجود برای انتخاب سهام مناسب، انجام تحلیلها است. تحلیل بنیادی یکی از روشهایی است که میتوانیم با کمک آن، ارزش ذاتی و تغییرات یک سهم در بلندمدت را بررسی کنیم. با انجام این تحلیل میتوانیم سهامی که از لحاظ مالی سلامت هستند را انتخاب کنیم و از سهامهای زیانده دوری کنیم.
برای انجام تحلیل بنیادی نیاز به بررسی دقیق صورتهای مالی است. با استفاده از صورتهای مالی میتوانیم نسبتهای مالی را استخراج کنیم و به سبب آن، ارزشگذاری درستی برای یک سهم انجام دهیم. سامانه کدال مرجعی برای دریافت صورتهای مالی است.
تحلیل بنیادی در بورس چیست؟
سهام بنیادی چیست و روش تشخیص آن چگونه است؟
سرمایهگذاری
سهام بنیادی چیست؟
برای انتخاب و یافتن یک سهم مناسب باید فاکتورهای مهمی را مورد بررسی قرار داد. سرمایهگذاران فعال در بورس، سهمها را از دو جنبه تکنیکالی و بنیادی تحلیل میکنند تا به این نتیجه برسند که بر روی آن سرمایهگذاری کنند یا نه.
به بیان ساده میتوان گفت سهامی که با تحلیل بنیادی برای سرمایهگذاری انتخاب شود را سهام بنیادی میگویند. در این مقاله با ما همراه باشید تا به نحوه تشخیص سهام بنیادی اشاره کنیم.
معمولا افرادی که برای سرمایهگذاری خود دید بلندمدت دارند سهام بنیادی انتخاب میکنند چرا که این سهمها در بلندمدت سودآوری قابل قبولی دارند و از ریسک پایینی نیز برخوردارند.
در انتخاب و تشخیص سهام بنیادی؛ این ارزش ذاتی سهم است تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ که مورد بررسی قرار میگیرد. هر متغیری که بر ارزش ذاتی سهم تاثیر داشته باشد را در تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار میدهند.
وضعیت صورت مالی شرکت، نوع مدیریت آن، میزان سودآوری، چشمانداز، وضعیت صنعت و شرایط اقتصاد کشور از جمله فاکتورهای تاثیرگذار بر ارزش ذاتی یک سهم که در تشخیص سهام بنیادی باید به آنها توجه کرد.
در تحلیل سهم به روش بنیادی سعی میشود که یک ارزش و قیمت ذاتی برای سهم کشف شود و سپس آن را با قیمت فعلی مقایسه کنند.
اگر قیمتی که برای یک سهم کشف میشود بیشتر از ارزش فعلی آن باشد، آن را باید به چشم یک فرصت نگاه و اقدام به خریدش کرد.
اما اگر بر اساس تحلیل بنیادی به قیمتی کمتر از قیمت فعلی برسید، یعنی این سهم بالاتر از ارزش واقعی معامله میشود و ارزش آن کمتر است. بنابراین باید از آن سهم خارج شد.
تحلیلگران حرفهای بنیادی اعتقاد دارند که هر افرایش یا کاهش قیمت سهم به علت تغییر در وضعیت سودآوری آن شرکت است.
تحلیل بنیادی تنها مطالعه و بررسی رقمهای ترازنامه یک شرکت نیست و یک تحلیلگر حرفهای باید به فراتر از آن نیز توجه کند.
در انتخاب سهام بنیادی این ارزش ذاتی سهم است که مورد بررسی قرار میگیرد.
راههای تشخیص سهام بنیادی چیست؟
برای اینکه تشخیص دهیم سهمی از نظر بنیادی مناسب است باید فاکتورهای مختلفی را بررسی کنیم که در اینجا به 10 مورد از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
1- بررسی سودآوری شرکت
یکی از بهترین راههای تشخیص سهام بنیادی، سودآور بودن یک سهم است. به این صورت که هرچه سودآوری یک شرکت بیشتر باشد آن سهم میتواند در اولویت انتخاب سرمایهگذار قرار بگیرد.
سودآوری یک سهم را از چند نظر میتوان بررسی کرد؛ بر اساس درآمد، بر اساس دارایی، بر اساس میزان فروش یا بر اساس حقوق صاحبان سهام شرکت.
علاوه بر سودآوری باید بررسی کرد که این سود از چه محلی به دست آمده است و علت آن را باید پیدا کرد. به این صورت که از محل فروش بیشتر بوده یا کاهش هزینههای مالی یا موارد دیگر.
نکته دیگری که در مورد سودآوری یک شرکت مهم است، ثبات روند سودآوری آن است.
اینکه یک شرکت تنها در یک سال سودده بوده اما در سالهای دیگر عملکرد مطلوبی نداشته؛ نمیتواند مبنای مناسبی برای تشخیص سهام بنیادی باشد.
در اینجا تکرار سودآوری است که معنی پیدا میکند و باید بررسی کرد که آیا این شرکت در سالهای آتی باز هم میتواند به این میزان سود دست پیدا کند یا خیر.
هرچه eps یک شرکت بیشتر باشد به این معنی است که سودآورتر است.
2- وضعیت EPS سهم
سود هر سهم یا EPS که مخفف Earnings تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ Per Share است یک روش تشخیص سهام بنیادی است. این متغیر مالی به بررسی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و اینکه آیا قیمت فعلی سهم مناسب است یا خیر میپردازد.
میزان سودی که یک شرکت در یک دوره زمانی معین به ازای یک سهم عادی به دست میآورد از تقسیم میزان سود عملیاتی بر تعداد کل سهام به دست میآید.
هرچه قدر EPS یک شرکت در سطح بالاتری قرار داشته باشد به این معنا است که سودآورتر خواهد بود و بهتر است آن را خریداری کرد.
3- نسبت P/E و E/P
نسبت قیمت به درآمد، یکی دیگر از فاکتورهای مهم در انتخاب و نحوخ تشخیص سهام بنیادی است. این نسبت در واقع مخفف عبارت price تقسیم بر eps است:
price / earning per share = P/E
این متغیر انتظارات سرمایهگذاران از آینده یک سهم را نشان میدهد. در واقع نسبت قیمت به درآمد هر سهم به ما نشان میدهد که قیمت فعلی سهام شرکت به نسبت سودی که بین سهامداران تقسیم میکند میارزد یا نه.
به این صورت که سرمایهگذاران حاضر هستند به ازای هر ۱ ریال سود شرکت، چند ریال پرداخت کنند یا اینکه بازار به ازای سود هر سهم؛ چه قیمتی را برای آن تعیین میکند.
در این نسبت قیمت سهم بر میزان درآمد سالانه هر سهم تقسیم میشود که در یک شرایط مقایسهای هر چه مقدار آن کمتر باشد مناسبتر است.
از سوی دیگر این نسبت نشان دهنده ریسک آن سهم نیز میتواند باشد، به این صورت که هر چه میزان آن بالاتر باشد، ریسک آن سهم نیز در سطح بالاتری است.
میزان سود تقسیمی هر سهم یکی از عوامل مهم در انتخاب یک سهم بنیادی است.
4- سود تقسیمی هر سهم
این متغیر را باید برای سرمایهگذاریهای بلندمدت استفاده کرد و نباید در کوتاهمدت مورد استفاد قرار بگیرد. میزان سود تقسیمی شرکتها به ازای هر سهم یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب سهام بنیادی است.
البته باید توجه داشت که میزان کم یا زیادی سود تقسیمی هر سهم نباید ملاک قرار بگیرد.
برخی شرکتها سود کمی را بین سهامداران خود تقسیم میکنند چرا که بخش بزرگی از سود را به طرحهای توسعهای شرکت اختصاص میدهند که قطعا چشمانداز روشنتری را برای سهم میتوان متصور بود.
5- میزان استهلاک شرکت
استهلاک اولین تصویری که در ذهن هر فردی را شکل میدهد؛ هزینه است. اگر در یک شرکت میزان استهلاک ماشین آلات آن در سطح بالایی قرار داشته باشد از میزان سودآوری شرکت میکاهد.
بنابراین در انتخاب و تشخیص سهام بنیادی سعی کنید شرکتهایی را انتخاب کنید که هزینه استهلاک پایینی دارند.
6- بررسی ساختار تامین مالی
قطعا میزان سودآوری یک شرکت تحت تاثیر ساختار تامین مالی آن نیز خواهد بود، به این صورت که وضعیت بدهیها میتواند عملکرد یک شرکت را تغییر دهد.
یا اینکه نحوه ترکیب بندی حقوق صاحبان سهام بر میزان سودآوری آن شرکت تاثیر خواهد داشت. بنابراین نحوه ساختار مالی یک شرکت و نوع تامین مالی آن از نکات مهم در انتخاب سهام بنیادی است.
هرچه پرداخت سود نقدی هر سهم سریعتر باشد، آن سهم در اولویت انتخاب سهام بنیادی قرار میگیرد.
7- پرداخت سود سریع
اینکه هر شرکتی سود تقسیمی سهاداران را چه زمانی و با چه فاصلهای پرداخت کند؛ یک روش انتخاب سهام بنیادی است.
در واقع هرچه پرداخت سود نقدی هر سهمی سریعتر انجام شود؛ آن سهم در اولویت انتخاب سهام بنیادی قرار خواهد گرفت.
دلیل این موضوع نیز بدیهی بوده و همان بحث ارزش زمانی پول در اینجا مطرح است که ارزش پول امروز بیشتر از زمانی در آینده است.
8- شفافیت اطلاعاتی
یکی از دلایلی که سرمایهگذاران به شرکتها اعتماد میکنند، انتشار به موقع اطلاعات و اخبار مهم است.
اینکه یک شرکت اطلاعات بااهمیت را با سهامداران خود در میان بگذارد و شفاف باشد، موجب میشود سرمایهگذار با اطلاعات کافی نسبت به آن سهم تصمیمگیری کند.
بنابراین انتشار مستمر و موقع اطلاعات و اخبار میتواند یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب سهام بنیادی باشد.
9- وضعیت سود خالص شرکت
وقتی از مجموع درآمدهای یک شرکت، هزینهها را کسر کنیم به سود خالص شرکت میرسیم که این رقم در بخش صورت سود و زیان ترازنامه همه شرکتهای بورسی قابل مشاهده است.
سود خالص یک فاکتور مهم است که نشان دهنده سودآوری شرکتهای بورسی است. این سود خالص میتواند هم مثبت باشد و هم منفی که البته اگر منفی باشد دیگر به آن زیان خالص میگویند.
اینکه سود خالص یک شرکت طی سالهای متوالی روند افزایشی داشته باشد یک راه تشخیص سهام بنیادی است.
10- قدرت نقدشوندگی سهم
یکی از دیگر فاکتورهای مهم برای تشخیص سهام بنیادی این است که قدرت نقدشوندگی بالایی داشته باشد و بتوان در کوتاهترین زمان آن را به پول نقد تبدیل کرد.
هرچه نقدشوندگی یک سهم بالا باشد به این معنی است که آن سهم را به راحتی بتوان به قیمت بازار به فروش رساند. قدرت نقدشوندگی معمولا در مواقع ریزش بازار اهمیت بیشتری پیدا میکند.
به این صورت که اگر نقدشوندگی یک سهم بالا باشد، با ریزش بازار و رسیدن سهمها به حد ضررشان خیلی راحت و سریع بتوان آن را فروخت.
قدرت نقدشوندگی سهم، یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب سهام بنیادی است.
سخن پایانی
در این مقاله ابتدا به تعریف سهام بنیادی پرداختیم و اهمیت سرمایهگذاری بر روی سهام بنیادی را نشان دادیم.
در ادامه نیز به 10 روش تشخیص سهام بنیادی پرداختیم و به طور کامل توضیح داده شد که سهام بنیادی چه سهامی هستند.
در مجموع باید به این نکته نیز توجه کرد که در تحلیل سهمهای مورد نظر خود به هیچ عنوان سلایق و حالات روحی خود را دخالت ندهید. اگر دانش کافی در تحلیل بنیادی سهامی ندارید، مشاوران الوبیزنس میتوانند شما را در این مسیر یاری کنند.
تحلیل بنیادی چیست؟
طلا و ملک از جمله بازارهای سنتی هستند که افراد برای سرمایه گذاری به این بازارها روز می آورند. خرید هر یک و یا سرمایهگذاری نکردن و سرمایه را نقد، نگه داشتن، براساس تحلیلی از شرایط اقتصادی جامعه و تصوری است که از آینده آن نتیجه می شود.
اما آیا تحلیل اقتصادی به همین آسانی است و تنها براساس اخبار روزانه اقتصادی، ممکن است؟
برای این که افراد بتوانند کمترین زیان و بیشترین سود را به دست بیاورند، نیاز است که تحلیلی از شرایط بازار، صنعات و شرکت مد نظر داشته و افق دید تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ مناسبی را متصور شوند.
لازمه تحلیل قطعا دانش و تخصص است. تحلیل انواع مختلفی دارد، تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، مالی رفتاری و اگر در بازار بورس مد نظر باشد، تابلو خوانی نیز افزوده می شود.
اما در کل دو تحلیل بنیادی و تکنیکال، شناخته شده ترین تحلیل ها می باشند.
موضوع این مقاله تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی، با نام های تحلیل ریشه ای، پایه ای و یا اساسی نیز شناخته می شود. البته فاندامنتال (fundamental analysis) و به اختصار FA نیز خوانده می شود.
تحلیل بنیادی روشی برای محاسبه ارز ذاتی یک اوراق بهادار با استفاده از بررسی عوامل اقتصادی و مالی است. منظور از عوامل اقتصادی، وضعیتاقتصادی جامعه، شرایط صنعت مورد نظر و همچنین جایگاه شرکت است.
به عقیده تحلیلگران بنیادی کلیه تغییرات قیمتی یک سهم لزوما” دارای یک علت اقتصادی بنیادین هستند و نگاه بنیاد گراها به گذشته و آینده سهم است تا به میزان ارزندگی سهم پی ببرند.
این تحلیل مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار دارای ارزش ذاتی است که به وسیله سرمایه گذاران قابل برآورد می باشد.
تحلیلگران روش بنیادی به دنبال ارزش (قیمت) هستند که آن را با قیمت فعلی و مورد معامله اوراق بهادار، مقایسه کنند و بتوانند تصمیم خود را مبنی بر خرید، فروش و یا نگهداری آن سهام، اتخاذ کنند.
تحلیلگران فاندامنتال به بازاری عادلانه باور داشته و به دنبال دست یابی به ارزش واقعی سهم می باشند.
در واقع می توان چنین گفت که تحلیل بنیادی از منظر کلان تا خرد به دنبال شناسایی اوراق بهاداری است که قیمت آن ها به درستی توسط بازار تعیین نشده استو در واقع سهم براساس ارزش ذاتی آن معامله نمی شود؛ در چنین شرایطی سه حالت پیش می آید:
1. قیمت برآورد شده به عنوان ارزش ذاتی سهام شرکت، کمتر از قیمت فعلی سهم که در حال حاضر سهم به این قیمت معامله می شود، در چنین شرایطی نتیجه می شود که سهم گران معامله شده پس اگر فرد سهامدار است، پیشنهاد فروش داده می شود.
2.اگر قیمتی که نتیجه محاسبات ارزش ذاتی سهم است، بیشتر از قیمت تابلو یا همان قیمتی که سهم زمان حال با آن معامله می شود، باشد؛ در چنین حالتی، سهم ارزان معامله شده و تحلیلگر نظر به افزایش قیمت داشته و پیشنهاد خرید سهم را، ارائه می دهد.
3.چنان چه قیمت محاسبه شده و قیمت تابلو (معامله) سهم، برابر باشد، در این وضعیت سهم متعادل است و در ارزش منصفانه ای معامله می شود.
به طور مثال اگر تحلیل گر بنیادی سهام شرکت x را به قیمت ذاتی 1000 تومان بررسی و ارزیابی نماید و قیمت سهم در بازار بورس 500 تومان باشد قیمت سهم دارایِ حباب قیمتی منفی می باشد و سهامدار می تواند اقدام به خرید سهم یا در صورت داشتن سهم آن را نگه داری نماید. از طرف دیگر اگر قیمت ذاتی سهم مورد بررسی 1000 تومان ارزیابی شود و قیمت سهم در بازار بورس 1500 تومان باشد سهم دارای حباب قیمتی مثبت می باشد و سهامدار می بایست اقدام به فروش سهم نماید. همچنین اگر قیمت ذاتی سهم 1000 تومان و قیمت سهم در بازار نیز 1000 تومان باشد قیمت سهم منصفانه است و خرید و فروش آن سود و زیانی برای سرمایه گذار ندارد.
تحلیل بنیادی را برخی در مقابل تحلیل تکنیکال می دانند، در تحلیل تکنیکال داده های تاریخی مربوط به قیمت و حجم سهم مورد بررسی قرار می گیرد و بر اساس آن آینده قیمت و روند سهم را پیش بینی می کنند.
برخی اما برای پیش بینی و بررسی شرکت ها، دو تحلیل تکنیکال و بنیادی را لازم و ملزم یکدیگر می دانند.
عوامل موثر بر قیمت سهام
بهطورکلی سه دسته عوامل بر قیمت سهام یک شرکت تأثیرگذارند: الف) عوامل محیطی، ب) عوامل مرتبط با صنعت، ج) عوامل درونزای شرکت.
الف) عوامل محیطی: وضعیت اقتصادی و سیاسی، مقررات و سیاست های کلان کشور، بودجه سالیانه، نرخ ارز، نرخ بهره
ب) عوامل مرتبط با صنعت: نحوه قیمت گذاری محصولات، عملکرد رقبا، میزان عرضه و تقاضای محصولات، رقابتی یا انحصاری بودن صنعت، حجم سرمایه گذاری در صنعت، وضعیت صنعت در بازار جهانی و قیمت های متاثر از آن
ج) عوامل درونزای شرکت: تیم مدیریتی شرکت، عملکرد مالی شرکت مثل میزان سودآوری شرکت و تداوم آن، وضعیت دارایی ها و بدهی های شرکت، نسبت p/e یا همان قیمت سهم به سود هر سهم، نسبت های مالی نظیر نرخ بازده دارایی(ROA ) و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE ) و طرح های توسعه ای شرکت
مراحل تحلیل بنیادی در بازار سرمایه
هرچند که امروزه حوزه های مختلف و متعدد برای سرمایه گذاری وجود دارند و می توانند بازدهی های مناسبی داشته باشند اما بازار بورس به واسطه ویژگی های منحصر به فردی که دارد بهترین و مطمئنترین و پربازدهترین حوزه برای سرمایه گذاری است. حضور در بازار سرمایه نیازمند داشتن دانش، تجربه، مهارت، زمان و انرژی است و به همین دلیل افرادی که فاقد هر کدام از این فاکتورها باشند بهتر است که از روشهای غیر مستقیم مانند صندوق سرمایه گذاری استفاده کنند. تحلیل بنیادی در بازار سرمایه از مهمترین فاکتورهای دانش بورسی است و قطعا افرادی که توان تحلیل سهام شرکت ها و بازار را نداشته باشند قادر نخواهند بود موفقیتی کسب کنند و سودآوری داشته باشند. در ادامه مطلب به بررسی مراحل اصلی تحلیل بنیادی در بازار سرمایه پرداخته خواهد شد.
مهم ترین فاکتورهای تحلیل بازار سرمایه
همانطور که گفته شد برای حضور مستقیم در بازار بورس به فاکتورهای مختلفی نیاز است. دانش و مهارت تحلیل بازار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. برای تحلیل کلی بازار سرمایه لازم است که به چند فاکتور اصلی توجه شود که شامل تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، تحلیل تکنیکال یا فنی و تابلو خوانی، روانشناسی، رفتارشناسی بازار و همچنین مدیریت سرمایه می باشند. می توان با قاطعیت گفت چنانچه هر کدام از این فاکتورها نادیده گرفته شود پروسه موفقیت و سودآوری در بازار بورس دچار اختلال خواهد شد. با توجه به مواردی که گفته شد چنانچه سرمایه گذاران توان اجرای تحلیل های فنی و فاندامنتال را نداشته باشند بهتر است که از روشهای غیر مستقیم برای سرمایه گذاری در بورس استفاده کنند.
تحلیل بنیادی چیست؟
قطعا هر کسی که قصد داشته باشد بر روی سهام یک شرکت خاص سرمایه گذاری کند این سوال را در ذهن خود خواهد داشت که میزان ارزندگی سهام چقدر است و آیا این سهام ارزش سرمایه گذاری دارد یا خیر. تحلیل بنیادی در حقیقت بررسی پایه ایی مواردی است که نشان دهنده وضعیت کلی اقتصاد یک شرکت یا کمپانی است. با استفاده از این تحلیل افراد می توانند به موارد واضحی مانند درآمد و سود، نسبت فروش شرکت به کل فروش، کیفیت مدیریت و … پی ببرند. تحلیل بنیادی اولین بار در سال 1934 توسط بنجامین گراهام (Benjamin Graham) و دیوید داد (David Dodd) پایه گذاری شد است.
مراحل اصلی تحلیل فاندامنتال
به صورت کلی برای تحلیل بنیادی سهم یا شرکتی که در بازار بورس وجود دارد لازم است که مراحل مختلفی پشت سر گذاشته شود البته هر مرحله از مراحل تحلیل بنیادی به زیر مجموعه های بیشتری دسته بندی می شوند که به شرح زیر هستند:
تحلیل اقتصاد کلان
اولین مرحله از تحلیل فاندامنتال تحلیل اقتصاد کلان شرکت یا سهام مورد نظر است. در این حالت فرد باید عوامل موثر بر وضعیت اقتصاد شرکت در سطوح مختلف را بررسی کند چرا که این فاکتورها در صادرات، رقابت، سوددهی و … تاثیرگذار است. چنانچه سرمایه گذار بتواند پیشبینی و چشم انداز مناسبی از وضعیت اقتصاد شرکت داشته باشد می تواند عملکرد بهتری در سرمایه گذاری داشته باشد. در تحلیل اقتصاد کلان باید به فاکتورهای مختلفی توجه شود که مهم ترین آنها شامل موارد زیر هستند:
- نرخ تبدیل ارز
- میزان تولید ناخالص داخلی
- میزان نرخ اشتغال
- میزان سطح تورم
- میزان نرخ بازدهی
- میزان کسری بودجه
- چرخه های تجاری
تحلیل صنعت
دومین فاکتور مهم در تحلیل فاندامنتال تحلیل صنعت است. در حقیقت سرمایه گذاران برای اجرای تحلیل بنیادی یک شرکت، صنعت و سهم، میزان جذابیت کلی آن و میزان رشد آن صنعت در آینده را بررسی می کنند. عوامل متعددی بر روی صنعت تاثیر می گذارند که باید همه آنها به دقت و به شکل تخصصی تحلیل شود. از جمله مهم ترین عواملی که می توانند بر تحلیل فاندامنتال از بعد صنعت تاثیر داشته باشند شامل موارد زیر هستند:
- میزان حمایت دولت از صنعت مورد نظر
- تعداد مشتریان بالقوه و بالفعل صنعت
- میزان احتمالات ضرر و زیان کسب و کار
- چرخه های صنعت از نظر صنایع چرخه ای (Cyclical Industries) و صنایع تدافعی (Defensive Industries)
تحلیل شرکت
همانطور که گفته شد تحلیل بنیادی در اصل ارزش ذاتی یک سهم را مشخص می کند. لازم است که قبل از بررسی صورت حساب های مالی شرکت ها جنبه های کیفی آن مورد مطالعه قرار بگیرد. هرچند که کمی کردن موارد کیفی و محاسبه آنها می تواند کار دشواری باشد اما به هیچ عنوان نباید از آن چشم پوشی کرد. از جمله مهم ترین و اصلی ترین موارد کیفی شرکت ها که باید بررسی شوند می توان موارد زیر را عنوان نمود:
- مزیت رقابتی
- نوع مدیریت
- اندازه بازاری حجم شرکت
- مشخص کردن مرحله توسعه شرکت که شامل استارت آپ، گسترش، رشد انفجاری، بلوغ و رکود است
- مدل کسب و کار
تحلیل بنیادی کمی شرکت چیست؟
ازجمله مهمترین فاکتورها در تحلیل فاندامنتال، بررسی نسبت های مالی است که بیانگر ویژگی های اولیه شرکت را به صورت مختصر و واضح می باشد. از مهم ترین فاکتورهای موثر در تحلیل بنیادی یک شرکت می توان به صورت سود و زیان (Income تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ Statemen)، صورت جریان وجوه نقد(Cash Flow Statement) و ترازنامه (Balance Sheet) اشاره کرد. البته باید توجه داشت که تحلیل کامل یک شرکت و سهم کار زمانبر و انرژی بری است و افرادی که دانش و مهارت این کار را نداشته باشند می توانند از خدمات سبدگردان خصوصی شرکت ها استفاده کنند.
عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی چه هستند؟
به صورت کلی می توان گفت عواملی که بر تحلیل بنیادی یک سهم یا شرکت موثر هستند به دو دسته کیفی و کمی تقسیم می شوند. عوامل کمی به کمک اعداد بیان می شوند و عوامل کیفی تحت تاثیر ویژگی ها و کیفیت (کیفیت کار اعضای هیئت مدیره و کادر اجرایی، اعتبار برند و …) هستند و نامحسوس تر از عوامل کمی می باشند. نمی توان گفت که هیچ کدام از تحلیل های کمی یا کیفی بر دیگری برتری دارند. در حقیقت تحلیلگران موفق همیشه تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ از عوامل کمی و کیفی در کنار هم و به یک اندازه استفاده می کنند.
بهترین روش سرمایه گذاری
همانطور که گفته شد بازار سرمایه بهترین، مطمئن ترین و پربازده ترین بستر برای سرمایه گذاری است اما حضور مستقیم در این بازار نیازمند داشتن دانش، مهارت، تجربه، زمان و انرژی بالایی است و افراد که به این موارد تسلط نداشته باشند می توانند از روش غیر مستقیم و از طریق صندوق های سرمایه گذاری در این بازار حضور داشته باشند. در مقاله ای با عنوان صندوقهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاری چه نوع افرادی مناسب است؟ که در سایت رسمی شرکت آرکا منتشر شده است می توان به اطلاعات مناسب و کاملی در مورد صندوق های سرمایه گذاری دست پیدا کرد.
جمع بندی نهایی
برای سرمایه گذاری مستقیم بر روی سهام یک شرکت یا کمپانی در بازار سرمایه لازم است که سرمایه گذاران به خوبی به روش های تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و تابلو خوانی، روانشناسی، رفتارشناسی بازار و همچنین مدیریت سرمایه تسلط داشته باشند تا به موفقیت و درآمد مناسبی برسند. در صورتی که سرمایه گذار دانش استفاده از این تکنیک ها را نداشته باشد بهتر است که از حضور غیر مستقیم در بازار سرمایه استفاده کند. شرکت سبدگردان آرکا به عنوان یکی از بهترین شرکت های این حوزه خدمات متنوعی مانند مشاوره سرمایه گذاری رایگان ، مدیریت صندوق های سرمایه گذاری، سبدگردانی اختصاصی و … به مشتریان ارائه می دهد و می تواند در سرمایه گذاری به آنها کمک ویژه ای بکند.